سیاستهای نادرست اقتصادی در سالهای اخیر منجر به کاهش قدرت خرید مردم و بدتر شدن معیشت آنها شده است. این در حالی است که احمدینژاد با شعار مقابله با فقر و بهبود معیشت شهروندان دولتهای نهم و دهم را تشکیل داد، اما در عمل شاهد کاهش قدرت خرید شهروندان بودیم.
فقر در ایران
کشور ما همواره در دورههای مختلف با چالش فقر در ابعاد گوناگون بهویژه بعد اقتصادی مواجه بوده است، اما این چالش با روند رو به افزایشی که از یک دهه گذشته به این سو در پیش گرفته را باید مسالهای تهدیدآفرین برای امنیت انسانی، اجتماعی و ملی کشور قلمداد کرد و برای مهار و کنترل آن به مثابه چالشی امنیتی چاره اندیشی و برنامهریزی کرد.
بر اساس آمارها از نظر شاخصهای اجتماعی و فرهنگی زمینه ساز فقر درآمدی و فقر قابلیتی (محرومیت از زیرساختهای اساسی از جنبههای مختلف آموزش، بهداشت، درمان و...)، دست کم بیش از 50درصد خانوارهای مناطق کشور به ویژه در سیستان و بلوچستان، کردستان و شمال خراسان شامل گروههای کمدرآمد اول تا سوم هستند.
پس از پایان دولت اصلاحات در سال ۸۴، فقر مطلق به 5/10درصد رسید بهطوری که جزو کشورهایی با فقر متوسط قرار گرفتیم و پس از آن آمار فقر مطلق انجام یا اعلام نشد. در سال ۹۲ که دولت جدید روی کار آمد، شاخصهای فقر در سالهای ۹۱ و ۹۲را مطالعه کردند. در این سالها، با استفاده از هزینههای خانوار در این دوره خط فقر تعیین شد. بر اساس هزینه خانوارها، در سالهای ۹۱ و ۹۲، 4/33درصد از خانوارهای شهری و 1/40درصد از خانوارهای روستایی زیر خط فقر بودهاند. فقر مطلق در دولتهای نهم و دهم کاملا افزایش پیدا کرد و روستاها دوباره به آمار قبل از انقلاب برگشتند.
این افزایش ناشی از سوء مدیریتهای اقتصادی و تحریمها بود و از همه مهمتر سه الی چهار سال اقتصاد کشور رشد منفی داشت. در رشد اقتصادی منفی، فعالیتها کمتر میشود و فقرا بیشتر جا می مانند. این یک قاعده اجتماعی و سیاسی است. در دولتهای نهم و دهم رشد همه بخشهای اقتصادی جز کشاورزی منفی بود.
طبق گزارش رسمی سازمان نوسازی صنایع، از سال ۹۱ تا ۹۲، ۵۵درصد از صنایع تعطیل شده بود. آمار فقر در برخی مناطق، وضعیت به مراتب وخیمتری داشت. برای مثال در استان سیستان و بلوچستان در شهرها 1/63درصد و روستاها 91/76درصد از خانوارها زیر خط فقر بودهاند. کمترین آمار فقر در تهران بود که در شهرها ۲۰درصد و روستاها 5/21درصد از خانوارها زیر خط فقر بودند. روند کلی یک دهه اخیر حاکی از فقیرتر شدن خانوارهای کارگری است. در یک جمعبندی کلی باید گفت آمارها و وضعیت عمومی جامعه از نظر شاخصهای فقر و رفاه اجتماعی نشان میدهد که فقر و روند رو به افزایش آن در حال تبدیلشدن به یکی از بزرگترین چالشهای ایران است.
مردم فقیرتر شدند
استاد اقتصاد دانشگاه تهران تصریح کرد: محاسباتی که بر مبنای دادهها و آمارهای رسمی بانک مرکزی قابل انجام است، نشان از آن دارد که به هر دلیلی و از جمله ادلهای که قبلا بارها و بارها مطرح کردهام اندازه تولید در کشور نهتنها بالا نیست، که پایین و کم است. حسن سبحانی افزود: تولید در هر کشوری حاکی از میزان کوشش و تلاش دماغی و فیزیکی مردم کنار سرمایهگذاریهای جدید آنهاست، که باید با افزایش بهرهوری پشتیبانی شود.
در اقتصاد بهرهور، مردم با استفاده از عوامل تولید در اختیار خود، بیشتر از آنچه قبلا تولید میکردند، تولید میکنند. بدیهی است سیاستهای دولتها و زمینهسازی آنها برای رفع موانع تولید، شرط لازم توفیق در این مسیر است که با علاقه و حتی عشق به تولید و کار از طرف مردم، شرط کافی خودرا هم ساماندهی کرده، سهم مردم از تولید و درآمد را بالا برده و بهتدریج رفاه آنها را افزایش میدهد، رفاهی که خود شرط لازم برای ورود به عرصه پیچیده ولی خواستنی توسعهیافتگی است. او اظهار کرد: تصویری از آنچه در این ارتباط، اقتصاد ایران با آن روبهروست بهخوبی میتواند فراهم نشدن شرایط لازم منجر به توسعهیافتگی در اقتصاد ایران را بهویژه در دهه اخیر برملا کند.
اگر قیمتهای سال 1390 را برای محاسبه ارزش کالاها و خدماتی که اقتصاد کشور در سالهای مختلف تولید کرده است در نظر بگیریم و بر اساس آن درآمد ملی سرانه، یعنی درآمد هر فرد در یک سال را بهطور متوسط سنجش کنیم به این نتیجه میرسیم که درآمد سرانه مردم از 57میلیون ریال سال 1383 به 71میلیون ریال در سال 1387 و 62میلیون ریال در سال 1391 و 59میلیون ریال در سال 1393 تغییر کرده و بر اساس ارقام مقدماتی به 55میلیون ریال در سال 1395 کاهش یافته است.
این استاد اقتصاد دانشگاه در ادامه گفت: چنانچه این تغییرات در درآمد سرانه مردم را بهنرخ آزاد دلار محاسبه کنید آنگاه ابعاد بیرونقی تولید در کشور وحشتناکتر میشود. ارزش هر دلار آمریکا در سال 1383 مبلغ 8747 ریال و در سال 1395 مبلغ 36436 ریال بوده است، یعنی درحالی که ارزش دلار طی 13 سال بیش از چهار برابر شده است در همین مدت درآمد سرانه مردم بیش از سهدرصد کاهش داشته است. سبحانی تاکید کرد: فقط تغییر هوشمند رویکردها و بازسازی و بهروز کردن آنها، کنار افزایش سرمایه اجتماعی است که میتواند با مرارت و ریاضتی بهاندازه یک دهه، توان تولیدی ملتی باهوش و دارای سابقه تمدن را افزایش قابل اعتنایی بدهد و ارزشهای دینی او را هم از این طریق مددرسانی کند.
آرمان