ابتدا رئیسجمهور آمریکا از تأیید پایبندی ایران به توافق هستهای، با وجود تأیید آن از سوی آژانس بینالمللی انرژی اتمی، خودداری کرد و پرونده را به کنگره نمایندگان آمریکا ارجاع داد؛ با این تصور که برجام از سوی مجلس نمایندگان آمریکا خدشهدار شده و تحریمهای تازهای علیه ایران وضع شود. در این صورت، تحریمها جنبه قانونی پیدا میکرد و از تحریمهای ریاستجمهوری قویتر بودند. اما عقلای کنگره خود را از این دام برحذر داشتند و پس از ٦٠ روز، پرونده بدون تغییر از کنگره بیرون آمد و توپ دوباره در زمین ترامپ قرار گرفت. آنگاه ترامپ سعی کرد به بهانه توسعه موشکی ایران، محمل تصویب تحریمها را فراهم کند که مقدور نشد. سپس نیکی هیلی دستبهدامن یک شو تلویزیونی شد و شباهتهای موشک حوثیهای یمن با موشک ایرانی قیام را در یک پایگاه نظامی و در برابر دوربینهای تلویزیونی به رخ جهانیان کشید تا شاید راهکاری برای تحریم ایران بیابد که آنهم موفقیتی به دنبال نداشت. آخرین محمل برای نماینده آمریکا در سازمان ملل، سوارشدن بر موج اعتراضات مردمی در ایران بود. او تصور میکرد با توجه به حمایت اروپاییها از اعتراضات مردمی در جهان، زمینه برای تغییر آرایش حمایت کشورها به نفع دونالد ترامپ فراهم میآید. تا اینجا، طرحهای ترامپ در بیشتر زمینهها شکست خورده و اعتباری برای او باقی نمانده بود؛ در زمینه حفظ محیط زیست و کنوانسیون پاریس، لغو ویزا برای اتباع هفت کشور ازجمله ایران، خروج آمریکا از ناتو، پایتختشمردن بیتالمقدس برای اسرائیل، توافق هستهای با گروه ١+٥ و... . دونالد ترامپ منزوی شده و جهان او را تنها گذاشته بود؛ بنابراین تیم ترامپ درصدد بود و هست به نوعی این اجماع علیه رئیسجمهور آمریکا را شکسته و بهجای آن، اجماعی در حمایت از ترامپ ایجاد کند. هنگامی که نیکی هیلی از درخواست برای جلسه اضطراری شورای امنیت سخن گفت، مشخص بود آمریکا تلاش فراوانی برای یارگیری در سطح بینالمللی کرده و جلسه جمعهشب مظهر این نمایش بود. طبق منشور ملل متحد، هرکدام از اعضای سازمان ملل متحد میتوانند از شورای امنیت درخواست جلسه اضطراری کنند؛ به شرط آنکه موضوع مرتبط با صلح و امنیت بینالملل باشد. در این جلسه، نماینده آمریکا قصد داشت قطعنامهای در محکومیت ایران به دلیل اعتراضات مردمی به تصویب برساند و آن را مرتبط با صلح و امنیت بینالملل اعلام کند تا در آن، تحریمهایی علیه ایران پیشبینی شود؛ اما کشورهای روسیه، فرانسه و چین، اعتراضات مردمی را امری مشترک در همه کشورها عنوان کردند که نباید وقت شورای امنیت با این مسائل گرفته شود. برخی دیگر از اعضای غیردائم نیز از همین موضع حمایت کردند. در مجموع، همه از نظر رئیسجمهور، دکتر روحانی که طبق قانون اساسی اعتراضات مردمی را در ایران مجاز و مشروع شمرده، حمایت کردند؛ اما به مسئولان ایران توصیه کردند برای ابراز اعتراضات مردمی فرصت داده شود. نکته شایان توجه این است که همراهینکردن جهان با دونالد ترامپ به سه دلیل صورت گرفت؛ اول اینکه اعتراضات مردمی در همه کشورها صورت میگیرد و ممکن است به درگیری با پلیس و خرابیهایی نیز منجر شود؛ بنابراین نمیتوان از این فاکتور برای مرتبطکردن مسائل ایران با صلح و امنیت بینالمللی سوءاستفاده کرد.
دوم، همه کشورهای غیراروپایی اعتقاد دارند این رویه خطرناکی است که آمریکا مسائلی در این سطح را در شورای امنیت مطرح کند و فردا امکان دارد مسائل داخلی دیگر کشورها نیز به شورای امنیت راه پیدا کند. سوم، همگان میدانستند قصد ترامپ و نیکی هیلی حمایت از مردم ایران نیست و این فریبی برای ایجاد زمینه ورود به تحریمهای توافق هستهای است؛ بنابراین اروپاییها در این زمینه حساس بودند بیش از اندازه به آمریکا فضا داده نشود که از موقعیت حمایت از اعتراضات مردمی در ایران برای صدور تحریمهای هستهای استفاده کند. نماینده روسیه در شورای امنیت، این موضوع را بهخوبی شکافت و به آمریکا هشدار داد حق ندارد از مسائل داخلی ایران سوءاستفاده کرده یا به بهانههای مختلف در چارچوب توافقات ایران و گروه ١+٥، تحریم جدیدی در هفتههای آینده علیه ایران وضع کند. به این ترتیب، نهتنها قطعنامهای علیه ایران صادر نشد، بلکه توصیهای بر اساس نظر اخیر رئیسجمهور در حمایت از شنیدن اعتراضات مردمی صورت گرفت که شکست دیگری برای رئیسجمهور آمریکا و نماینده او در سطح جهان تلقی میشد. این دو نفر قصد دارند از شورای امنیت به شورای حقوق بشر رفته و موضوع مشابهی را مطرح کنند؛ جایی که امکان بیشتری برای طرح مسائل حقوقبشری وجود دارد. موفقیت آمریکا در شورای حقوق بشر نیز بستگی تام به نوع تعامل مسئولان ذیربط با معترضان دارد. توصیه میشود علاوه بر پذیرش حق اعتراض مردم بر اساس قانون اساسی، ملاحظات بینالمللی و حقوقبشری نیز مدنظر همگان قرار گیرد.
شرق