اما هماکنون میبینیم که پس از گذشت حدود 15 سال از نگاه جدی به این اهداف برای افزایش کیفیت سطح زندگی در پایتخت، وضعیت زیست در این شهر در جایگاه بدتری نسبت به قبل قرار گرفته و تمام مشکلات سابق کماکان پابرجا بوده و بیشتر نیز شده است.
کارشناسان شهری تاکید دارند فاصله گرفتن از تخریب باغات، اولویت قرار دادن حمل و نقل عمومی، کاهش وابستگی به درآمدهای حاصل از ساختوساز و ارائه تراکم مازاد، ممنوعیت کلنگزنی پروژههای جدید شهری و افزایش سهم درآمدهای پایدار از اولویتهای بودجهریزی برای سال آینده شهر تهران است اما در کنار توجه به این مسائل باید تهدیدها و فرصتهای شهر تهران با استفاده از خرد جمعی و کار کارشناسی مورد شناسایی و واکاوی قرار بگیرد تا بتوان از یک سو مهمترین تهدیدهای شهر تهران برای شهروندان رفع شود و از سوی دیگر فرصتها برای توسعه پایدار شهری مورد استفاده قرار بگیرند.
علیرضا دبیر رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران، عدم رسیدگی ریشهای به این مشکلات را از عوامل برجای ماندن آنها طی چند سال گذشته عنوان میکند. او میگوید: درحالیکه تهران به عنوان یک کلانشهر است که بزرگترین مشکلات آن ترافیک، آلودگی هوا و عدم امکان استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی است، متاسفانه به ریشه همه این مشکلات پرداخته نمیشود. ریشه آلودگی، ترافیک و عدم امکان استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، فقدان خطوط گسترده مترو در تمام مناطق شهر است. ابرشهرهایی نظیر تهران نهتنها حملونقل را به زیر زمین منتقل کردهاند بلکه شهرهایی نظیر توکیو حتی بسیاری از فضاهای تجاری را نیز به زیر زمین منتقل کردهاند.
او ادامه میدهد: با وجود اینکه کمبود خطوط مترو و نیاز به گسترش آن حداقل 20 سال است که در میان تمام صاحبنظران و مدیران شهری در تهران پذیرفته شده است اما متاسفانه شهرداران تهران اهمیت کافی به این مقوله ندادهاند و به جای استفاده منابع مردم در این مسیر اقدام به گسترش بزرگراهها کردهاند، بزرگراههایی را دو طبقه کردهاند و تونل حفر کردهاند! باید دقت کرد که تمامی این موارد در مسیر گسترش حمل و نقل فردی و انبوه ماشینهای شخصی است. درحالیکه اگر منابع عظیمی که در دو طبقه کردن بزرگراه صدر یا تونل نیایش به مصرف رسید برای مترو خرج میشد به هزینه ثابت سال شروع این پروژهها، اکنون خطوط متروی تهران باید دو برابر وضعیت موجود بود! اگر این اتفاق افتاده بود اکنون هم آلودگی هوا و هم ترافیک در وضعیت هشداری که امروز با آن مواجه هستیم نبود.
رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تاکید میکند: اینها همه نشان میدهد که باید بودجه شهرداریها را جدی گرفت و نمایندگان مردم در شورا باید اهتمام جدی به تکتک پروژههایی که در بودجه تعریف شده است داشته و این دو اصل یعنی حرکت به سمت اهداف و مصرف بهینه منابع در این مسیر را مد نظر داشته باشند. این مهم مستلزم این بود که شهرداری نتواند پروژههایی را خارج از بودجه تعریف کند یا پروژههایی خارج از بودجه را به اسم و در قالب پروژههایی که در بودجه است اجرا نماید. این دو شکل، اشکال مرسومی است که شهرداری تا پیش از این اقدام به هزینه در شهر میکرد. به گفته وی خوشبختانه در سه سال گذشته با اقداماتی که در شورا انجام شده است، محدودیتهای بسیاری بر اجرای پروژههایی که فاقد ردیف بودجه هستند اعمال شده و نظارت مستمر و مستقیمی در راستای اجرای دقیق بودجه به عمل آمده است. نظارتی که باعث شده حجم پروژههای فاقد ردیف به شدت کاهش پیدا کند و هدف ما این است که انشاءالله در بودجه سال آینده حجم پروژههای فاقد ردیف را به صفر برسانیم.
دبیر، توجه به محدودیت منابع مدیریت شهری بهدلیل پایداری رکود مسکن در دو سال و نیم گذشته را نیز مهم میداند و میگوید: علاوهبر این موارد، در مقطع فعلی شهر با چالش دیگری هم مواجه است و آن رکود فراگیری است که دامن اقتصاد را گرفته و بیش از همه به بخش مسکن لطمه زده که بخش عمده درآمدهای شهرداری را تشکیل میدهد. بر این اساس به نظر میرسد برای تامین منابع مالی باید زمینه حضور بخش خصوصی فراهم شده و از سرمایهگذاران در انجام فعالیتهای شهرداری بهرهگیری شود. به عبارت دیگر، معرفی فرصتهای مناسب سرمایهگذاری برای ورود بخش خصوصی به پروژههای شهری باید یکی از راهبردهای اصلی شهرداری باشد.او در عین حال یکی از مهمترین محورهایی که باید مورد توجه مدیران شهرداری قرار گیرد را کاهش هزینهها میداند.
او میگوید: علاوهبر تامین مالی، شهرداری باید هزینههای خود را نیز کاهش دهد. در این راستا بودجه باید از افزایش بسیار اندکی برخوردار باشد که کمتر از میزان تورم عمومی باشد. به نظر میرسد شهرداری نیز این امر را رعایت کرده است. اما الزام به کاهش هزینههای اداری و عمومی باید بهصورتی سختگیرانهتر رعایت شود. چراکه هزینههای اداری و عمومی شهر در حال حاضر بسیار بالاست و این توجیهپذیر نیست. زمانی که بهطور مثال شرکت بهرهبرداری مترو در عرض یکسال تعداد کارمندان خود را 100 درصد افزایش میدهد و در کنار آن درآمدهای آن هم کاهش مییابد، چه توجیهی غیر از توجیهات سیاسی پشت این امر قرار دارد؟ این چگونه مدیریتی است که در شرایط سخت هزینههای خود را بیش از 100 درصد افزایش میدهد؟ این موضوع نشان میدهد که علاوهبر بودجه مناطق، باید بودجه شرکتها و سازمانهای شهرداری نیز به دقت بررسی شود. امری که امسال برای اولین بار در حسابرسی شورا از این شرکتها رعایت شد و نتایج آن را نیز همگان به وضوح مشاهده کردند که اولین نتیجه آن دقت بیشتر شرکتها در خرجکردن بیتالمال بود.
دنیای اقتصاد