اخبار و مقالات

آگهی‌ها

کالاها

شرکت‌ها

استیک اسید (Acetic Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

دی اتانول آمین (DEA)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

سدیم کربنات (Sodium Carbonate)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اسید نیتریک (Nitric Acid)

خریدار: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم 1  ریال  
پیشنهاد فروش

اتیل گلیکول (Ethyl Glycol)

فروشنده: :  پترو نیکا اکسیر ملل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

مونو آمونیوم فسفات (Mono Ammonium Phosphat)

فروشنده: :  کیمیا تجارت تات

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

قیر (Bitumen)

فروشنده: :  VECTAL OIL

1   تن تماس بگیرید   
سفارش خرید

متانول (Methanol)

فروشنده: :  مهرادکو

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

اتیل گلیکول (Ethyl Glycol)

فروشنده: :  پترو نیکا اکسیر ملل

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

استیک اسید (Acetic Acid)

فروشنده: :  بامداد پترو پارسان

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

مونو آمونیوم فسفات (Mono Ammonium Phosphat)

فروشنده: :  کیمیا تجارت تات

1   کیلوگرم تماس بگیرید   
سفارش خرید

ریشه‌کنی فقر و مقاومت جامعه

ریشه‌کنی فقر و مقاومت جامعه

رییس دولت دوازدهم یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های بودجه سال ٩٧ دولت خود را مبارزه با فقر و کاهش بیکاری دانسته است.

در همین راستا دولت اجازه یافته که با ابزارهای خود سیاست‌های حمایتی خود را پیش ببرد. اقدامی که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی در بیشتر مواقع خروجی مورد نظر را نداشته است. شاید اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت و شرایط حاکم بر اقشار فقیر و دلایل به وجود آورنده آن است. با این حال با وجود این همه تلاش و صرف منابع مالی قابل ملاحظه‌ای تحت عنوان کمک به اقشار یا مناطق محروم، هنوز برخی از مردم با فقر دست و پنجه نرم می‌کنند. براساس مجموعه‌ای از نظریات محققان و دانشمندان در قالب نظریه‌های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و جمعیتی در شناسایی عوامل موثر بر فقر در ایران و اندازه‌گیری شدت تاثیرگذاری هر یک از این عوامل مورد مطالعه قرار گرفته است. سرمایه‌گذاری در نیروی انسانی یکی از مهم‌ترین عوامل تاثیرگذار بر کاهش فقر است. در واقع افزایش سطح سرمایه انسانی علاوه بر افزایش امکان افزایش سطح درآمد فرد، به دلیل آثار مثبتی که دارد، می‌تواند تاثیر قابل ملاحظه‌ای بر خارج شدن فقرا از دام فقر داشته باشد. با این حال بسیاری از خانوارهای فقیر فرزندان خود را از ادامه تحصیل باز می‌دارند. در بررسی عوامل به وجود آمدن فقر و فقیر ماندن برخی افراد موضعی را کمتر به آن پرداخته می‌شود نقش خود افراد در فقیر بودن‌شان است. اقتصاددانان و روانشناسان در دهه ١٩٧٠ در بینشی جدید به نام اقتصاد رفتاری، گرد هم آمدند تا رفتار اقتصادی افراد را بیشتر و بهتر درک کنند و شناختی صحیح‌تر از انگیزه‌های افراد، که رفتار آنها مبتنی بر همین انگیزه‌ها است، داشته باشند تا بتوانند براساس آن، پیشنهادات سیاستی کارآمدتر و اثر بخش‌تر داشته باشند. محققان این حوزه به سوال‌هایی قدیمی مثل «انگیزه افراد چیست» پاسخ‌هایی نوین دادندکه منجر به رویکرد جدیدی در اقتصاد شد. مثلا چرا فقرا، فقیر مانده‌اند. از این‌رو اقتصادرفتاری درک ما را از مسائلی همچون فقر و ابعاد روانشناسی آن افزایش می‌دهد، زیرا تا قبل از مباحث اقتصادرفتاری، اقتصاددانان فقر را در نوع دیدگاه مالی، درآمدی و محرومیت‌های مادی فرد (یا جامعه) می‌دانستند. اینکه فقرا به علت تصمیمات ناصحیحی که داشته‌اند، گرفتار فقر شده‌اند. رویکردی که این روزها تصمیم‌سازان بدنه دولت گویی پیرو آن هستند و با اعمال سیاست‌هایی حمایتی با این نوع نگاه، سعی در حل مشکلات فقرا و خارج کردن آنها از تله فقر دارند. اما این رویکرد نوین در اقتصاد، درک اقتصاددانان را فراتر از ابعاد مالی و درآمدی برد. بدین منظور اقتصادرفتاری در ابتدا به آسیب‌شناسی رفتار فقرا و همچنین مسائل روان‌شناختی که منجر به فقر شده است می‌پردازد و آنها را مورد مطالعه قرار می‌دهد، و برای حل آنها، راه‌حل ارایه داده و به این سوال همیشگی و اساسی که چرا سیاست‌های اقتصادی به خوبی اثربخش نیستند پاسخ می‌دهد. توجه به این نوع رویکرد شاید چراغی باشد بر مسیر تاریکی که این روزها در جهت کاهش فقر برداشته می‌شود.

رویکرد تقاضامحور

در دنیایی که روز به روز مهارت و دانش در آینده شغلی افراد و جایگاه اجتماعی‌شان نقش بیشتری به خود گرفته، میزان سطح تحصیلات به عنوان یک عامل بسیار مهم در این راستا می‌تواند نقش تعیین‌کننده داشته باشد. همچنین مطالعات زیادی در این زمینه نشان می‌دهد که سطح تحصیلات اثر مثبتی بر میزان درآمد افراد و به تبع آن بر رفاه دارد. در مباحث مربوط به حوزه فقر، ترک تحصیل کودکان فقیر چشمگیر است. همین عامل می‌تواند خانوارهای فقیر را در چرخه تولید فقر نگه دارد و خروج از فقر را برای آنان سخت‌تر کند. بیشتر خانواده‌های فقیر، کودکان خود را بعد از چند سال درس خواندن وادار به ترک تحصیل می‌کنند یا خود کودکان فرآیند تحصیل را جدی نمی‌گیرند و آن را ادامه نمی‌دهند. حال فرض کنید به عنوان یک سیاستمدار، در این مثال هدف شما فرستادن کودکان مناطق فقیرنشین به مدرسه است. چه راهکارهایی را دنبال خواهید کرد؟

کارهای زیادی برای انگیزه دادن هست. می‌توانید یونیفورمِ رایگان بدهید، می‌توانید هزینه ثبت‌نام در مدارس را کاهش دهید یا اینکه کاملا شهریه مدرسه را حذف کنید یا حتی برای خانوارها کمک‌های مالی برای تحصیلات فرزندان‌شان در نظر بگیرید، خب، سوال این است که کدام یک بهتر است؟ سیاستمداران همواره می‌خواهند بدانند که از تمام راه‌ها موجود، بهترین راه برای رسیدن به اهداف‌شان کدامند. به نظر می‌رسد همه این راه‌حل‌ها باید تا حدی موثر باشند. اما تجربه نشان داده است که این سیاست‌ها به خوبی نتوانسته‌‌ اثرگذاری بالایی داشته باشند زیرا در برخی موارد انگیزه مالی تنها دلیل برای ترک‌تحصیل افراد نیست و عوامل دیگری نیز می‌توانند تاثیرگذار باشند. «دنی آریلی» اقتصاددان رفتاری، معتقد است که در اقتصاد متعارف، ما همواره نیروهای حقیقی را از یاد می‌بریم که تفاوت‌های زیادی را در زندگی ما ایجاد می‌کنند. به عنوان مثال ما هویت‌ها را نادیده گرفته و به آسانی از آنها گذر می‌کنیم. هنجارهایی که رفتارها و تصمیم‌گیری‌ها را در هر لحظه از زمان تحت تاثیر خود قرار می‌دهند. منظور از هویت، یعنی مجموعه‌ای از باورها و هنجارهای اجتماعی که برآحاد یک جامعه حاکم است و الگوی رفتاری یک جامعه را شکل می‌دهند. به‌طور مثال، چگونه می‌توان از کودکی که در یک محله فقیرنشین بزرگ شده است انتظار داشت مدرسه را جدی بگیرد و به دانشگاه راه یابد، وقتی این همه با هویت او ناسازگار است. او بین همسالانی زندگی می‌کند که اگر تحصیل را جدی بگیرد به گونه‌ای دیگر به او نگاه خواهند کرد. در واقع تقاضا برای تحصیل تا اندازه زیادی به این بستگی دارد که دانش‌آموزان چه تصویری از خود دارند و خانواده و جامعه و مدارس چگونه توانسته‌اند بر مجموعه نگرش‌ها، باورها و روحیات کودکان تاثیر بگذارند تا بتوانند با مدرسه احساس هویت کنند. برای مثال درکشور مغرب، والدین معتقدند دوره ابتدایی خوب است اما دوره دبیرستان برای کودکان‌شان نیاز نیست، در نتیجه اجازه نمی‌دهند فرزندان‌شان در مقطع دبیرستان تحصیل کنند. مخصوصا برای دختران چنین اعتقاد دارند که در منزل و مزرعه به والدین کمک کنند یا زودتر ازدواج کنند در اینگونه موارد که هدف قراردادن انگیزه مالی اثر بخش نیست و سیاستگذاری‌های ناشی از آن نمی‌تواند اثر گذار باشد.

چه باید کرد؟

در این مثال آنچه از اهمیت بالایی برخوردار است، تغییر نگرش خانواده‌های فقیر نسبت به تحصیلات و مزایای آن است، نه تامین هزینه‌های مالی کودکان و خانواده‌های‌شان. اقتصادرفتاری در اینگونه موارد به ترویج فواید طی کردن دور‌‌های تحصیلات برای والدین دراین کشورها می‌پردازد تا در اقشار فقیر، انگیزه لازم برای تحصیلات و آموزش ایجاد شود. انگیزه‌ای که بخشی از آن به علت محدودیت‌های ذهنی اقشار فقیر (مانندکاهش ظرفیت شناختی، ضعف در خودکنترلی، داشتن دید کوتاه‌مدت و نرخ پایین تنزیل زمانی و...) که خود ناشی از فقر هستند، از آنها گرفته شده است. بطور مثال اقشار فقیر به دلیل شرایطی که بر زندگی‌شان حاکم بوده است دیدی کوتاه‌مدت به مسائل دارند و لذا در بیشتر اوقات سرمایه‌گذاری‌های بلندمدتی که گهگاه می‌تواند آنها را از دام فقر خارج سازد را پی نمی‌گیرند. حال سوال این است که این راه‌حل را چگونه مورد آزمون قرار دهیم تا از اثر بخش بودن یا نبودن آن آگاه شویم؟ در فناوری ما زمان زیادی را برای آزمایش‌های دقیق و یافتن ارزان‌ترین راه برای انجام کارها، صرف می‌کنیم. حال چرا همین کار را برای سیاست‌های اجتماعی انجام نداده و آنها را مورد آزمون قرار ندهیم. فرض کنید شما ۱۰۰ دلار دارید و می‌خواهید برای افزایش تعداد سال‌های تحصیلات محله‌های فقیرنشین آن را هزینه کنید. سوال این است که شما چند سال می‌توانید به تحصیل اضافه کنید. حالا ما می‌خواهیم به شما نتایج حاصله از تحقیقات مختلف در این زمینه را نشان دهیم. کارهای آغازین همان کارهای معمول هستند. استخدام معلمان، تغذیه در مدرسه، یونیفورم مدرسه، کمک هزینه تحصیلی، بد نیست. برای ۱۰۰ دلار بین یک تا سه سال تحصیل فراهم می‌کنید. البته چیزهایی که به نظر خوب کار نمی‌کنند زیرا به مانند رشوه دادن به پدر و مادر عمل کرده و اکنون بسیاری از بچه‌ها به مدرسه می‌روند زیرا هزینه رشوه دادن زیاد شده است. اما شگفت‌انگیزترین نتایج اینکه اگر به مردم مزایای تحصیل را بگویید و نگرش آنها را نسبت به تحصیلات تغییر بدهید که بسیار ارزان است، برای هر صد دلار که شما صرف انجام آن کنید ۴۰ سال به تعداد سال‌های تحصیل اضافه می‌شود. بر اساس نتایج، در مناطقی که کرم روده و بیماری‌های عفونی وجود داشته است و کودکان را در مدرسه و طی دوره‌های تحصیل درمان کرده‌اند، برای هر صد دلار، تقریبا ۳۰ سال به تعداد سال‌های تحصیل اضافه شده است. این نتایج چیزی نیست که به صورت اتفاقی به ذهن محققین رسیده باشد و در عین حال این برنامه‌ها موفق شده باشند. ما به چنین اطلاعاتی نیازمندیم. ممکن است یک سیاست در یک بافتار عمل کند ولی در جای دیگر کاربرد نداشته باشد. ولی آنچه مهم است این است که ما باید سعی کنیم اینگونه اطلاعات را بیشتر به دست آوریم و برای هدایت سیاستگذاری‌ها از آنها استفاده کنیم و با آزمایش اینگونه سیاست‌ها، حدس و گمان را ازسیاست‌های اجتماعی دور کنیم، با دانستن اینکه کدام روش موثر است و کدام روش نیست. این تنها کاری است که با پیگیری آن می‌توان از اتلاف منابع و ثروت جامعه جلوگیری کرد.

فقرا به علت تصمیمات ناصحیحی که داشته‌اند، گرفتار فقر شده‌اند. رویکردی که این روزها تصمیم‌سازان بدنه دولت گویی پیرو آن هستند و با اعمال سیاست‌هایی حمایتی با این نوع نگاه، سعی در حل مشکلات فقرا و خارج کردن آنها از تله فقر دارند. اما این رویکرد نوین در اقتصاد، درک اقتصاددانان را فراتر از ابعاد مالی و درآمدی برد.

اعتماد

نظرات (0) کاربر عضو:  کاربر مهمان: 
اولین نظر را شما ارسال کنید.
ارسال نظر
حداقل 3 کاراکتر وارد نمایید.
ایمیل صحیح نیست.
لطفاً پیوند مرتبط را کامل و با http:// وارد کنید
متن نظر خالی است.

wait...