هفته نامه تجارت فردا 9 سال پس از برگزاری جشن خودکفایی گندم به بهانه فرا رسیدن سالروز برگزاری این جشن در گفت و گو با "محمود حجتی" وزیر اسبق کشاورزی دلایل شکست این طرح را بررسی کرده است.
حجتی در این گفت و گو سکوت چند ساله اش را می شکند و به انتقاد ها پاسخ می دهد:
*من در وزارت راه داشتم کارم را انجام میدادم. نمی دانم هلم دادند، بگویم بُر خوردم، یا کسی حاضر نشد این مسئولیت را قبول کند، اما روزی مسوولان دفتر آقای خاتمی و البته خود آقای خاتمی از من خواست که به این وزارتخانه بروم.
*اختلافات بین جهاد و کشاورزی تشدید شده بود. مسئولان این دو وزارتخانه بر سر اینکه وزیر از جهادیها باشد یا ازوزارت کشاورزی، دچار اختلاف شده بودند. دامنه اختلافات حتی به اینکه اسم وزارتخانه چه باشد؟ هم رسیده بود. اول نام جهاد درعنوان وزارتخانه جدید باشد یا کشاورزی؟ کدام یک حذف شود.
1200 کارشناس برای تشکیل هیات علمی
*درآن زمان با همکاری وزارت علوم، هیاتی ممیزی برای تعیین کادرهیات علمی وزارت کشاورزی تعیین شد. این هیات، 1200نفرازکارشناسان را به عنوان کادرهیات علمی در وزارتخانه تایید کرد. افرادی که خاکخوردهی صحراها و مزارع بودند.
*گفتیم، آب ، خاک و اقلیمی وجود دارد که چندین قرن است تغییری نکرده است و تغییرات آن به عمر ما قد نمی دهد. بنابران باید ببینیم از امکانات موجود چگونه می توانیم به بهره برداری بیشتر برسیم.
وقتی حواس مسئولان پرت می شود
*من شنیده ام در سال گذشته حدود یک میلیون و دویست هزار تن کود توزیع شده است. تا زمانی که جالیز ، علوفه کاری، باغات، درختان میوه هستند، آیا کود به گندم میرسد ؟اما خاطرم هست که در آخرین مراحل، حدود 4 میلیون و 700 هزار تن کود توزیع کردیم. می دانید که به ازای هر کیلو کود، تولید محصول 15 کیلو افزایش می یابد.
* اگر مسئولان حواسشان به مسایل دیگر پرت شود و پشتیبانی کافی صورت نگیرد یا اگر مشغول حرف وحدیثهای دیگری شوند، بهرهوری مورد نیاز و آن افزایش محصول اتفاق نمیافتد و روبهرو میشویم با افت تولید.
*افزایش تولید گندم درایران، فرمول دارد که اگر از این فرمول تبعیت کنیم به نتیجه دست پیدا می کنیم و اگر نه جواب نمی دهد.
* اسم این طرح را نگذاشتیم خودکفایی. عنوان« افزایش تولید» را برای آن انتخاب کردیم. اما به تدریج به خودکفایی منجر شد.
*این فرآیندی (افزایش تولید گندم) که من تحت لوای این طرح گندم تعریف کردم، بنا نبود در یک آپارتمان با عنوان وزارتخانه انجام شود. این فرآیند برای یک میلیون و 648 هزار کیلومتر مربع مساحت ایران تعریف شده بود.
انتقاد به واردات
*سال گذشته بیش از 120 هزار تن گوشت وارد کشور شد و سال پیش از آن نیز حدود 200 هزار تن واردات گوشت صورت گرفت. در حالی که در سال های تصدی من در وزارت کشاورزی، متوسط واردات گوشت قرمز به 50 هزار تن هم نمی رسید.
*مشکلی که اکنون در بازار وجود دارد کمبود شیر است و خبرها گویای این است که مسئولان دولتی اکنون به دنبال کشور هایی می گردند که بتوانند از آن ها شیر خشک خریداری کنند. در سال 82 و 83 من و آقای یاسایی که مدیر عامل صنایع شیر پگاه بود، در دنیا می گشتیم تا برای صادرات شیر خشک مشتری پیدا کنیم. هزاران تن شیر خشک در انبار هایمان وجود داشت که بازاری برای فروش آن نداشتیم و تنها به یمن و سوریه صادر می کردیم.
*به هر حال آمار گمرک وجود دارد و نشان می دهد که نفت صادر کرده ایم و گندم، برنج و گوشت وارد کرده ایم و خورده ایم. اما هرگاه به این سیاست ها اعتراض شد، دولت سرکوب کرد یا با شانتاژ تبلیغاتی اعلام کردند که این اعتراض ها جو سازی و شایعه است.
*هر کاری که برای کشاورز اقتصادی باشد پایدار است. هر چیزی که اقتصادی نباشد پایدار نیست. به زور که نمیشود.
*دولت در سال 85 یا 86 قیمت خرید گندم و اقلام تضمینی را افزایش نداد. این یک بیتدبیری بود. در حالی که در همان سال ، نرخ تورم به 25 درصد رسید.
*نباید در این افکار باشیم که نفت ما را از محدودیت منابع غذایی نجات می دهد. یا به زور دلار های باد آورده می توانیم قیمت ارز را پایین نگاه داریم و تورم افزایش یابد. آنگونه که در مقایسه با نرخ دلار، تولید گندم، انگور یا مرکبات توجیهی نداشته باشد و تعادل تولید، عرضه و تقاضا را برهم بزنیم و کشور وابسته ایجاد کنیم. این را بی تدبیری می دانم و اگر به عمد صورت گیرد، خیانت است.
پرهیز کردم بگویم خودکفایی
*مقام معظم رهبری جلسه ای که با مسئولان دولتی داشتند گلایه داشتند و گفته بودند که انتظارم این بود که حجتی بگوید، فلان کارها را می کنم اما در جلسه رای اعتماد گفته است:« تلاش» در جهت افزایش محصول.
*هنگامی که برنامه هایم را برای کسب رای اعتماد در مجلس ارائه می کردم از واژه خودکفایی استفاده نکردم. اصرار من روی افزایش بهره وری بود. اما انگار گناه بزرگی مرتکب شده ام. با بچه های وزارت کشاورزی کار مشترکی را آغاز کردیم که در نهایت به افزایش تولید گندم منتهی شد. این شد جرم من که نمی دانم چگونه باید تاوان آن را پس بدهم.
*من غیرمستقیم از به کار بردن لفظ خودکفایی پرهیز میکردم بهخاطر این تفکر غلطی که در بعضی از دوستان ما هنوز هم وجود دارد که فکر میکنند خودکفایی، یعنی خودکفایی به هر قیمتی.
*یک عده از دوستان که از لحاظ سیاسی با یکدیگر هم فکر بودیم، گارد منفی در مقابل خودکفایی گرفتند که این به ضرر مملکت است و باید ببینیم که مزیت ها کجاست. اما من در همان زمان به آنان گفتم و امروز نیز تکرار می کنم که با بهره ور کردن امکانات موجود، کشور در بخشی از نیازها، خودکفا می شود. باید پرسید این بد است؟
شاخص انلاین