هرچند که حجم معامله آلومینیوم به نسبت عرضه آن در هفته گذشته افزایش یافت، ولی نمیتوان این رخداد را به معنی بهبود این بازار دانست، زیرا بخش بزرگی از آن آلومینیومهای آلیاژی با کاربردهای خاص صنعتی است. با توجه به واقعیتهای بازار داخلی آلومینیوم و شرایط سخت تولیدکنندگان در صنایع پاییندستی توجه به این بازار میتواند در جهت شفافتر شدن واقعیتهای آن یا بهبود وضعیت تولید و فروش در صنایع بالادستی و پاییندستی مفید و موثر باشد. روز گذشته 300 تن آلومینیوم 1000 پوندی با عیار 8/ 99 درصد در بورس کالا عرضه شد که باز هم مورد دادوستد قرار نگرفت تا سریال عرضههای بدون خریدار در بورس کالا تکرار شود؛ رخدادی که با کمتوجهی روبهرو شده و غالبا از کنار آن میگذریم.
پس از چند بار تلاش رسانهای برای توجیه فعالان بازار و مسوولان، شاهد آن هستیم که وضعیت بازار آلومینیوم تغییر چندانی با گذشته پیدا نکرده و هنوز نابسامانی این بازار ادامه دارد. این وضعیت باعث شده توجه به واقعیتهای این بازار بیش از پیش در دستور کار رسانهها قرار گیرد تا شاید واحدهای مصرفکننده آلومینیوم در بخشهای پاییندستی وضعیت بهتری پیدا کنند. هنوز هم حجم عرضهها به نسبت حجم معاملات در بورس کالا بسیار بالاست یعنی عرضههای موجود آلومینیوم باز هم در بورس کالا بدون مشتری باقی میماند. از سوی دیگر رشد حجم معاملات آلومینیوم در هفته گذشته که در نگاه اول سیگنال مهم و مطلوبی به شمار میآید را اغلب عرضههای آلومینیومهای آلیاژی تشکیل میدهد که مخاطبان خاصی داشته و به بدنه بازار غالبا تزریق نخواهد شد.
شنیدهها حکایت از آن دارد که قیمت آلومینیوم (بیلت، شمش و حتی بلوم) در بازار داخلی کمتر از بورس کالاست که این شایعه خود از احتمالات بسیاری خبر داده که بررسی بیشتر بازار و واقعیتهای معاملاتی و قیمتگذاری را بیش از پیش مشهود میسازد؛ هرچند که پایین بودن محسوس حجم تقاضا در بورس کالا، به این شایعه دامن میزند. همان گونه که در گذشته نیز به آن اشاره کردیم پایین بودن حجم معاملات به نسبت بالا بودن حجم عرضهها و البته وجود محمولههای وارداتی آلومینیوم در بازار آزاد و حتی شائبه پایینتر بودن قیمتها در بازار داخلی از بورس کالا مواردی است که به آسانی نمیتوان از کنار آن گذشت.
نگاهی به عرضههای محصولات گوناگون در بورس کالا نشان میدهد که یکی از کمترین جذابیتها در عرضههای صنعتی و حتی غیرصنعتی را آلومینیوم تشکیل داده که با توجه به وجود صنایع مصرفکننده گسترده، خود نقطه ضعف بزرگی به شمار میآید و نیاز به اصلاح برخی ساز و کارها حس میشود. شاید سادهترین دلیل برای ضعف تقاضای آلومینیوم در بورس کالا را باید قیمتهای بالای آن دانست که در هفتههای پیش از این سازوکار را بررسی کرده و به نقاط ضعف آن پرداختیم هرچند که هنوز نقایص آن برطرف نشده است. بهعنوان نمونه میتوان به انتظار برای کاهش هزینه پریمیوم، توجه به نوسان قیمتهای جهانی بر پایه قیمتهای بورس فلزات لندن، بالابودن حداقل حجم خرید، نیاز به اعمال تخفیفات بیشتر و فراهم کردن زمینههایی برای خرید آسانتر یا حتی اعتباری در بورس کالا اشاره کرد که میتواند به بهبود این بازار منجر شود.
با توجه به واقعیتهای معاملاتی و هزینههای بازگرداندن پول حاصل از محمولههای صادراتی باید به این نکته اشاره داشت که اگرچه فرآیند صادرات با فرض اعمال تخفیف، سادهتر از فروش داخلی است ولی تجربه نشان داده است که در نهایت درآمد ریالی حاصل از صادرات در زمان ورود به حسابهای بانکی کمتر از فروش داخلی خواهد شد بنابراین فروش با قیمتی پایینتر در بورس کالا، چندان هم غیراقتصادی نبوده و البته با حمایت ضمنی از واحدهای مصرفکننده داخلی میتوان از یکسو به تقویت زنجیره ارزش در بازار داخلی کمک کرده و از سوی دیگر بازاری امن و دائمی را برای تولیداتمان تقویت کنیم. البته شاید الزام به عرضههای صادراتی به دلیل تلاش برای تامین مواد اولیه، ماشینآلات و قطعات بوده هرچند که این ادعا نیز در شرایطی به تفسیر و بررسی نیاز دارد.
گرچه در برخی از معاملات شاهد ثبت حجمهایی بالا در بورس کالا هستیم ولی باز هم این شائبه ایجاد خواهد شد که این معاملات بیشتر حالت تسویه مطالبات را داشته یعنی نمیتوان چندان هم به آنها با نظر مثبت نگریست. البته باید به این واقعیت نیز اشاره کرد که حتی تسویه بدهی در نهایت برای بازار بهعنوان سیگنالی مهم به شمار آمده، زیرا از یکسو حجم عرضه کل در بازار آزاد را افزایش داده و از سوی دیگر با توجه به مشکلات نقدینگی شرکتهای طلبکار، به احتمال قوی با قیمتهایی پایینتر از نرخ کف بازار مورد دادوستد قرار گرفته که به رغم کاهش مقطعی نرخ، فاصله قیمتی بین بورس و بازار را تقویت میکند. البته حجم کم این قبیل معاملات از تاثیر محدود و مقطعی آن حکایت دارد.
یکی از انتقاداتی که به روند قیمتگذاری آلومینیوم در بورس کالا وارد است را باید هزینه پریمیوم به شمار آورد که در برخی از شنیدهها رقمی نزدیک به 250 دلار به گوش میرسد هرچند که نیاز به تایید رسمی دارد. این در حالی است که حتی در معامله و تحویل فیزیکی در بورس لندن نیز قیمتهایی پایینتر از این مورد محاسبه قرار میگیرد، ولی در روزهای اخیر شواهدی مبنی بر تلاش برای اصلاح این روند قیمتگذاری مشاهده نشده است. از سوی دیگر شیوه قیمتگذاری آلومینیوم در بورس کالا مکانیزم نسبتا پیچیدهای دارد که بخشهای مختلفی در این روند قیمتگذاری حضور دارند که همین ویژگی باعث شده انتقاد از سازوکار نگارش فرمول قیمتها و شیوه محاسبه آن دشوار شود هرچند که نمیتوان جایگاه و بستر معاملات را نادیده گرفت.
نکته دیگر در بازار آلومینیوم توافق شرکتهای بزرگ تولیدکننده آلومینیوم یعنی آلومینیومالمهدی و ایرالکو برای فروش واحد به منظور مدیریت بازار است که در خروجی رسانهها قرار گرفت. این در حالی است که هنوز مشخص نیست دقیقا چه رخدادی در بازار به وقوع خواهد پیوست زیرا بررسیهای میدانی «دنیایاقتصاد» در نهایت به پاسخی منطقی و متقن منجر نشده ولی این خبر باز هم پیگیری شده و نتیجه آن را گزارش خواهیم کرد.