دنیای فولاد درحال تغییر مداوم است و شیوههای تولید نیز هماهنگ با این تغییرات درحال شکل عوض کردن هستند. امروزه دنیا به سمت فناوریهای دیجیتال با سرعتی شگرف در حال حرکت است.
این تحول عملکرد بخشهای مختلف را از جمله در قسمت تولیدات صنعتی با بهبود روبهرو میسازد؛ به همین دلیل نیز تولیدکنندگان بزرگ فولاد و فلزات تلاش میکنند تا از این فرصت مهم استفاده کنند و مدلهای عملیاتی خود را با استفاده از تکنولوژیهای دیجیتال متحول کرده و نتیجه آن را در قیمت مناسبتر، بهرهوری بیشتر، تولید بالاتر و حاشیه سود بیشتر ببینند.
بررسیهای معتبر نشان میدهند این اقدامات میتواند سطح تولید را تا ۴۰ درصد ارتقا و هزینهها را نیز حداقل تا ۲۵ درصد کاهش دهد. کارشناسان معتقدند زنجیره ارزش در صنعت فولاد بسیار پیچیده است. تولیدکنندگان باید عوامل متعددی را برای ارتقای ارزش افزوده در این صنعت تقویت کنند؛ داراییهای متغیر و وابسته در این صنعت زیاد است، سطح تولید بالاست، مشتریهای متنوع و گستردهای در بین هستند، کالاهای متنوع و کانالهای توزیع پیچیدهای برای فولاد وجود دارند و تکنولوژیها در این صنعت درحال تحول هستند. این صنعت سرمایه بالایی را طلب میکند و گردش سرمایه در آن بالاست. حملونقل در آن از اهمیت زیادی برخوردار است و تاثیر زیادی از وقایع مختلف اقتصادی و سیاسی میپذیرد. در چنین شرایطی سیستم سنتی تولید، فروش و توزیع به تدریج از دور خارج شده و کارآیی خود را از دست خواهد داد. بر این اساس فعالان این صنعت در دنیا معتقدند دیجیتالسازی این حوزه تنها راه احیای روشهای مرده یا رو به موت گذشته محسوب میشود.
درحالحاضر به عقیده کارشناسان، عصر دیجیتالسازی در صنعت فولاد و فلزات آغاز شده است. هزینههای کسب اطلاعات، ذخیرهسازی و تجزیه و تحلیل صنعت و بازار فولاد در ۵ سال گذشته بهطور قابلتوجهی کاهش یافته است زیرا از سیستمهای دیجیتالی برای این موارد استفاده شده و این نشان میدهد وارد عصر کاهش هزینه و رونق تولید و سود در صنعت فولاد با استفاده از امکانات دیجیتالی در دنیا شدهایم و این حرکت در آینده با سرعت نور ادامه خواهد یافت و انقلاب جدیدی را درحوزه فولاد و فلزات رقم خواهد زد. بهعنوان مثال در خلال سالهای اخیر تجزیه و تحلیلها و پیشبینیهای سنتی جای خود را به الگوریتمهای پیشرفتهای دادهاند که قادرند حجم بسیار زیادی از دادههای گوناگون را بهطور همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و با کمترین خطا در اختیار تولیدکنندهها قرار دهند. درحوزه فروش به تنهایی این الگوریتمها قادرند درک مفصلی از نیازها را در دو سمت بازار یعنی عرضه و تقاضا ایجاد کنند که بسیار به کار تولیدکننده میآید و هزینههای ارزیابی اطلاعات را در این حوزه بهشدت کاهش میدهد کما اینکه کاهش داده است. این روشها خطای محاسبات را بهشدت کاهش داده و همین امر روی کاهش هزینههایی مثل انبارداری اثر مستقیمی بر جای گذاشته است زیرا تخمین درستی از نیازهای بازار را ارائه میکنند.
تاکنون یک برآورد نشان میدهد روشهای جدید توانسته تا ۴۰ درصد دقت پیشبینی را براساس اطلاعات موجود بالا ببرد و قطعا در آینده این دقت به بالاتر از ۶۰ درصد نیز خواهد رسید. این پیشبینیها درحوزههای دیگر نیز بهشدت کارآ هستند؛ بهعنوان مثال در بخشهایی مثل تعمیر و نگهداری کارخانههای فولادی و فلزات دیگر میتوان اختلال تجهیزات را که دردسر اغلب شرکتهای فلزی است با روشهای جدید پیشبینی کرد و دورههای تعمیر و نگهداری را با فرآیندهای جدید بهطور دقیق محاسبه و آن را حداقلی کرد درحالیکه در روشهای سنتی این امکان وجود ندارد زیرا روش پیشبینی به تجربه افراد بستگی دارد و این مساله میتواند با ریسک بالای پیشبینی همراه باشد بنابراین هزینههای آن نیز قابل تخمین نیست.
کارشناسان میگویند برای موفقیت استفاده از امکانات دیجیتالی در هر صنعتی بهویژه فولاد و فلزات باید سه مساله را از یاد نبریم؛ نخست استفاده از قدرت دادهها از طریق فناوریهای دیجیتال؛ دوم پیادهسازی اسکلتبندی سازمان بر مبنای روشهای مدرن و مبتنی بر تواناییهای دیجیتالی و سوم تمرکز بر ارزش تجاری در سازمان که درآمد را حداکثر و هزینه را حداقل میسازد. البته ناگفته پیداست که این تحولات میتواند با نگرانیهایی نیز همراه باشد اما نباید فراموش کنیم که عبور از روشهای فعلی به سمت روشهای مدرن به همان اندازه ضروری است که نیروی ماشینی در دورهای جایگزین روشهای سنتی تولید مبتنی بر نیروی کار شد؛ به همان اندازه مفید و به همان اندازه دلهرهآور. اما نباید فراموش کرد که این تحول به افزایش سطح تولید و اندازه کارخانهها منتهی میشود و مشکلات و نگرانیها در نتیجه رشد اندازه بنگاه برطرف خواهند شد. کاهش هزینه یعنی سود بالاتر و سود بالا به معنی قدرت بالای سرمایه در بنگاه و رشد تولید فولاد و فلزات است که اهمیت نیروی انسانی را بار دیگر گوشزد میکند. کارشناسان میگویند سه دسته در درجه اول، درگیر موضوع تولید دیجیتال میشوند؛ مدیران اجرایی که پروژههای تولید را در خطوط تولید در دست دارند. دوم، تحلیلگران در بخشهای مختلف مثل تولید، فروش، تجارت، تعمیر و نگهداری و... و سوم، شبکههای توزیع محصولات تولیدی.
بنابراین در این مرحله آموزش از اهمیت زیادی برخوردار میشود و این موضوع درحوزهای مانند فولاد و فلزات ممکن است یک دوره لااقل ۵ ساله زمان ببرد. آنچه مسلم است اکنون صنعت فولاد و فلزات در دنیا گامهای خوبی را در این زمینه برداشته است اما تکمیل آنها زمان بیشتری را میطلبد. گفته میشود این حوزه در قیاس با حوزهها و صنایع دیگر کندتر حرکت میکند اما تجربه نشان میدهد آنها که به این سمت و سو حرکت کردهاند نتایج خوبی را در همین ابتدای مسیر کسب کردهاند. در این گزارش تلاش کرد تا طرح موضوع کرده و اهمیت انقلاب دیجیتالی در صنعت فولاد را مورد اشاره قرار دهد. در گزارشهای آتی اثرات این تحول را بر صنعت فولاد مورد واکاوی بیشتری قرار خواهیم داد. اهمیت این موضوع در صنعت فولاد ایران از آن جهت بالاست که ایران هنوز در روشهای سنتی از تولیدکنندگان بزرگ جهان عقبتر است و هرچند اقدامات خوبی صورت گرفته با این حال بهبود روشهای تولید، روشهای فروش و بازاریابی و روشهای توزیع نیازمند یک انقلاب بزرگ است که متاسفانه بهنظر نمیرسد حتی در ابتدای این راه نیز قرار داشته باشیم.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/101646