طی سه هفته اخیر نرخ ارز در بازار آزاد افزایش حدود 36 درصدی داشته و برخی از نمایندگان از جمله رئیس کمیسیون برنامه و بودجه اعتقاد دارند این التهابات ارز به دلیل این است که بانک مرکزی عرضه ارز را متوقف کرده است.
طبق ماده 81 قانون برنامه پنجم توسعه در بند ب مقرر شده نرخ ارز در طول برنامه به صورت شناور مدیریت شده تعریف شود که از نظر کارشناسی به معنای این است که نرخ ارز تابعی از بازار آزاد باشد اما به صورت مدیریت شده اعمال شود.
کارشناسان اعتقاد دارند در صورتی که بین نرخ مرجع ارز که از سوی بانک مرکزی 1226 تومان اعلام شده و نرخ آزاد تفاوت فراوانی وجود داشته باشد این امر به ایجاد رانت در اقتصاد منجر میشود و کسانیکه به ارز کافی دسترسی دارند، از این رانت استفاده میکنند.
شواهد بازار نشان میدهد در هفتههای اخیر عده زیادی سپرده خود نزد شبکه بانکی را خارج کرده و آن را تبدیل به ارزهای خارجی مانند دلار و یورو کردهاند به امید اینکه با افزایش قیمت این ارزها سود کافی نصیبشان شود اما غافل از اینکه هر چه تقاضا برای ارز خارجی به صورت غیر واقعی افزایش یابد این امر به منزله این است که خود ما با دست خود کشورهای سلطهگر از جمله آمریکا و اروپا را که بارها در عمل دشمنی خود را به اثبات رساندهاند تقویت کرده و به سلطهگری آنها کمک کردهایم.
بنابر گفته استادان اقتصاد، آمریکا با چاپ دلارهای بدون پشتوانه در واقع در کشورهای توسعه نیافته و یا در حال توسعه این دلارها را به چرخه اقتصاد وارد میکنند و چون این کشورها به قدرت اقتصادی آمریکا اعتماد میکنند این دلارها را قبول کرده و در مقابل این دلارهای بی پشتوانه مواد معدنی خود مانند نفت خام، کائوچو، صادرات غیرنفتی و انواع و اقسام کالاهای خود را در اختیار آنها قرار میدهند یعنی آنها دلار چاپ شده بیپشتوانه منتشر کرده و در عوض نفت خام و سایر مواد معدنی و کالا دریافت کردهاند.
طبق گزارش رسمی آمریکا که هفته پیش منتشر شد حجم دلارهای بیپشتوانه آمریکا که در قالب بدهی این کشور ظاهر شده به مرز بیسابقه 16 تریلیون دلار رسید، یعنی از نظر اقتصادی پشتوانه این دلارهای کاغذی تولید مواد معدنی و خام کشورهای در حال توسعه از جمله نفت خام ایران به شمار میرود و هر چه تقاضای غیرواقعی و سفتهبازی برای دلار آمریکا در کشور اسلامی ایران افزایش پیدا کند، این به معنای مهر تاییدی بر دلارهای بیپشتوانه آمریکا به عنوان یک دشمن قسمخورده ایران به شمار میرود.
نرخ برابری ریال در برابر دلار از 70 ریال برای هر دلار در سالهای اول دهه 1360 به 20 هزار ریال در حال حاضر رسیده یعنی طی 30 سال به 30 برابر رسیده است.
براساس گفته کارشناسان، وقتی سودی از محل تقاضای غیرواقعی دلار و یورو به دست میآید به منزله این است که در یک گوشه بازار سودی نصیب عدهای میشود اما در گوشهای دیگر از همان بازار اسلامی عده زیادی از مسلمانان زیان میبینند و این همان است که از ارزش پول ملی مسلمانان کاسته شده و در عوض به ارزش دلار آمریکایی که دشمن ماست اضافه میشود.
البته این به معنای این نیست که مبادلات ارزی انجام نشود، چون در جامعه اسلامی که براساس اقتصاد مقاومتی شکل میگیرد، باید مبادلات با کشورهای دیگر انجام شود اما مبادله باید به صورت واقعی باشد و کالایی رد و بدل شود نه اینکه به صورت سفتهبازی و غیرواقعی دلار آمریکا که حتی چاپخانه آن در کشورهای تحت اشغال آمریکا و یا در کشورهای منطقه به عنوان پایگاه آمریکا قرار دارد بدون پشتوانه روانه بازار شده و تقاضای سفتهبازی بر روی همان دلارهای بیپشتوانه انجام شود.
محمد پاریزی معاون اقتصادی وزیر اقتصاد هفته گذشته با دفاع از طرح راهاندازی بورس ارز گفته بود: یکی از ویژگیهای راهاندازی بورس ارز شفاف شدن قیمت ارز و از بین رفتن اختلاف نرخ بازار آزاد و نرخ مرجع ارز خواهد بود که به تک نرخی شدن ارز کمک میکند گرچه عدهای از صادرکنندگان و یا تولیدکنندگان با بورس ارز مخالفت کرده و میگویند به افزایش قیمت ارز منجر میشود اما افزایش قیمت ارز که در ظاهر برای صادرکننده درآمد بیشتری را رقم میزند اما در واقع به هیچ وجه موجب رونق تولید و صادرات نمیشود چون عمده تولیدات داخلی وابسته به واردات مواد اولیه و واسطهای تولید است که با افزایش نرخ ارز هزینه تمام شده تولید افزایش یافته و در دراز مدت قیمت تمام شده کالای صادراتی بالا میرود.
از طرفی در اقتصاد باید مشکلات و موانع تولید حل شود و نمیتوان با کاهش ارزش پول ملی و یا تقویت دلار اجنبی دل به افزایش تولید و یا رونق صادرات غیرنفتی خوش کرد.
طبق قانون باید نرخ دلار و یا ارز خارجی به صورت شناور اما مدیریت شده تعیین شود و نظام ارزی باید به صورت تکنرخی و نه چند نرخی باشد.
گرچه در سالجاری علاوه بر نرخ بازار آزاد یک نرخ مرجع 1226 تومان برای واردات غذا و دارو و کالاهای اساسی اختصاص مییابد اما هیچ کالایی در بازار پیدا نمیشود که با محاسبه ارز 1226 تومان به فروش رسد بلکه همه کالاها بر مبنای مأخذ ارز آزاد محاسبه و به مردم فروخته میشد.