اجرایی شدن این بخشنامه باعث شد که بانکها هم مسیر عقلایی در پیش گیرند و به صورت طبیعی نسبت به کاهش هزینه تجهیز منابعشان دست به اقدام زنند. بنابراین در این موقعیت جدید، بیش از گذشته زمان برای کاهش بیشتر نرخ سود سپردههای بانکی فراهم شده است. این امر در صورتی امکانپذیر خواهد شد که به هر حال بانکها نسبت به کاهش هزینههای مربوط به تجهیز منابع خود و در واکنش به موقع مبادرت ورزند و بتوانند بستر مناسبی برای کاهش هزینه مالی فعالان اقتصادی و استفادهکنندگان از اعتبارات بانکی به وجود آورند.
اما در این میان یک موضوع که همیشه مطرح بوده، رابطه عقلایی است که بین کاهش نرخ تورم و نرخ سود سپردههای بانکی وجود دارد. بنابراین در میان این ارتباط، انتظاراتی به صورت طبیعی در جامعه شکل گرفته که این انتظارات هم کمک بیشتری به کاهش انتظارات تورمی آتی میکند و هم از منظر کاهش در میزان سود سپردههایی که بانکها میپردازند ایجاد خواهد کرد. اما در کنار این رخدادها که بیشتر جنبه مثبت دارند یک معضل جدی نیز در شبکه بانکی به چشم میخورد؛ پول به چرخه افتاده در شبکههای بانکی هزینهزا شده و به صراحت میتوان از آن به عنوان یکی از جدیترین معضلهای پیش روی شبکه بانکی نام برد. به این معنا که حسابهای کوتاهمدت و روز شماری در شبکه بانکی تعریف شدند که برای بانکیها هزینهزا بود.
هزینههایی که در دورههای کوتاهمدت 3ماهه وجود داشتند و به خوبی نمیتوانستند توان اعتباری بانکها را پوشش دهند و این اطمینان نیز وجود نداشت که حصول بلندمدتی برای مصرف یک اعتبار 6ماهه یا 9ماهه داشته باشد. بنابراین این منابع عمدتا منابع کم هزینهیی بودند. البته بر این باورم که حل این مشکل نیازمند همکاری و همیاری خود شبکه بانکی در وهله اول و در گام بعدی رابطه شبکه بانکی با مشتریانش دارد.
با این حال و در یک جمعبندی باید عنوان کرد که به صورت بسیار آرام و عادی و در غالب اینکه فضای اقتصادی کشور ایجاب میکند، کاهش نرخ سود بانکی در حال رخ دادن است. کاهشی که به تدریج از سود بالای 20درصد آغاز شده و قرار است به زیر 20درصد نیز برسد. اما این سوال که این کاهش نرخ تا چه اندازه پیش خواهد رفت، باید گفت که به صورت منطقی دولت و بانک مرکزی نمیخواهد اقدام دستوری انجام دهد و یک مرجع و سازمان به اجبار و فشار طرحهایش را به تصویب برساند؛ چراکه تجربه سالهای گذشته نشان داده که اینگونه اقدامات حالت سرکوب قیمتی ایجاد خواهد کرد و دوباره چرخه معیوب قبلی تکرار میشود. خب حال چه باید کرد؟
مکانیسمهایی که در حال حاضر در بازار فعالیت میکنند به چند دسته مختلف تقسیم شدهاند. در این زمینه اقداماتی که بانک مرکزی تاکنون انجام داده قابل ذکر است. همچنین اقداماتی که از سوی خود بانکیها صورت گرفته در تقویت شدن کاهش سود بانکی موثر بوده است. از سوی دیگر آزادسازی بخشی از سپردههای قانونی بانکها و انتظار برای اینکه منابعی فراتر از مرزها به موجودی حساب بانکها اضافه کنند نیز نقش خود را در این زمینه ایفا کردهاند. همچنین فراهم شدن زمینه مراودات و مبادلات ارزانتر فعالان اقتصادی و کاهش این نوع هزینهها و امکان به کارگیری ابزارهای مالی بینالملل همه و همه کمک شایانی کردهاند که فشار نقدینگی کمتری در روزها و ماههای آینده به فعالان اقتصادی و بانکها وارد شود که بیشک این زنجیره در کاهش نرخ سود بانکی تاثیر خواهد داشت.
هرچند هنوز بر این باورم که دو مخاطره جدی بر سر راه شبکههای بانکی کشور وجود دارد. مخاطره اول مربوط به مطالبات معوقه بانکهاست؛ چراکه این مطالبات معوق سنگین، هم هزینههای اضافی زیادی به بانکها تحمیل میکند و هم اینکه قیمت تمام شده منابع مالی بانکها را افزایش میدهد. از سوی دیگر دسترسی سایر فعالان اقتصادی به منابع بانکی با افت مواجه شده است. همچنین مخاطره دیگر داراییهایی است که تحت عنوان املاک تملیکی یا املاک مازاد در بازار سرمایه و بورس قرار دارد درواقع ارزش افزوده آنچنانی در جهت فعالیتهای بانکی ایجاد نمیکند.
برای بانکها و موسسات مالی که به فرض در بورس قرار دارند کمکی به ییپیاس آنها نمیکند؛ چراکه داراییها هستند که از جریان فعالیت عادی اقتصادی کنار گذاشته شدند و در موجودی بانکها و موسسات مالی و اعتباری رسمی کشور به عنوان داراییهای انباشته شده، محسوب میشوند. به هر حال از دیدگاه من این دو مخاطره در بانکهای ما کماکان وجود دارد. با این حال امیدواریم با تدبیری که از سوی بانک مرکزی اتخاذ شده و اجماع و هماهنگی که در حال حاضر در شبکه بانکی شکل گرفته است به سمت ارتقای بانکهای کشور پیش رویم و در این میان بتوان به این خواسته به حق فعالان اقتصادی که کاهش نرخ سود بانکی است جامعه عمل پوشاند و این شرایط جدید شکل گرفته کمک کند تا نرخها تا حدی به سمت تعدیل شدن پیش روند.
تعادل