در حالی که پیشبینیهای فراوانی درباره نوسان قیمت نفت وجود دارد اما ریسکهای ژئوپلیتیکی از آنها پشتیبانی میکند.
در ابتدا نظریههایی درباره مسدود شدن تنگه هرمز و سپس مناقشات منطقهای در خاورمیانه وجود داشت اما واقعیت کاملا فرق داشت و رویداد متفاوتی که ممکن است به وقوع بپیوندد، ریزش قیمتهای نفت است.
در بحبوحه واهمه نسبت به ریسکهای ژئوپلیتکی، زمزمههای ترسناکتری مانند نابودی تقاضا، مناقشات تجاری و وخامت اوضاع اقتصادی شنیده میشود و این واژهها واقعیت فعلی بازار را نشان میدهد و همچنین یک واقعیت آتی مشابه را بارز میکند که از بین رفتن تقاضا، قیمتهای نفت را تا چه حدی پایین خواهد برد و آیا ممکن است نفت به ۱۰ دلار هم برسد؟
به نظر میرسد که در طول سال ۲۰۱۹ پیشبینی کنندگان در دورنمای تقاضا برای نفت به حد کافی سریع تجدیدنظر نکردند. آژانس بینالمللی انرژی همچنان به بازبینی نزولی پیشبینی رشد تقاضا برای نفت در سال ۲۰۱۹ و پس از آن ادامه میدهد.
آژانس بینالمللی انرژی در ژانویه رشد ۱.۴ میلیون بشکه در روز تقاضا برای نفت در سال ۲۰۱۹ را پیشبینی کرد و سپس در ماه جاری این نرخ را به ۱.۱ میلیون بشکه در روز کاهش داد. این برآوردها بر مبنای تقاضای جهانی بوده که در ماه مه ۱۶۰ هزار بشکه در روز کاهش داشت.
پیشبینیهای این آژانس از تقاضای جهانی برای نفت در سال ۲۰۲۰ نیز هدف بازبینی قرار گرفت و از ۱.۴ میلیون بشکه در روز در ژوئن به ۱.۳ میلیون بشکه در روز در اوت تنزل داد. در سپتامبر آژانس بینالمللی انرژی پیشبینی خود از رشد تقاضا برای نفت در سال ۲۰۲۰ را همچنان در ۱.۳ میلیون بشکه در روز حفظ کرد.
اوپک نیز پیشبینی رشد تقاضا برای نفت را مورد تجدیدنظر نزولی قرار داده است.
در حالی که رشد تقاضا برای نفت به میزان یک میلیون بشکه در روز لزوما به معنای دورنمای تیره برای بازارهای نفت نیست اما روند بازبینی نزولی، نشان دهنده ضعف تقاضا در آینده است.
رویدادهای ژئوپلیتیکی هر بار باعث بالا رفتن چشمگیر قیمتهای نفت شدند اما این رویدادها دیگر قادر نیستند قیمتها را بالا نگه دارند و قیمتهای نفت اکنون تحت تاثیر کندی رشد تقاضا و تولید بالا قرار دارند.
سیکلهای رونق و ریزش قیمتهای نفت
قیمتهای نفت در گذشته نیز ریزش شدیدی داشته و دلیلی ندارد که در آینده متفاوت باشد. دوران رونق و ریزش قیمتهای بازار الگوی آشنایی را دنبال میکند و ناشی از عوامل متعددی شامل دلار قوی، تولید بالای نفت اوپک، تولید بالای نفت آمریکا، سطح بالای ذخایر نفت، اقتصاد ضعیف و فروپاشی تقاضا و سفته بازی است.
قیمتهای نفت از بیش از ۱۴۰ دلار در هر بشکه در سال ۲۰۰۸ به پایین ۴۰ دلار در سال ۲۰۰۹ کاهش پیدا کرد که بیش از ۵۰ درصد کاهش قیمت را نشان داد. اما ریزش قیمتهای نفت در سال ۲۰۰۹ نتیجه فروپاشی تقاضا نبود و طوفان تمام عیاری از جهش قیمتها بود که معاملهگران را درباره رسیدن قیمتها به پیک به وحشت انداخت. همچنین بحران مالی، بحران اعتبار جهانی را برانگیخت و دلار آمریکا را تقویت کرد که به نوبه خود به تقاضا برای نفت آسیب زد. با کاهش قیمتها، قراردادهای خرید بسته شدند و وحشت ادامه یافت و قراردادهای خرید بیشتری بسته شد زیرا معاملهگران میخواستند به سرعت از بازار خارج شوند.
در سال ۲۰۱۵-۲۰۱۴ نیز قیمتهای نفت وضعیت مشابهی داشت و از بیش از ۱۰۰ دلار در هر بشکه به پایین ۴۰ دلار سقوط کرد که مجددا یک کاهش بیش از ۵۰ درصد بود. این بار کندی رشد اقتصادی در واردکنندگان بزرگ نفت مانند چین و هند عامل این ریزش قیمت بود. ضربه نهایی از سوی آمریکا وارد شد که شکاف هیدرولیک در آن رونق پیدا کرد.
بر اساس گزارش اویل پرایس، این بار نیز شباهتهایی دیده میشود. در حالی که قیمتهای نفت در رکورد بالایی قرار ندارد اما تولید آمریکا در بالاترین رکورد همه زمانها قرار دارد و دورنمای اقتصادی جهانی چندان عالی نیست. جنگ تجاری آمریکا و چین نیز بیم آسیب دیدن تقاضای چین برای نفت را برانگیخته است. محدودیت داوطلبانه عرضه نفت اوپک نیز برای رفع نوسانها کافی نبوده است.
و یک بار دیگر سفتهبازان کنترل بازار را در دست دارند و صندوقهای پوشش ریسک در تلاش برای خروج از بازار هستند و مدیران سرمایه تا اول اکتبر ۶۴ میلیون بشکه نفت وست تگزاس اینترمدیت و ۱۷ میلیون بشکه نفت برنت را واگذار کرده اند. اکنون پیش بینیها روی افزایش قیمت شاخصهای نفت برنت و وست تگزاس اینترمدیت به پایینترین حد در هشت ماه اخیر رسیده است و اگر رویداد فاجعه باری روی ندهد، قیمتها شاهد بهبود چشمگیری در کوتاه مدت نخواهند بود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/104313