«حسین عسکری» مشاور پیشین صندوق بین المللی پول می گوید امروزه جهان نیازمند است تا بصورت گستردهتری در مقابل آمریکا و کشورهای اروپایی که نفوذشان را در ساختار مالی بینالمللی بویژه در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی افزایش دادهاند، مقابله کند.
مایک ماهاری، کارشناس مرکز تنث آمندمنت اخیرا در مطلبی نوشته است: «کشورهای مختلف جهان در تلاش هستند تا خود را از دلار جدا کنند و این اقدام را برای اجرای سیاست "دفاع از خود" اجرایی میکنند. وی معتقد است این مسئله تاثیر بسیار منفی بر اقتصاد آمریکا خواهد داشت. کشورها برای رسیدن به هدف کاهش یا قطع کامل استفاده از دلار باید از استفاده سوئیفت خودداری کنند.»
سوئیفت بزرگترین نظام انتقال اطلاعات پرداخت در جهان محسوب میشود و توسط 11 هزار مؤسسه بانکی و مالی در 200 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد و به شدت به دلار وابسته است.
در حالی که سوئیفت مدعی است از نظر سیاسی بیطرف است پرواضح است که به ابزاری برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی در راستای اجرای دیپلماسی اقتصادی آنها بدل شده است.
در این زمینه با پروفسور «حسین عسکری»، استاد دانشگاه جورج واشنگتن گفتوگو کرده است.
«حسین عسکری» مشاور وزیر دارایی در سال ۱۹۷۸ میلادی بوده و از او به عنوان معمار اقتصاد عربستان نیز یاد میکنند.
عسکری استاد تجارت بینالملل و امور بینالمللی دانشگاه جرج واشنگتن آمریکا و رئیس مؤسسه تحقیقات و مدیریت جهانی است و رئیس پیشین دپارتمان تجارت بینالملل دانشگاه جرج واشنگتن بوده است. زمینه تخصصی و بحثهای او در دانشگاه جرج واشنگتن بر اقتصاد، توسعه سیاسی و انسانی در خاورمیانه، اختلافات و جنگها در خاورمیانه، اقتصاد سیاسی نفت و اقتصاد اسلامی متمرکز است.
سوئیفت بزرگترین نظام انتقال اطلاعات پرداخت در جهان محسوب میشود و توسط 11 هزار مؤسسه بانکی و مالی در 200 کشور جهان مورد استفاده قرار میگیرد و به شدت به دلار وابسته است. بر این اساس این کانال مالی تحت نفوذ آمریکا خواهد بود. آیا این مسیر تداوم دارد؟
عسکری: همان طور که احتمالا شما هم میدانید، سوئیفت در اواسط دهه 1970 توسط گروهی کوچک از موسسات مالی تاسیس شد که هدفش جایگزینی با سیستم قدیمی و ناکارآمد تلکس بود که این ساختار تلکس در آن زمان برای انتقال پیامهای مالی بین کشورها و خارج از مرزها چندان مناسب نبود.
در آن زمان که «سوئیفت» جایگزین «تلکس» شد، چندان به عنوان یک ابزار سیاسی دیده نمیشد، اما متاسفانه آمریکا این توافقنامه بینالمللی تخصصی در حوزه مالی و پولی را تبدیل به سلاحی برای به زانو درآوردن کشورهای مخالف خود کرد.
بله شما درست گفتید و در حال حاضر سوئیفت تحت تاثیر و کنترل آمریکاست و به همین دلیل نیز این شرایط به تدریج باعث تضعیف این ابزار مالی خواهد شد و به تبع آن نیز عملکرد و کارآمدی سیستم مالی بینالمللی تضعیف خواهد شد.
در حالی که سوئیفت مدعی است از نظر سیاسی بیطرف است اما این کانال مالی به ابزاری برای آمریکا و دیگر کشورهای غربی در راستای اجرای دیپلماسی اقتصادی آنها بدل شده است. آیا این کانال مالی بی طرف است؟
عسکری: فکر میکنم صحیح تر این است که بگوئیم سوئیفت به مهمترین ابزار در دست آمریکا برای اعمال تحریمهای اقتصادی تبدیل شده است.
این کانال مالی در حال حاضر ابزاری برای آمریکا با هدف به زانو درآوردن و مطیع کردن کشورهای مخالف و دیکته کردن سیاست خارجی مورد نظر خودش است.
در حال حاضر آمریکا با توجه به کنترل سوئیفت میتواند بانکها و موسسات مالی یک کشور را خیلی راحت از کانال مالی دیگر کشورها کنار بزند و ارتباطش را قطع کند و آن کشور را از دریافت کمکها و منابع مالی ناشی از صادرات و واردات کالا و خدمات محروم کند و در این شرایط سوئیفت ابزار مالی قدرتمندی برای اعمال تحریمهای اقتصادی مورد نظر آمریکاست.
به عبارت دیگر آمریکا با استفاده از سوئیفت میتواند هزینه ناشی از صادرات و یا واردات کالا برای یک کشور را افزایش دهد و به آن کشور فشار وارد کند تا به معاملات تبعیض آمیز تن دهد. در واقع یک کشور به تنهایی نمیتواند با آمریکا مقابله کند و آنها مجبور به تبعیت از خواستههای مورد نظر آمریکا هستند.
سوئیفت بارها دسترسی بانکهای چینی، ایرانی و روسی را به دلیل تحریمهای آمریکا بسته است و این مسئله باعث شده که این کشورها سیاستهای مختلفی را ایجاد کنند تا از اقتصاد ملی خود حمایت کنند. چرا این کانال مالی باید در راستای اهداف سیاست خارجی آمریکا قرار بگیرد؟
عسکری: باید توجه داشت که بیش از آن که سوئیفت بخواهد از اهداف آمریکا پشتیبانی کند، در واقع این آمریکا است که از سوئیفت میخواهد تا خواستههایش را اجرا و دنبال کند.
مثال این شرایط نیز زمانی است که سوئیفت دسترسی موسسات مالی که تحریمهای ثانویه آمریکا را دور میزنند، قطع میکند.
آمریکا میداند که تحریمها به طور کلی کارایی و تاثیری نخواهد داشت، مگر آن که این تحریمها از سوی دیگر کشورها نیز پشتیبانی و حمایت شوند.
آمریکا به کشورها اعلام میکند که اگر شما آن چه را که ما میخواهیم، انجام ندهید، بازار مالی و اقتصادی آمریکا را از دست خواهید داد و با مجازات و جریمه روبرو خواهید شد.
لذا واشنگتن به کشورها میگوید که بین بازار ایران و آمریکا، یکی را میتوانید انتخاب کنید. این رفتار را قلدری، باجگیری یا هرچیزی که میخواهیم بنامیم، ولی مهم آن است که کشورها ترجیح میدهند که در اقتصاد بسیار بزرگ و فوق العاده آمریکا فعال باشند.
اما باید به خطرات این رفتار برای دیگر کشورهای جهان نیز توجه داشت. اگر دیگر کشورهای جهان با خواستههای مورد نظر آمریکا همراه شوند، در نهایت آمریکا حرص بیشتر و بیشتری برای همراه سازی دیگران با سلطه اقتصادی خود خواهد داشت.
اگر کشورها امروز با آمریکا مقابله نکنند، در نهایت بعدا هزینه بیشتر و گرانتری پرداخت خواهند کرد.
کشوری مانند ایران نمیتواند این تقابل را به تنهایی به پیش ببرد. وقتی کشوری مانند روسیه به دنبال مذاکراتی با ایران، ترکیه و چین برای ایجاد سازوکار مالی در کنار سوئیف است، بسیار جای امیدواری است.
اما این سازوکار مالی برای جایگزینی با سوئیفت زمان بر خواهد بود. روسیه و چین باید تلاش بیشتری برای پیوستن دیگر موسسات مالی به این سازوکار مستقل و جدید داشته باشند.
همچنین به هیچ عنوان نباید اجازه داد تا سازوکار و موسسه مالی جدید مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گیرد و نباید دخالت سیاسی در این موسسه جدید توسط دولتها صورت گیرد.
این دخالتهای سیاسی امروز از سوی آمریکا در سوئیفت صورت میگیرد و آمریکا اعلام میکند که اگر سوئیفت موسسات مالی ایرانی را تحریم نکند، واشنگتن هر نهادی را که با ایران همکاری میکند، تحریم خواهد کرد.
در نهایت به نظر میرسد که امروزه جهان نیازمند است تا بصورت گستردهتری در مقابل آمریکا و کشورهای اروپایی که نفوذشان را در ساختار مالی بینالمللی بویژه در صندوق بین المللی پول و بانک جهانی افزایش دادهاند، مقابله کند.
این موسسات هنوز بازتاب دهنده وضعیت جهان پس از جنگ جهانی دوم هستند و لذا کشورهایی مانند چین، هند و کره جنوبی سهم زیادی در مدیریت این گونه موسسات ندارند در حالی که آمریکا قدرتی وتو مانند را در تصمیمگیریهای صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دارد و این در شرایطی است که وضعیت امروز جهان تغییر کرده و این ساختاری که منطبق با وضعیت پس از جنگ جهانی دوم است، امروزه دیگر قابل دفاع نیست و حتی نقش کشورهای اروپایی هم در ساختار مالی جهانی به شدت کاهش یافته است.
به همین دلیل است که چین بانک سرمایهگذاری زیربنایی آسیا (AIIB) را به عنوان جایگزین بانک جهانی تاسیس میکند.
اگر کشورها رویکرد کوتاه مدتی را در پیش نگیرند و بصورت دسته جمعی و هماهنگ خواستار تغییر وضعیت فعلی نشوند، در آینده هزینه سنگینی را با ادامه همین مسیر خواهند پرداخت.
دخالت سیاسی در مالیه بینالمللی باید حذف شود، چون وقتی ما اجازه دخالت سیاسی را در ساختار مالی و اقتصادی میدهیم، در واقع کارایی و ثبات عملکرد این ساختار را به تحلیل برده و تضعیف میکنیم. این موضوعی است که باید در سطح جهانی به شدت بر روی آن تبلیغ و اطلاع رسانی شود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/102261