با داشتن حجم عظیمی از ذخایر گازی جهان، پذیرش این موضوع که ایران طی یک دهه آینده، با علائم هشداردهنده اولیه بحران گاز روبرو خواهد شد و بعد از دو دهه عملاً بحران انرژی را تجربه خواهد کرد بسیار سخت به نظر می رسد.
بر اساس گزارشهای معتبر بین المللی مانند BP، کل ذخایر اثبات شده گاز طبیعی در جهان در پایان سال 2015 میلادی حدود 187 تریلیون متر مکعب (tmc) می باشد که جمهوری اسلامی ایران با حدود 34 تریلیون متر مکعب (معادل 1200 تریلیون پای مکعب (tcf)) ذخایر گازی که معادل 18 درصد ذخایر جهانی است، در ردیف اول و یا دوم (بعد از روسیه) در بین کشورهای بزرگ گازی جهان قرار می گیرد.
با داستن چنین حجم عظیمی از ذخایر گازی، پذیرش این موضوع که ایران بعد از گذشت یک دهه، با علائم هشداردهنده اولیه بحران گاز روبرو خواهد شد و بعد از دو دهه عملاً بحران انرژی را تجربه خواهد کرد بسیار سخت به نظر می رسد.
پیش بینی افت تولید در مهمترین میدان گازی کشور
هرچند به دلیل حاشیه سود پایین استخراج گاز، عموما شرکت نفت از توسعه میادین گازی امتناع می ورزد، اما توسعه پارس جنوبی عمدتا به دلیل تولید میعانات گازی که ارزشی بالاتر از نفت خام دارند مورد توجه شرکت ملی نفت قرار گرفت. به طوری که در حال حاضر نزدیک به 60 درصد از کل عرضه انرژی گاز از طریق همین میدان تامین می شود.
میدان پارس جنوبی با داشتن حدود 14.2 tcm معادل 500 tcf ذخایر گازی، 7.5 درصد ذخایر جهانی گاز (معادل 42 درصد ذخایر گازی کشور) را داراست
با این وجود تولید غیرصیانتی از پارس جنوبی و افت فشار این میدان از مباحث کلیدی در خصوص پارس جنوبی است که متأسفانه اطلاعات رسمی و یا غیررسمی چندانی در این زمینه موجود نیست.
نکته حائژ اهمیت این است که با توجه به منحنی های افت فشار پارس جنوبی بدون سرمایه گذاری مناسب برای بهبود بهره برداری از پارس جنوبی، تولید از فازهای 1 ،4 و 5 و 11 در سال 1414 عملاً به صفر خواهد رسید و تولید از هر یک از فازهای (2 و 3)، 12، (15 و 16) و 19 به کمتر از 2 میلیون متر مکعب در روز کاهش خواهد یافت.
در واقع، با گذشت زمان و استمرار تولید و میعانات گازی از میادین گازی، به تدریج فشار مخازن و به تبع تولید گاز از آنها کاهش می یابد. بررسی ها نشان می دهد که به سبب افت فشار، حداکثر تا 5 سال آینده، بدون استفاده از روش های تولید جدید که نیاز به سرمایه گذاری های جدید نیز دارد، می توان حجم تولید برنامه ریزی شده را برای اکثر فازهای پارس جنوبی (سکوها) ثابت نگه داشت، اما فازهایی که زودتر از بقیه شروع به تولید کرده اند به آهستگی و سپس به شدت با کاهش تولید مواجه می شوند. از اینرو، بهبود روش های استخراج گاز از الزامات مدیریت بهینه تولید از پارس جنوبی است.
بر اساس اطلاعات و گزارش های غیر رسمی شرکت توتال مطالعه ای در مورد روند کاهش فشار این میدان انجام داده است که در آن روند کاهش فشار در نقاط مختلف میدان متناسب با میزان برداشت، تا سال 2035 برآورد شده است. در این مطالعه، فشار میدان در سال 2002 (یعنی قبل از آغاز بهره برداری از میدان توسط ایران) به طور متوسط حدود 400 bar بوده است که باگذشت زمان و برداشت از فازهای مختلف، فشار نقاط مختلف میدان روند کاهشی را طی می کند که تا سال 2035 در بسیاری از نقاط میدان، فشار به حدود 125 bar می رسد. آمارهای غیررسمی نشان می دهد که هم اکنون فشاری بالغ بر حدود 260 بار در بخش زیادی از میدان وجود دارد. ذکر این نکته ضروری است که ثابت نگه داشتن نرخ تولید در هر یک از سکوها به میزان معین، تا زمانی امکانپذیر خواهد بود که فشار جریانی سرچاهی حداقل برابر 124 bar باشد.
تراز منفی گاز در افق 1404
بررسی کارشناسان نشان می دهد با توجه به روند کنونی و برنامه های تدوین شده برای استخراج گاز طبیعی، میزان تولید گاز از میادین گازی کشور به شکل ذیل پیش بینی می شود:
متأسفانه تاکنون هیچ اقدام جدی برای پیش بینی تقاضای داخلی (خانگی، تجاری، صنایع کوچک، حمل و نقل و صنایع بزرگ، پتروشیمی و نیروگاهها) برای گاز طبیعی در خلال برنامه هفتم (1400 تا 1404) انجام نشده است.
اما اگر فرض کنیم که روند موجود در افزایش تقاضای داخلی برای گاز طبیعی در برنامه ششم، همچنان در برنامه هفتم و نیز در برنامه های هشتم و نهم استمرار خواهد داشت، تقاضای مصرف گاز به شکل جدول ذیل می باشد:
همانطور که مشاهده می شود در این جدول نرخ تزریق گاز حداقل ممکن در نظر گرفته شده است. حال اگر فرض کنیم میزان صادرات گاز نیز طی این سال ها ثابت باقی می ماند، مجموع تقاضا گاز کشور در سال های آتی به شکل جدول ذیل خواهد بود:
و با توجه به اطلاعات فوق ازوضعیت تمامی منابع و مصارف گازی کشور، تراز گازی کشور به شکل جدول ذیل خواهد بود:
همانطور که مشاهده می شود تراز گاز در فصول سرد سال 1404 منفی خواهد شد که از نزدیک بودن بحران تامین گاز در کشور خبر می دهد!
ضرورت توجه جدی به توسعه میادین گازی
با توجه به مطالب فوق ضروری است که به منظور افزایش تولید گاز و نیز حفظ و مدیریت بهینه و توسعه میادین گازی کشور اقداماتی متناسب انجام شود که از بروز بحران انرژی در کشور جلوگیری شود.
به نظر می رسد با توجه به عدم اقبال شرکت ملی نفت به توسعه و بهبود میادین گازی به علت حاشیه سود کم، بایستی نهاد دیگری متولی این مسئله شود. نهادی که همچون شرکت ملی نفت بتواند در بخش اکتشاف و استخراج گاز و نفت ورود پیدا کند. با توجه به اینکه شرکت ملی گاز ایران که مسئولیت تامین مصارف مختلف گاز کشور را بر عهده دارد، به نظر می رسد انگیزه بیش تری در توسعه میادین گازی کشور دارد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/102272