محمدحسین بابالو : بازار فولاد روند افزایشی خود را تا روز گذشته ادامه داد تا قیمتها به سطوحی غیرمنتظره برسد. بهای میلگرد که در گذشته سقف قیمتی یا انتظار ۵هزار تومانی شدن را به سختی بهدست آورده بود، بهسادگی به بالای ۶ هزارتومان در هر کیلوگرم رشد نرخ داشت (با احتساب مالیات ارزش افزوده در بازار داخلی) آنهم با شتابی کمنظیر که کمتر مشاهده شده بود. قیمتهای فعلی رکورد بالاترین نرخهای فولاد در تاریخ معاملات این کالاست آنهم در شرایطی که رشد بهای شمش در بورسکالا نیز در همین مسیر ارزیابی میشود.
نوسان بهای ارز هم اگرچه کمتر از رشد قیمت فولاد بود، ولی باز هم یک محرک قیمتی برجسته بهشمار میرود که به جذب بیشتر نقدینگی به این بازار منتهی شد. روند عمومی بازار تاکنون که افزایشی بوده است اگرچه روز گذشته از شتاب رشد قیمتها کاسته شد. کمتر فعالی در بازار انتظار این رشد قیمتها را داشت ولی در شرایطی که هم وضعیت آب و هوایی از این قیمتها حمایت نکرده و هم محرکهای بزرگی در بازارهای جهانی به ثبت نرسیده است باز هم رکوردشکنی بهای فولاد را شاهد بودیم. در بورسکالا شمش ۵ هزار و ۲۰۰ تومانی هم به ثبت رسید که خود محرک مضاعفی برای رشد قیمتها در بازار فولاد بود. اینکه بازار در زمانی محدود بتواند رشد قیمتهایی تا این سطح را به ثبت برساند یک داده عجیب بهنظر میرسد ولی همین اتفاق به سادگی محقق شد گویی سرعتگیر بزرگی از برابر رشد قیمتها برداشته شده است. البته از اواخر فعالیت بازار در روز گذشته شاهد افت قیمتها بودیم، اگرچه فراگیر نشد ولی آینده پیچیدهتری را برای قیمتها ترسیم میکند. نرخهای فعلی به قدری بالاست که صحبت کردن از آن چندان هم ساده نیست، اگرچه رشد قیمتهای این چند روز هم چیزی فراتر از حد انتظار یا حتی نگارش رخدادهای واقعی در بازار است. حجم معاملات در بورسکالا هم به نسبت در هفته جاری رشد داشته است که میتواند سرعت گیر جدیدی در برابر رشد قیمتها بهشمار رود. البته در نهایت بازار است که آینده قیمتها را تعیین خواهد کرد ولی شواهد کلی در بازار احتمال تغییر فاز نرخ را بیش از قبل مطرح کرده است. کمتر کسی انتظار این سطح از قیمتها را داشت و همین ذهنیت خود میتواند به سیگنالی کاهشی در بازار بدل شود ولی این ذهنیتهای نه چندان برجسته به تنهایی دلیلی برای کاهش قیمتها بهشمار نمیرود و بازار به سیگنالهای قطعی نیاز دارد که شاید امروز خودنمایی شدیدتری داشته باشد.
معاملات در بورسکالا را میتوان بهعنوان یک سیگنال رسمی و قطعی بهشمار آورد که در کنار رشد قیمت ارز بهای بازار فولاد یک سیگنال قطعی بهشمار میرود. البته رشد مستمر بهای نیمایی ارز را هم باید در این موارد درنظر گرفت که باز هم یک محرک رسمی برای بازار محسوب میشود اگرچه افت قیمتهای جهانی اثرگذاری آن را (بر قیمتهای پایه) محدود کرده است. شنیدههای تایید نشده اما از احتمال رشد عرضه شمش در بورسکالا خبر میدهد اگرچه در هفته جاری هم حجم معاملات رشد داشت.
آمار بورسکالا نشان میدهد که حجم معاملات شمش تا هفته منتهی به ۲ بهمن نزدیک به ۱۰۰ هزار تن بود که یک عدد برجسته و جذاب بهشمار میرود و نگاهی به نوسان قیمت شمش در بورسکالا و همچنین بهای میلگرد در بازار داخلی نشان میدهد که این حجم معاملات اجازه رشد نرخ را به بورس و بازار نداد یعنی رشد عرضهها سرعتگیر رشد قیمتها بود. البته در هفته بعد از آن حجم معاملات به ۶۸ هزار تن و در هفته بعد به ۴۶ هزار تن کاهش یافت یعنی پتانسیل رشد قیمتها؛ آن هم در روزهای پایانی سال و انتظار رشد تقاضا ایجاد شد که شاید شتاب رشد نرخ را بتوان در کنار این داده مورد بررسی قرار داد گویی بازار با یک بازه زمانی تاخیر، کاهش حجم معامله شمش فولادی را در فاز روانی و شاید فاز فنی آن مشاهده کرد که به رشد قیمتها در هفته بعد از آن منجر شد. اما در هفته جاری باز هم حجم معاملات شمش در بورسکالا افزایش یافته و به بیش از ۶۰هزار تن رسید که در نهایت میتواند اثرگذاری خود را به مرور زمان اثبات کند. البته برای هفته پیشرو انتظار رشد مجدد حجم عرضهها به دلایل مختلف وجود دارد که خروجی آن میتواند تعدیل نرخ در بازار داخلی باشد. البته نمیتوان به اثر نوسان قیمت آزاد ارز در فاز روانی بازارها اشاره نکرد و اگر این روند صعودی باز هم ادامه یابد، اوضاع متفاوت خواهد بود.
ناگفته پیداست که این روند نوسان نرخ با توجه به دادههای بنیادین بازار فولاد منطقی ارزیابی نمیشود، ولی تا زمانی که نقدینگی در بازار فولاد وجود داشته و حتی شاهد ورود سرمایههای سرگردان به این بازار هستیم، بازار هم راهی جز افزایش قیمتها را در پیش ندارد. این روند عمومی را باید جدی گرفت، زیرا بسیاری از فعالان غیرحرفهای به این حوزه معاملاتی وارد شدهاند و همین مطلب به معنی افزایش ریسک بازار در کنار اهرم رشد نقدینگی خواهد بود. از سوی دیگر شتاب بالای رشد قیمتها در روزهای اخیر مسیر برای تغییر فاز بازار را تسهیل کرده و اگر به هر دلیل ضعف تقاضای موثر از سمت مصرفکنندگان نهایی خودنمایی بیشتری داشته باشد، دورنمای نرخ چندان هم قابل پیشبینی نخواهد بود. البته خریدهای اخیر اغلب بهصورت سنتی صورت گرفته است یعنی خرید این روزها برای فروش در سال آینده بوده یا حتی مصرف در روزهای پایانی اسفند و اوایل فروردینماه را توجیه میکند. این موارد بهصورت کلی تضادهای پنهانی را در بر دارد که هر کدام میَتواند جریانهای مختلفی را برای قیمتها به ارمغان آورد. در شرایطی که اوضاع بهشدت پیچیده میشود پتانسیل تحلیل اوضاع نیز محدود شده و تصمیمگیری دشوارتر از شرایط عادی خواهد بود. البته در روز گذشته دو نکته مختلف را باید در نظر گرفت یکی آنکه شتاب رشد قیمتها برای معاملات روز چهارشنبه کاهش یافته که احتمال عدم رشد قیمتها را آنهم در نرخهای بالای موجود تقویت میکند. این درحالی است که تکانههای کاهشی پراکندهای را شاهد بودهایم که همین نکته هم میتواند احتمال تغییر فاز بازار را مطرح کند. در هر حال هدف از نگارش این گزارش ترسیم دورنمای بازار در روزهای آینده نیست، زیرا جریان کلی نرخ در شرایط التهاب قیمتی و هجوم نقدینگی اگر غیرممکن نباشد ولی بسیار دشوار است آنهم در شرایطی که سیگنالهای مدیریتی جدیدی درحال شکلگیری است که میتواند به مرور زمان اثرات خاص خود را بر بازارهای برجای بگذارد. تنها میتوان به این نکته بسنده کرد که بازار روزهای افزایشی بزرگی را پشتسر گذاشته که شاید از بضاعت بازار فولاد هم برتر بوده است یعنی دادههای بنیادین در بازار از مسیر عرضه و تقاضا از قیمتهای فعلی حمایت نمیکند ولی باید فاصله قیمتی بین مصنوعات مختلف همچون ورق، تیرآهن و میلگرد را در نظر داشت که هر چه بهای یک مصنوع فولادی بالاتر رود، بر سایر بازارهای مشابه نیز اثرگذار خواهد بود و یک مسیر کلی را برای کل قیمتها در بازارهای مختلف فولادی تعیین خواهد کرد. البته اگر رشد قیمت آزاد ارز متوقف شده یا حتی رشد ناچیزی داشته باشد یا دستورالعملهای معاملاتی در بورسکالا اصلاح شود؛ اوضاع دیگر اینگونه نخواهد بود. البته در بازارهای جهانی ورق فولادی کاهشی است و بهای شمش فولاد هم به نسبت کاهشی است. به گزارش متال بولتن؛ بهای هر تن شمش صادراتی فولاد کشورهای CIS در تاریخ ۱۱فوریه با ۲ درصد کاهش نرخ به ۳۸۴ دلار در هر تن رسیده است.
با احتساب دلار نیمایی نزدیک به ۱۲ هزار و ۶۰۰ تومانی بهای شمش فولادی صادراتی کشورهای CIS نزدیک به ۴ هزار و ۸۰۰ تومان در هر کیلوگرم است. اگر قیمتهای صادراتی ایران را هم ۳۸۵ تا ۳۹۰ دلار در هر تن در نظر بگیریم که احتمالا کاهش خواهد داشت به نزدیکی ۴ هزار و ۹۰۰ تومان میرسد. این ارقام در وضعیتی مورد بحث قرار میگیرد که انتظار داریم قیمتهای داخلی بهدلیل برتری عرضه بر تقاضای این کالا در داخل کشور و اما و اگرهای صادرات و گستردگی واحدهای تولیدی در کشور، کمتر از رقم صادراتی آن باشد. البته در مورد دورنمای قیمتها نمیتوان اظهارنظرهای قطعی داشت.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/110138