در این میان آمارهای اقتصادی نیز به رشد افسارگسیخته نقدینگی و تغییرات صعودی پایه پولی گواهی میدهند. در این میان بررسیها حکایت از رابطه مستقیم افزایش سهم پول از نقدینگی کل کشور با افزایش فعالیتهای سفتهبازی در بازارهای مختلف از جمله بورس دارد. موضوعی که به رشد محسوس قیمت سهام منتهی شده است. آیا این وضعیت میتواند هشداری درخصوص تحقق ابرتورم در آینده نزدیک باشد؟ در چه صورت میتوان مانع از وقوع این رخداد شد؟
نقدینگی افسار گسیخت؛ بازارها صعودی شدند
چندی پیش بانک مرکزی آمار رشد نقدینگی در بهار سال ۱۳۹۹ را اعلام کرد. براساس آن حجم نقدینگی در هفته منتهی به ۲۹ خرداد ۱۳۹۹به ۲۶۵۱ هزار میلیارد تومان رسید. این رقم نسبت به پایان سال ۹۸ رشدی ۳/ ۷ درصد را به نمایش میگذارد. نقدینگی در حقیقت ماحصل ضرب پایه پولی در ضریب فزاینده است. پایه پولی از بعد منابع، از خالص دارایی خارجی بانک مرکزی، خالص بدهی بخش دولتی به بانک مرکزی و بدهی بانکها به بانک مرکزی تشکیل میشود.
نقدینگی از بعد مصارف نیز از سپرده بانکها و موسسات اعتباری (مجموع قانونی و دیداری) و اسکناس و مسکوک در دست اشخاص و نزد بانکها تشکیل میشود. بر اساس آمار بانک مرکزی حجم پایه پولی در پایان خرداد ۱۳۹۹ به ۴۷/ ۳۸۳ هزار میلیارد تومان رسیده که در مقایسه با پایان سال قبل با افزایش ۸/ ۸ درصدی همراه شده است.
از نگاه کارشناسان نکته مهم آمار مزبور این است که با توجه به قرار گرفتن وضعیت تورم در مرحله بسیار حساس، چنانچه رشد پایه پولی همچنان ادامهدار باشد و با افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی، این متغیر مهم پولی افزایش بیشتری را ثبت کند، میتواند موجب افزایش نقدینگی از این محل و در نهایت افزایش تورم شود.
اما در حال حاضر رشد این متغیرهای کلان اقتصادی زمینه صعود قیمت سهام را فراهم آورده؛ جایی که با گذشت ۸۰ روز معاملاتی از سال ۹۹، بازده شاخص کل بورس تهران از ۲۷۰ درصد نیز فراتر رفته است. دلار افزایش نرخ ۴۰ درصدی را ثبت کرده و سکه نیز با رشد ۷۰ درصدی همراه شده است.
از این رو میتوان نتیجه گرفت همبستگی مستقیمی میان رشد متغیرهای کلان اقتصادی همچون پایه پولی، نقدینگی و نرخ تورم با افزایش قیمت در بازارهای سرمایهگذاری وجود دارد. در این میان بسته به میزان ریسک و البته جذابیت بازار، رشد متفاوتی را نیز شاهد هستیم.
داغ شدن سفتهبازی با افزایش پول
یکی از نکات جالب ترازنامههای ماهانه بانکمرکزی تغییر ترکیب نقدینگی است. بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی سهم پول نسبت به شبهپول از نقدینگی بیشتر شده است. در پایان سال ۹۸ نقدینگی ۲۴۰۰ هزار میلیارد تومان و سهم پول از این میزان ۴۲۷ هزار میلیارد تومان بود. سهم پول از نقدینگی در مهر سال ۹۶ کمتر از ۱۲ درصد بود اما بر اساس این آمار نسبت مذکور در پایان سال ۹۸ به ۸/ ۱۷ درصد رسید.
در کنار تورم و افزایش عمومی قیمتها افزایش سهم سیال پول در اقتصادی که نشانهای از رونق اقتصادی در آن مشاهده نمیشود به افزایش فعالیتهای سفتهبازی در بازارهای مختلف اشاره میکند که اثرات آن را عمدتا در بورس میتوان مشاهده کرد. پول به بخش سیال نقدینگی اشاره دارد درحالیکه شبهپول عموما به سپردهها با دوره زمانی طولانیتر اشاره دارد که قابلیت سیالیت کمتری دارد.
از این رو بازار سهام که بیش از نیم قرن قدمت دارد، از بهمن ۹۸ مورد توجه سرمایهگذارانی قرار گرفت که پیش از این تنها نام این بازار را شنیده بودند و کمترین شناختی از آن نداشتند. به مرور با افزایش درصد سودآوری معاملهگران، شاهد نقل سینه به سینه جذابیت بازار سهام میان مردم بودیم. مردمی که حالا سرمایههای خرد و کلان خود را روانه بازار سرمایه کرده بودند تا از قافله جانمانند.
بهطوری که امروز نسبت ارزش معاملات سهام به کل نقدینگی به ۶۱ دههزارم (۰۰۶۱/ ۰ یا ۶۱۰۰ سهم در میلیون) رسیده است.
در این میان افزایش قیمت سهام انعکاس افزایش ارزش جایگزینی بنگاهها محسوب میشد و عملا دنبالهرو رشد متغیرهای کلان اقتصادی، تغییرات نرخ ارز و سایر قیمتها و نگرانی از کاهش ارزش پول به سبب تشدید انتظارات تورمی بود.
بر این اساس اگر بنا داشته باشیم که براساس انتظارات از نقدینگی و حجم سیال پول و بدون اعتنا به مسائل ارزشگذاری سهام به تحلیل وضعیت روند کنونی بازار سهام بپردازیم شاید بتوان این توجیه را برای حرکت بورس در مسیر صعودی مناسب دانست.
حل تنگناهای مالی به روش غیرتورمی
بازده بازار سهام از ابتدای سال۹۹ تاکنون از ۲۷۰ درصد فراتر رفته است و هر روز شاهد ثبت رکوردی جدید از این بازار هستیم. از رقم شاخص کل گرفته تا ارزش دادوستدها و ورود پول حقیقی و البته صدور کدهای معاملاتی و آمار مشارکتکنندگان در رویدادهای عرضه اولیه.
هر چند این رکوردها به نوبه خود مشکلساز نخواهند بود اما در صورت کاهش جذابیت بازار سهام به هر دلیلی، هجوم این حجم از نقدینگی به بازارهای موازی نظیر مسکن، ارز یا سکه میتواند نویددهنده تشدید تورم در سالهای بعد باشد.
بنابراین در کنار توسعه عرضی بازار سهام با افزایش عرضه اولیه شرکتهای بزرگ، افزایش شناوری سهام و دوطرفه کردن بازار، توسعه بازار بدهی است که میتواند مانع از وقوع ابرتورم در اقتصاد ایران باشد.
به عبارت دیگر این سیاست میتواند موجب افزایش جذابیت نرخ بهره بدون ریسک در بازار سهام و بنابراین کاهش رشد پول و افزایش شبهپول و در نتیجه جلوگیری از افزایش شدید تورم شود تا علاوه بر حل تنگناهای مالی به روش غیرتورمی، مانع از فرار سرمایه از بازار سهام شود.