eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 101967  
تاریخ انتشار: 23 تیر 1398
print

«تیغ‌زدن» کارجویان با تله‌‌ استخدام

«استخدام فوری بدون سابقه کار»؛ این آگهی‌ها طی سال‌های اخیر در حالی در گوشه و کنار خیابان و سایت‌های اینترنتی ملاحظه می‌شود که امروزه کشور از معضل بیکاری رنج می‌برد.

چه بسا جوانانی که برای دستیابی به شغلی مناسب و دارای وجهه بالای اجتماعی تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسی ارشد و دکتری ادامه داده‌اند، اما امروز با ورود به بازار کار متوجه شده‌اند که دیگر این مدرک‌ها جایگاه چندانی نزد کارفرمایان ندارند. شاید به همین علت است که اکنون در بین جوانان بیکار، تحصیلکرده‌ها هم سهم بسزایی دارند. تحصیلکرده‌هایی که در شرایط کنونی صرفا به دنبال راهی برای درآمدزایی می‌گردند و دیگر برای آنها تفاوتی ندارد که متناسب با مدرک تحصیلی‌شان استخدام شوند و یا شغلی بیابند که برای حضور در آن سواد خواندن و نوشتن کفایت کند. حال پرسش این است که چطور در شرایطی که حتی فارغ‌التحصیلان مقطع دکتری پشت درهای کاریابی‌ها مانده‌اند، برخی شرکت‌ها در آگهی‌های خود مدعی استخدام افراد بدون سابقه کار هستند؟ آیا این شرکت‌ها اصلا وجود خارجی دارند یا صرفا با تله استخدام به‌دنبال خالی‌کردن جیب خانواده‌ها می‌گردند؟ «آرمان» در گزارش پیش رو به بررسی این موضوع و پاسخ به این پرسش پرداخته است.

با اینکه این روزها معضل بیکاری به مصیبتی عظما برای جوانان و خانواده‌های آنها تبدیل شده است، اما به نظر می‌رسد نان عده‌ای سودجو از این راه تامین می‌شود. در واقع گروهی از سودجویان همواره در بازار کار نشسته‌اند و کاری جز بازی با رویای جوانان و تیغ‌زدن کارجویان ندارند. یک روز با شرکت‌های هرمی وقت و سرمایه جوانان را بر باد می‌دهند، روز دیگر با تله‌ استخدام، کلاس‌های آموزشی با شهریه بالا برگزار می‌کنند؛ اما درنهایت استخدامی در کار نیست. به‌ویژه پس از برخورد با شرکت‌های هرمی، به دلیل آنکه معضل بیکاری همچنان پابرجاست، کلاهبرداران به شیوه‌ای روی آورده‌اند که در آن خود را شرکت تولیدی معرفی می‌کنند و بدین طریق کارجویانی که به‌تبع بیکاری شاید پولی هم در جیب نداشته باشند را طعمه خود قرار می‌دهند. حال برای اطلاع از شیوه فعالیت این شرکت‌ها با یکی از آنها که در سایت دیوار مدعی استخدام تعدادی نیروی کار در عنوان‌های شغلی کارمند اداری، ناظر تولید، پروژه و دوربین‌های مدار بسته بدون سابقه کاری، شده بود تماس گرفتیم. فرد پاسخ‌دهنده با برخوردی گرم خود را «خانم بابایی» معرفی کرد و بدون اینکه مشخصاتی بخواهد اعلام کرد برای مصاحبه کاری تا ساعت 18 همان روز به شرکت مراجعه کنم. او فقط تاکید داشت که نام او را به‌عنوان معرف به مصاحبه‌کننده بگویم. اقدامی که شباهت چندانی به جذب نیرو نداشت و می‌توان آن را نوعی پرزنت دانست. پس از انجام این مکالمه به دفتر این شرکت که در تقاطع جردن و ظفر تهران واقع شده است، رفتم. در آنجا هر چه به‌دنبال تابلویی از عنوان این شرکت گشتم، چیزی یافت نشد. پس از ورود به دفتر، اولین صحنه‌ای که به چشم می‌خورد انبوه متقاضیانی بود که هر یک در گوشه‌ای مشغول پرکردن فرم بودند. در این بین خانم بابایی به همراه دو همکار دیگر خود در حال پاسخ‌ به تماس‌های مکرر و در واقع پرزنت‌کردن کارجویان بودند. پس از پرکردن فرم، متقاضیان را در گروه‌های 10نفره به اتاقی هدایت می‌کردند که در آن فردی پس از چند پرسش صوری مانند محل تحصیل، سابقه کار و ... توضیحاتی کلی و در حد کمتر از پنج دقیقه درباره نحوه فعالیت شرکت ارائه می‌داد. او تاکید داشت که اگر با افراد تماس گرفته شود، پس از سه جلسه آموزش رایگان افراد استخدام می‌شوند. تا اینجای کار شاید همه‌ اتفاقات فوق‌‌العاده به نظر بیایند، اما آنها در پاسخ به اینکه نام شرکت چیست؟ فقط می‌گفتند که این موضوع جز اسرار است و پس از استخدام درباره نام و میزان حقوق و ... صحبت می‌شود! پس از پرس‌وجوهای صورت‌گرفته با متقاضیان شغل، یک مورد جالب به نظر رسید. بین متقاضیان این موضوع را مطرح کردم که «چطور در حالی که فقط سه ساعت از گذاشتن آگهی در سایت دیوار می‌گذرد، این تعداد افراد برای همکاری اعلام آمادگی کرده‌اند؟»؛ در این بین یکی از کارجویان به «آرمان» می‌گوید: سه ساعت نیست؛ اینها همیشه آگهی دارند و مدام آن را از سایتی به سایت دیگر انتقال می‌دهند. او ادامه می‌دهد: سال پیش یکی از دوستان من حتی سه جلسه آموزش را هم گذراند، اما خبری از استخدام نشد. پس از دوره آموزشی به او اعلام کرده‌اند که به سطح فنی مورد نظر نرسیده و برای استخدام به 10 جلسه آموزشی دیگر نیاز دارد. هر جلسه هم 120 هزار تومان آب می‌خورد؛ یعنی هر دوره یک میلیون و 200 هزار تومان. او با اینکه این مبلغ را هم پرداخت، اما به او وعده دادند که در پروژه‌ها با او همکاری می‌کنند که گویا هنوز پروژه‌ای کلید نخورده است! این فرد در پاسخ به این پرسش که چرا با اطلاع نسبت به این موضوع فرم این شرکت را پر کرده است، ‌توضیح می‌دهد: من تازه کارت پایان خدمت گرفته‌ام و با همه جا تماس می‌گیرم و رزومه می‌فرستم؛ قبل از ورود به شرکت نمی‌دانستم که این همان شرکت است. وقتی متوجه شدم، با اینکه فوق‌لیسانس دارم، به آنها اعلام کردم که بی‌سوادم و هیچ تخصصی هم ندارم، اما باز هم با من گرم برخورد کردند و گفتند با شرکت در کلاس‌های آموزشی ما، متخصص کار می‌شوی. علاوه بر صحبت‌های این کارجو، تجربه ثابت می‌کند که شرکت‌ها اگر قصد استخدام و همکاری با متقاضیان را داشته باشند، حداقل چند روز یا چند هفته پس از مصاحبه با فرد متقاضی تماس می‌گیرند. اما یک ساعت هم از مصاحبه نمی‌گذشت که از این شرکت تماس گرفتند و خواهان حضور در کلاس‌های آموزشی و سپس استخدام شدند که این امر نیز چندان با شرایط امروز سازگار نیست و سوءظن را بر آنها بیشتر می‌کند. در واقع به نظر می‌رسد، این کلاهبرداران در اصل شرکتی برای تولید یا نظارت ندارند، در واقع آنها از طریق آموزش، صرفا سود و درآمد خود را افزایش می‌دهند.

بازی با رویای جوانان

پس از افزایش بی‌سابقه تعداد کاریابی‌های غیرمجاز در شبکه‌های اجتماعی و رسیدن آنها به 3000 سایت و کانال، که «آرمان» نیز پانزدهم تیر درباره آن گزارشی نوشت، به نظر می‌رسد خود شرکت‌ها و کلاهبرداران هم دست به کار شده‌اند تا مستقیما نانی بر روغن بیکاری بزنند. در این بین آگهی‌های استخدام و جذب نیروی کار پر شده است از «استخدام پس از آموزش»؛ از آموزش نصب کاغذدیواری و تهیه باکس برای کار در منزل گرفته، تا برگزاری کلاس‌های تخصصی؛ اما هیچ‌گاه استخدامی پس از آموزش صورت نمی‌گیرد. پس از پیگیری‌های صورت‌گرفته با یکی از افرادی که در تله شرکت واقع در تقاطع جردن- ظفر گیر افتاده است ارتباط گرفتیم. محمدرضا به «آرمان» می‌گوید: نباید اسم اینها را شرکت گذاشت؛ اینها کلاهبردار هستند. در واقع وقتی نام شرکت به میان می‌آید انتظار این است که کار تولیدی یا خدماتی انجام بگیرد، اما به نظر می‌رسد آنها نه‌تنها شرکتی ندارند، بلکه با این ادعا سر جوانان را کلاه می‌گذارند و با برگزاری کلاس‌های آموزشی برای شرکتی که وجود ندارد سود خود را تامین می‌کنند. در پایان هم هیچ گواهینامه‌ای به کارجویان ارائه نمی‌شود. فقط چهار فردی که مشخص است کمترین سواد را هم ندارند به‌عنوان استاد معرفی می‌کنند و رویای جوانان را به بازی می‌گیرند. او می‌افزاید: در واقع آنها استانداردهای یک آموزشگاه را هم ندارند، صرفا برای حفظ ظاهر دفتری راه‌اندازی کرده‌اند که با پخش آگهی جذب نیرو و استخدام کارمند، سر مردم را کلاه می‌گذارند. این آگهی سال 91 به چشم من خورد و وقتی از آنها پرسیدم کارمند برای چه اموری می‌خواهید آنها پاسخ دادند که برای امور دفتری و یا بخش نظارت که پس از آموزش، افراد دسته‌بندی می‌شوند. فعالیت چنین شرکت‌هایی مربوط به امروز نیست و حداقل از سال 91 مشغول به کار هستند و مشخص نیست چرا برخوردی هم شکل نمی‌گیرد. اصلا کسی نمی‌داند که آنها مجوزی دارند یا خیر و اگر دارند کسی بر رفتار آنها رسیدگی نمی‌کند. این کارجو که کلیه مراحل استخدام در این شرکت‌ را گذرانده می‌افزاید: در ابتدای امر کاملا امنیتی برخورد می‌کنند و هر چیزی را جزو اسرار خود می‌دانند، اما آن زمان اعلام کردند که برای کارمندان تمام‌وقت سه میلیون حقوق ماهانه را در نظر گرفته‌اند و برای نیمه‌وقت‌ها دو میلیون تومان. کلاس‌هایی که من شرکت کردم به دو صورت بود یا 12 جلسه که هر کدام 100 هزار تومان آب می‌خورد و یا می‌توانستیم در چهار جلسه با مبلغ 200 هزار تومان (هر جلسه) شرکت کنیم. در واقع آن سه جلسه رایگان هم نوعی دون‌پاشی به حساب می‌آید و من کسی را سراغ ندارم که پس از این سه جلسه وارد بحث قرارداد شده باشد. آنها با این ترفند اطمینان متقاضیان کار را جلب می‌کنند. تجربه من نشان می‌دهد که این شرکت با یکسری جذابیت‌های بصری درصدد فریب کارجویان است و به هر نحوی قصد دارد افراد را به تله بیندازد، همانند آنچه در شرکت‌های هرمی اتفاق افتاد. بیشتر جلسات آموزشی هم به آموزش خودباوری می‌گذرد و در آن خبری از تخصص نیست. کلاس‌های درس شبیه به اتاق‌های خواب می‌مانند. محمدرضا درباره قراردادها هم توضیح می‌دهد: آنها حتی به خود زحمت تایپ قرارداد را نمی‌دهند و با یک کاغذ دست‌نویس قرارداد امضا می‌کنند که هیچ وجاهت قانونی ندارد! البته آنها کارت ملی و شناسنامه را گرو می‌گیرند تا اگر افراد بخواهند وسط کار جدا شوند پول کلاس‌ها را تمام و کمال بپردازند. البته اگر افراد در نیمه راه متوجه نشوند که آنها قصد کلاهبرداری دارند باید یک ماه هم به‌عنوان کارآموز در اختیارشان قرار گیرند تا بدین شکل استثمار شوند. اما پس از دوره کارآموزی به افراد می‌گویند که هرگاه پروژه‌ای باشد با آنها تماس می‌گیرند که در واقع نه پروژه‌ای در کار است و نه استخدامی و حتی نه شرکتی. متاسفانه همیشه هم این دفتر پر است و جوانان زیادی هم در تله آنها می‌افتند. حال علاوه بر مشاهدات میدانی، صحبت‌های محمدرضا هم نشان می‌دهد که چنین شرکت‌هایی دام خود را بیش از هر کسی برای جوانانی پهن کرده‌اند که یا تازه فارغ‌التحصیل شده‌اند و یا چند ماهی از پایان خدمت وظیفه آنها می‌گذرد. جوانانی که اگر در تله چنین افراد و کلاهبردارانی بیفتند علاوه بر زیان‌های مالی که متحمل می‌شوند، در ابتدای راه خود شکستی را می‌پذیرند که ممکن است مسیر زندگی آنها را تغییر دهد. اکنون علاوه بر اینکه از کارجویان انتظار می‌رود در انتخاب محل کار خود دقت بیشتری به خرج دهند و قربانی نیرنگ‌های کلاهبرداران نشوند، نهادهای ناظر نیز وظیفه دارند در مقابل رشد این شرکت‌ها بایستند و با آنها برخورد کنند. در غیر این صورت باید منتظر عواقب اقتصادی و اجتماعی این فعالیت‌ها باشیم.

منبع :  آرمان

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/101967