آن روزها که قیمت دلار لحظهای بالا میرفت و مردم از ترس آنکه ساعتی بعد کالاها گرانتر شده باشد، داراییهایشان را به کالا تبدیل میکردند. روزهایی که دلالی، اعتبار داشت و تولید روسیاه بود. اوضاع اقتصادی آنقدر درهموبرهم بود که مردم مجاب شدند برای فرار از آن، به دولتی متفاوت رأی دهند. حالا سال پایانی دولتی است که با وعده بهبود و بهروزی مردم سر کار آمده بود. دولتی که میراث «محمود» را گرفت و حالا در تیررس منتقدان اقتصادی است.
اما با وجود این حجم انتقادها آیا مردم از وضع اقتصادی امروزشان راضی هستند؟
آمارها چه میگویند؟
اعداد و ارقامی که بهشکلی مستقیم با سفره مردم سروکار دارند، چه تغییری کردهاند؟
و نظر کارشناسان اقتصادی چیست؟
باز هم انتخابات ریاستجمهوری در راه است و از همین حالا که حدود یک سال به آن مانده، جناحهای سیاسی، آرایش انتخاباتی به خود گرفتهاند. برای مردمی که در تنگنای اقتصادی هستند، شاید چندان تفاوتی نکند که کدام دولت و از کدام جناح سر کار میآید. مردمی که دغدغه نان دارند و بیکاری را لمس میکنند، اهمیتی به شعارهای انتخاباتی نمیدهند. در این میان رسانهها و اقتصاددانان منتقد دولت، شروع به انتقاد از عملکرد اقتصادی دولت کردهاند. هرچند مقایسه آمارها از ابتدای کار دولت تاکنون روند مثبتی را طی کرده است اما انتقادهای اقتصاددانان ریشههای ساختاری دارد. ریشههایی علمی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت.
اما تصمیم گرفتیم برای لمس آنچه بر خانوادهها میگذرد، از خود مردم درباره وضع کنونی اقتصاد و زندگیشان بپرسیم. از همینرو با چند شماره تلفن تصادفی در نقاط مختلف تهران تماس گرفتیم و سه سؤال واحد از همه مشارکتکنندهها پرسیدیم.
نخست آنکه آیا در انتخابات دور پیش ریاستجمهوری شرکت کردهاید یا خیر؟
دیگر اینکه آیا اکنون که سه سال از عمر دولت یازدهم میگذرد، از شرایط اقتصادی راضی هستید یا خیر؟
و در آخر هم اگر پاسخ بله یا خیر است، چرا؟
هرچند تعداد نمونههای انتخابشده، (حدود شش شماره که حاضر به پاسخگویی شدند) و سطح جغرافیایی تحت پوشش (تهران) کمتر از آن است که بتوان براساس آن قضاوت کرد اما این پرسش و پاسخ، تصویری ساده از نوع نگاه مردم بهدست میدهد.
این گزارش میدانی برخلاف گمان قبلی نگارنده، نشان میدهد که مردم از وضع امروز اقتصادشان احساس رضایت نسبی دارند. اینکه «چرا» با وجود رشد اقتصادی نزدیک به صفر، نرخ بیکاری بیش از ١١درصدی و نرخ تورم حدود ٩درصدی، باز هم مردم از وضع اقتصادی احساس رضایت میکنند، در حوصله این گزارش نمیگنجد؛ هرچند تحلیلی دمدستی بهروشنی نشان میدهد آنچه در سالهای پیش از این دولت بر مردم گذشته، آنقدر سخت بوده که اکنون مردم از همین وضع هم رضایت دارند.
***٤٤٣٣٢
از ارقام نخستین شماره تصادفی بر میآید که مربوط به غرب تهران است؛ مرد پشت خط میگوید در انتخابات گذشته شرکت نکرده اما امروز گمان میکند وضع اقتصادی خانوادهاش نسبت به چهار سال پیش بهتر شده است. او میگوید: وضع اقتصاد پس از روحانی بهبود پیدا کرد اما هر سال که جلو آمدیم، نسبت به سال قبل از خود افت کرد. او گمان میکند امسال وضع از سه سالی که گذشت، بدتر هم میشود. توضیح میدهد که حالا دولت برای انتخابات آماده میشود و به دلیل تلاشی که برای رأیآوردن میکند، دستبهعصاتر عمل خواهد کرد. مرد میگوید: اگر جایی هم راندمان دولت پایین بوده، به حساب عوامل بازدارندهای میگذارد که آقای روحانی و تیمش ناگزیر با آن مواجهاند و آنقدر وضع در دولت احمدینژاد بد بوده که نمیتوان از این دولت انتظار داشت معجزه کند. او میگوید یکسری وزرا به این دولت تحمیل شدند که خب از این جهت هم به دولت حق میدهیم نتواند همه آن کارهایی را که دوست داشته انجام دهد. مرد البته به وضع بیکاری و رونق تولیدیها و مسکن هم اشاره میکند و میگوید: گرچه در اینها دولت موفق ظاهر نشد اما امروز راحتتر میتواند برای خانهاش خرید کند. پرداخت هزینههای دکتر و بیمارستان هم راحتتر از پیش است. او میگوید: اگر بخواهد به دولت نمرهای بدهد، حتما نمره قبولی خواهد داد و بین رضایت و نارضایتی، رضایت را انتخاب میکند؛ چراکه مخالفان، گرچه تعدادشان کمتر است اما قدرتشان بیشتر است. برای همین هم هر دولتی که سر کار آید، با مافیایی قدرتمند مواجه است که نمیتواند از پسش برآید؛ هرچند این دولت مثل قبل، کشور را دچار تنشج نکرد و توانست با آرامش اوضاع نابسامان را مدیریت کند.
***٨٨٤٧٢
اینبار سرانجام خانمی پشت خط است که حاضر میشود در این گزارش مشارکت کند. پیش از این، هر خانمی که تلفن را پاسخ داده، حاضر نشده در گفتوگو شرکت کند. اعداد نشان میدهد با محلهای در شرق تهران تماس گرفتهام. از قضا با اقتصاد سروکار دارد و تیتروار نکاتی را میگوید؛ او هم مانند قبلیها در انتخابات دور پیش شرکت نکرده است، اما از وضع امروز راضی است. میگوید: اولین و مهمترین نکته امروز اقتصاد ایران، این است که آرامش بر فضا حاکم است. سه سال پیش قیمتها لحظهای بالا میرفت و هیچکس نمیتوانست برنامهریزی خاصی برای پولهای نقدش، سرمایهگذاریاش و... کند. این زن تأکید میکند: آنچه در مذاکرات هستهای رخ داد، بهراستی بر وضع اقتصادی اثرگذار بوده و باید به دولت کمی زمان داد تا همه آثار و ابعاد مثبت برجام دیده شود. او درباره گرانی هم توضیح میدهد: گرانی چیزی نیست که امروز و دیروز با آن مواجه شده باشیم. این قصه سر دراز دارد.
***٥٥٨٣٤
زن پشت خط نمیخواهد صحبت کند؛ هر چه میپرسم میگوید: خدا را شکر. آخرین لحظات، زمانی که ناامید میخواهم خداحافظی کنم، شروع میکند به صحبتکردن. سفره دلش را میگشاید. خودش میگوید: خانم، ما نعمتآباد هستیم؛ بیایید محله ما را ببینید. ببینید اصلا کسی هست که راضی باشد؟ نان نداریم بخوریم؛ انگار ما آدم نیستیم. میگوید: شوهرش بیخبر ترکشان کرده است. پسر بزرگش که ٢٢ساله است، کارگری میکند و خرجشان را میدهد. از قصه چشمان ضعیف دختر پنجسالهاش میگوید و اینکه نمیتوانسته برای دخترش عینک بخرد. ماجرای مدرسهرفتن دختر هفتسالهاش هم که حکایت خود را دارد. زن ناله میکند، هیچچیز فرقی نکرده، همیشه وضعشان همین بوده و از این به بعد هم قرار نیست فرقی کند. فقط آرزو میکند دخترانش شوهر پولدار کنند تا از این وضع خلاص شوند.
***٥٥٨٩٢
«احساس رضایت میکنم؛ دولت بهتر از این نمیتوانست عمل کند». مرد پشت خط، خطاب به من میگوید: «خانم بیایید روراست باشیم، به نظر من تحویلگرفتن خرابه و بازسازیاش کار هر کسی نیست. چرا سطح توقع مردم بالا باشد؟ ما بدتر از اینها را دیدهایم». از ارقام شماره برمیآید که مربوط به مناطق جنوبی تهران باشد، اما مرد پشت خط تولیدکننده است. میگوید: اواخر دولت پیش قیمتها لحظهای بالا میرفت و با مشکلی جدی توانست از ورشکستگی پیشگیری کند. تولیدی فرش ماشینی دارد و او هم در انتخابات گذشته شرکت نکرده است، اما میگوید به نظرش بهتر است همین دولت دوباره کار را به دست بگیرد تا بتواند همین وضع را پیش ببرد.
***٢٢٢٩٢
خوب روشن است که شمارهای از شمال تهران را گرفتهام. زن پشت خط گیج و منگ از سؤالم، میگوید: وضع اقتصادی...؟ نه... تغییری نکرده است. چطور مگه؟ اوضاع که خوب است. چرا باید تغییر کند؟ تأکید میکنم: «منظورم نسبت به سه چهار سال پیش است؛ به نظرتان این دوره با دوره پیش تفاوتی در اوضاع نیست؟» باز هم با مکث و تعجب میگوید: نمیفهمم مگر قرار است چیزی تغییر کند؟ همهچیز خوب است دیگر. او و خانواده در انتخابات گذشته شرکت کردهاند.
***٣٣٤٣٣
این مخاطب هم در انتخابات پیشین شرکت کرده است؛ بهشدت هم از اینکه در انتخابات شرکت کرده، راضی است و میگوید باز هم برای رئیسجمهورشدن روحانی تلاش میکند. توضیح میدهد: ما انتظار خرابیهای بیش از این را داشتیم، اما نقطه قوت تیم روحانی، امیدی بود که در کشور تزریق کرد. حداقل الان به آینده و بهترشدن وضع فعلی امید داریم؛ چیزی که سه سال پیش نداشتیم. جلوی شیب صعودی و عجیب تورم گرفته شده و اوضاع بسیار بهتر از قبل است.
نقد علمی، رضایت شخصی
یافتن اقتصاددانی که همطیف اقتصاددان دولتی باشد، اصولگرای منتقد نباشد و بتواند تصویری شفاف از فضا ترسیم کند، دشوار به نظر میرسد. به تعبیر روشنتر، اقتصاددانی که به اقتصاد آزاد گرایش داشته باشد (نهادگرا یا سوسیال نباشد) و تصویری به دور از سوگیری جناجی از اقتصاد امروز، بهدست دهد.
به هر روی «پویا جبلعاملی» در گفتوگویی تلفنی با «شرق» میگوید: به گمان مهمترین عملکرد مثبت دولت روحانی در حوزه سیاست خارجی بوده است، نه اقتصاد. همان عملکرد مثبت در بهثمررسیدن مذاکرات هستهای، امروز جواب داده و رفتهرفته اثرش بر اقتصاد پررنگتر هم خواهد شد. او اما تأکید میکند دولت هرقدر در حوزه دیپلماسی مثبت عمل کرده است، در حوزه اقتصاد، توفیقی در آن اصلاحاتی که وعدهاش را داده بود، به دست نیاورده است. جبلعاملی ادامه میدهد: نه در یکسانسازی نرخ ارز، نه اصلاحات اساسی ساختار بانکی و همه مشتقاتش و نه تغییری در بروکراسی دولتی که پیشتر وعدهاش داده شده بود. این اقتصاددان تأکید میکند: هرچند در کنترل تورم، به نظر میرسد دولت موفق عمل کرده؛ اما واقعیت آن است که کاهش نرخ تورم، ناشی از کاهش انتظاری تورم بوده است، نه عملکرد مثبت دولت در این حوزه. به گفته جبلعاملی از عملکرد وزارت نفت البته در رسیدن به سطح تولید پیش از تحریمها، بهراستی میتوان دفاع کرد.
از او میخواهم بهعنوان یک شهروند و نه یک اقتصاددان، بگوید امروز احساس رضایت میکند یا خیر؟ میگوید: نوع نگاه من به موضوع اقتصاد خواه ناخواه علمی است؛ اما بله؛ احساس رضایت میکنم. چون اوضاع نسبت به قبل، واقعا بهتر شده است.
سخن اعداد
با همه نارضایتی علمی کارشناسان، اعداد و ارقام کلان، حکایت از بهبود وضع اقتصادی در شهریورماه امسال نسبت به شهریورماه سال ١٣٩٢ دارند. آنطورکه جداول بانک مرکزی و مرکز آمار ایران حکایت میکند، نرخ رشد اقتصادی که زمان تحویل دولت به روحانی منفی ٦/٨ درصد بود حالا به حدود یک درصد رسیده است. نرخ تورم هم که آن روزها چیزی حدود ٣٥ درصد بود، امروز ٨/٨ درصد است و نرخ بیکاری که در تابستان سال ١٣٩٢ حدود ١٠/٤ درصد بوده، امروز به ١١ درصد رسیده است. نکته آنجاست که به گفته مسعود نیلی، مشاور رئیسجمهور روحانی در برنامه پایش دولت احمدینژاد بین سالهای ١٣٨٥ تا ١٣٩٠ تنها ٧٠ هزار شغل ایجاد کرده است. درست به همین دلیل است که نرخ بیکاری ١٠/٤درصدی میتواند محل شک باشد.
گذشته از همه اینها قیمت دلار که لحظهای جابهجا میشد اطمینان همه اقشار جامعه را از آرامش اقتصادی سلب کرده بود. این بالارفتنهای لحظهای قیمت دلار، «جریان پولسوزان» را در کشور ملموس کرده بود. جریان پولسوزان به جریانی گفته میشود که در آن مصرفکننده از نگهداری هر نقدینگی اجتناب میکند و در تلاش است تا بهسرعت پول خود را به کالا تبدیل کند. از اینها گذشته در آن سالها هیچکس حاضر نبود سرمایهاش را در تولید و صنعت سرمایهگذاری کند و همه منابع به سمت دلالی و فعالیتهای غیرمولد مانند بازارهای دلار و سکه میل کرده بود. در همان اوضاع و احوال بود که قیمت دلار هرروز رکورد میزد. این ارز تعیینکننده در بازار داخلی ایران از حدود هزارو ٢٠٠ تومان در سال ١٣٩٠ به حدود سههزارو ٧٠٠ تومان در خردادماه سال ١٣٩٢ رسیده بود. امروز اما قیمت همین ارز روندی آرام دارد و بالا و پایینشدنهایش بیش از ٣٠، ٤٠ تومان نیست. این ثبات نسبی و آرامش در بیشتر بازارها دیده میشوند و آمارها هم این را ثابتمیکنند.
شرق