جزئیات این تفاهمنامه که به گفته امیرحسین زمانینیا، معاون وزیر نفت در امور بینالملل یک «همکاری استراتژیک در بخش انرژی است»، هنوز مشخص نیست و در حالیکه ۳۰ میلیارد دلار رقم چشمگیری برای سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران به نظر میرسد، در اخبار منتشر شده در رابطه با این موضوع بیشتر بر «استراتژیک» بودن این قرارداد تاکید شده است تا ابعاد مالی آن.مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در رابطه با تفاهمنامه 30 میلیارد دلاری امضا شده میان ایران و شرکتهای روسی به «دنیای اقتصاد» میگوید: شرکت روسنفت برای سرمایهگذاری 30 میلیارد دلاری در ایران اظهار علاقه کرده است اما هنوز مشخص نیست که این سرمایهگذاری شکل بگیرد یا خیر. مهمترین تردید کاردر نسبت به اجرایی شدن این تفاهمنامه، بحث توان تامین مالی این تفاهمنامه از سوی روسها است. به گزارش فایننشال تایمز، ایگور سچین، مدیرعامل شرکت دولتی روسنفت اعلام کرد: انجام عملیات سوآپ، آموزش کارکنان صنعت نفت ایران و عرضه نفت و فرآوردههای نفتی و نوسازی پالایشگاههای نفتی زمینههای همکاری دو طرف خواهد بود.
آسیا، حیاط خلوت انرژی روسیه
با وجود تردیدی که کاردر به آن اشاره میکند، روسیه برای مقابله با تحریمهایی اقتصادی آمریکا علیه این کشور، رقابت بیوقفهای را برای گسترش فعالیتهای نفتی و گازی در آسیا آغاز کرده است تا از این طریق در کنار تامین اهداف اقتصادی، اهداف سیاسی خود را نیز در منطقه دنبال کند. «دنیای اقتصاد» پیش از این در گزارشی با عنوان «جعبه سیاه تحرکات نفتی روسها» حضور همهجانبه دومین تولیدکننده بزرگ نفت دنیا در بازار نفت را بررسی کرده است. به این ترتیب روسیه، بهعنوان کشوری که به شکل سنتی تامینکننده نفت و گاز بازار اروپا بوده است، پس از اعمال تحریمهایی از سوی غرب در پی وقایع رخ داده در کریمه، به بازار آسیا روی آورد و تا اینجای کار نیز در زمینه سرمایهگذاری در پروژههای نفتی و گازی، فعالیتهای پتروشیمیایی و به دست آوردن سهم بازار در آسیا عملکرد قابل توجهی داشته است.در میان کشورهای منطقه، ایران نیز از جمله کشورهایی است که روسیه تمایل زیادی برای ورود به پروژههای نفت و گاز آن دارد. برای سنجش میزان علاقه روسها برای حضور در ایران کافی است نگاهی به لیست میادینی انداخت که روسها برای ورود به آنها اعلام آمادگی کردهاند. چهار شرکت لوک اویل، زاروبژنفت، تاتنفت، روسنفت و گازپروم از جمله شرکتهای روسی هستند که به ترتیب برای توسعه میدانهای نفتی آب تیمور و منصوری، آبان و پایدار غرب، میدان دهلران، میدان مشترک نفتی آزادگان، چشمه خوش و چنگوله تفاهمنامه مطالعاتی امضا کردهاند. به این ترتیب اگرچه اولویت ایران برای توسعه طرحهای نفتی و گازی شرکتهای مطرح اروپایی هستند، بررسیها نشان میدهد شرکتهای روس تاکنون بیشترین درخواست را برای حضور در ایران داشتهاند. به عقیده کارشناسان اگرچه روسیه اولین تولیدکننده بزرگ نفت خام در دنیا است و از تکنولوژی تولید نسبتا مناسبی نیز برخوردار است، اما از نظر فنی، مدیریتی و انتقال دانش روز قادر به ارائه خدماتی در سطح شرکتهای بینالمللی اروپایی نیست.
تردید در کارکرد تفاهمنامه ۳۰ میلیارد دلاری
اما تفاهمنامه ۳۰ میلیارد دلاری که آخر هفته گذشته میان ایران و ۶ شرکت روسی منعقد شد، در حالی به لحاظ استراتژیک مورد توجه رسانههای بینالمللی قرار گرفته است که علی کاردر در توضیحات بیشتر در این رابطه به «دنیای اقتصاد» با مورد تردید قرار دادن تامین مالی این تفاهمنامه از سوی روسنفت گفت: اظهار علاقه شرکت روسنفت برای سرمایهگذاری ۳۰ میلیارد دلاری در ایران در حالی است که ما تصور نمیکنیم آنها قادر به تامین این میزان سرمایه باشند.تردید کاردر نسبت به شکل گرفتن یا نگرفتن این تفاهمنامه دو وجه دارد. نخستین نکتهای که او درباره این تردید بیان میکند، بحث «توان مالی» روسها برای سرمایهگذاری ۳۰میلیارد دلاری در پروژههای نفت و گاز ایران است. مدیرعامل شرکت ملی نفت در توضیح بیشتر میگوید: در هر صورت زمانیکه برای ورود به پروژههای نفت و گاز ایران ابراز علاقهمندی میشود، ما به آن نه نمیگوییم اما اینکه این تفاهمنامهها عملی شود یا خیر نیز به مسائل مختلفی بستگی دارد. بحث فنی و مالی تفاهمنامهها و توافق دوطرف بر سر آن، دومین نکتهای است که میتواند سرنوشت اجرای یک پروژه نفتی را شکل دهد. بر همین اساس کاردر با اشاره به اینکه بخشی از تفاهمنامه ۳۰ میلیارد دلاری به «میادین گازی جنوب ایران مربوط میشود که تاکنون توسعه نیافتهاند»، میگوید: به علت تمرکز ایران بر میدان گازی پارس جنوبی، ما تاکنون فرصت فعالیت بر دیگر میدانهای گازی جنوب کشور را نداشتهایم، به همین دلیل با ابراز علاقهمندی روسها فرصتی برای مطالعه این میادین در اختیار آنها قرار دادهایم که ممکن است تا یک سال آینده طول بکشد.
کاردر میگوید: چنانچه پس از مطالعه چند میدان گازی در جنوب کشور از جمله میدان گازی سفید، میدان گازی مدار و چند میدان گازی دیگر، پروپوزال فنی روسها برای توسعه این میدانها مورد قبول شرکت ملی نفت قرار گیرد، قیمتگذاری گاز استخراج شده نیز بر اساس فرمولهای بینالمللی انجام میشود و چنانچه در این زمینه نیز نتیجه مورد قبول حاصل شود، از طریق درآمد حاصل از فروش گاز این میدانها، سرمایهگذاری مجدد برای توسعه بخشهای دیگر صورت میگیرد. به گفته کاردر چنانچه تفاهمنامه فعلی در زمینه توسعه میادین گازی به نتیجه برسد، توسعه بخشهای پاییندست آنها مانند ساخت واحدهای الانجی، از محل درآمد فروش گاز آنها تامین مالی خواهد شد.بخشی از این تفاهمنامه ۳۰ میلیارد دلاری شامل تفاهمنامههای پیشین نیز میشود. به گفته مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، توسعه میدان نفتی مشترک آزادگان که قبلا روسنفت برای شرکت در مناقصه آن داوطلب شده بود نیز در تفاهمنامه اخیر مورد اشاره قرار دارد. کاردر در توضیح بیشتر میگوید: در حالحاضر بخش فنی مناقصه آزادگان در حال پیشرفت است و تا دو ماه آینده با تکمیل شدن پیشنهادهای فنی و انتخاب چند شرکت از میان آنها، فاز دوم که ارائه پیشنهادهای مالی است، پیگیری میشود.
دست روسیه به ایران برای صادرات گاز
روسیه در حالی پیشنهادهای گازی زیادی برای ایران دارد که شرکت گازپروم نیز به دنبال توسعه میدانهای گازی فرزاد A و B و میدان گازی کیش است. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه به تازگی در این زمینه گفته است «شرکت دولتی گازپروم روسیه در پروژه احداث خط لوله انتقال گاز بین ایران و هند مشارکت خواهد کرد.»هرچند گفتوگوها میان ایران و هند نیز برای توسعه میدان گازی فرزاد B در جریان است، اما آنطور که کاردر میگوید: قیمت پیشنهادی هندیها برای فروش گاز استخراج شده از این میدان بسیار ارزان است، ضمن آنکه با وجود نیاز هند به گاز طبیعی، هندیها حاضر به خرید گاز این میدان برای مصرف خود نبودهاند. این در حالی است که ایران نیز برای مصرف داخلی به گازی بیش از آنچه در پارسجنوبی تولید میشود، نیازی ندارد.
اما به گفته نواک، دو طرف ایران و روسیه تا پایان امسال پیشنویس چارچوب حقوقی پروژههای یاد شده را تهیه و امضا خواهند کرد. وزیر انرژی روسیه افزود: شرکتهای هندی، پاکستانی، روسی و ایرانی در پروژه ساخت خط لوله حضور خواهند داشت. به گفته رسانههای روسی، این خط لوله ۱۲۰۰ کیلومتر طول خواهد داشت و گاز ایران را به هند انتقال خواهد داد.به گفته نواک «پس از امضای تمام اسناد حقوقی این پروژه در اواخر امسال، طرفها کار روی این خط لوله را از سال آینده آغاز خواهند کرد اما هنوز زود است درباره میزان سرمایهگذاری صحبت کنیم، در هر صورت مقدار سرمایهگذاری صورت گرفته عظیم خواهد بود، زیرا بخشی از خط لوله از بستر خلیج فارس عبور خواهد کرد و این بخش، قسمت سرمایهبر پروژه است.»
دنیای اقتصاد