در حالی مدیران شرکت ملی نفت مدعی افزایش ۰.۲۸ درصدی ضریب بازیافت میادین نفتی ایران و به تبع آن، افزایش ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون بشکهای ذخایر نفتی کشور در طول دو سال گذشته شدهاند که شواهد زیادی بر رد این ادعا وجود دارد.
به تازگی کریم زبیدی، معاون منابع هیدروکربوری مدیریت برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت از افزایش 0.28 درصدی ضریب بازیافت میادین نفتی ایران خبر داده است. بر اساس حکم برنامه پنجم ضریب بازیافت میادین نفتی ایران باید در طول برنامه 1 درصد افزایش پیدا کند. حکم مشابهی در برنامه چهارم توسعه نیز وجود داشت اما در طول برنامه چهارم ضریب بازیافت میادین نفتی کوچکترین تغییر مثبتی را تجربه نکرد.
افزایش 0.28 درصدی ضریب بازیافت میادین نفتی ایران به معنای افزایش حداقل 1 میلیارد و 700 میلیون بشکهای منابع نفتی قابل برداشت ایران است که با احتساب قیمت 100 دلاری برای هر بشکه ارزش آن بالغ بر 170 میلیارد دلار خواهد بود.
بر اساس این گزارش ضریب بازیافت میادین نفتی به میزان نفت قابل برداشت از یک مخزن گفته میشود.
پیش از این مدیران شرکت ملی نفت ادعا کردند ضریب بازیافت میادین نفتی ایران ناگهان به 29 درصد افزایش یافته است که به معنای افزایش یک شبه 3 درصدی ضریب بازیافت بود. این ادعا واکنشهای فراوانی را برانگیخت تا اینکه عبدالمحمد دلپریش مدیر برنامهریزی تلفیقی شرکت ملی نفت در یک نشست رسمی رسانهای این ادعا را چنین تصحیح کرد «در حال حاضر ضریب بازیافت هیدروکربور مایع 29 درصد، ضریب بازیافت نفت خام 25 درصد و ضریب بازیافت گاز خالص 71 درصد است.»
اما درباره ادعای جدید مدیران شرکت ملی نفت نیز نکات مهمی وجود دارد که باید به دقت مورد توجه قرار بگیرد:
1- براساس احکام برنامه پنجم در سال اول این برنامه شرکت ملی نفت باید برنامه مدون و جامع ازدیاد برداشت خود را تنظیم و به مجلس نیز ارائه میکرد اما با وجود ادعای شرکت ملی نفت درباره آماده شدن این برنامه، تاکنون هیچ برنامهای از سوی شرکت ملی نفت نه به محافل علمی و دانشگاهی، نه به وزارت نفت ، نه به مجلس شورای اسلامی و نه به هیچ نهاد صاحب صلاحیت دیگری ارائه نشده است.
قطعاً چنین برنامهای از جمله موارد محرمانه محسوب نمیشود. شاید دستور وزیر نفت برای ایجاد کنسرسیوم دانشگاهی ازدیاد برداشت را بتوان واکنشی به خلاء چنین برنامهای در صنعت نفت و ارائه نشدن آن توسط شرکت ملی نفت دانست.
2- محمدعلی عمادی، مدیر پژوهش و فنآوری شرکت ملی نفت و رئیس کنسرسیوم ازدیاد برداشت به تازگی گفته است:«براساس مطالعات اولیه شرکت ملی نفت، کشور به 70 میلیارد دلار سرمایهگذاری در ازدیاد برداشت از میادین نفت و گاز نیاز دارد تا بتواند 700 میلیارد دلار با احتساب قیمت 100 دلاری برای هر بشکه از میادین قدیمی نفت و میعانات برداشت کند.»
به عبارت دقیقتر برای برداشت 700 میلیارد دلار که نیمی از رقم مورد ادعای معاون منابع هیدروکربوری مدیریت برنامه ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت در افزایش 0.28 درصدی ضریب بازیافت است، کشور به 70 میلیارد دلار سرمایهگذاری جدید تنها در حوزه ازدیاد برداشت نیاز دارد، یعنی برای تحقق ادعای مدیر یاد شده باید لااقل بیش از 100 میلیارد دلار در طول دو سال گذشته در صنعت نفت و آن هم تنها در حوزه ازدیاد برداشت سرمایهگذاری شده باشد،حال آیا مدیران شرکت ملی نفت میتوانند موارد سرمایه گذاری کلان انجام شده برای تحقق افزایش ضریب بازیافت در طول دو سال گذشته را نشان دهند؟
این گزارش حاکی است بر اساس اعلام مسئولان حداکثر سرمایهگذاری انجام شده در بالادست صنعت نفت در طول یکسال به بیش از 30 میلیارد دلار نرسیده است که بخش اعظم آن نیز صرف توسعه میادین مشترک به خصوص پارس جنوبی و پس از آن نگهداشت تولید میادین قدیمی شده است.
3- شنیدهها حاکی است مسئولان شرکت ملی نفت از فعالیت های اکتشافی به عنوان دلیل افزایش ضریب بازیافت یاد میکنند، کما اینکه شنیده شده است در جلسات خصوصی تر مسئولان شرکت ملی نفت ادعا میکنند اکتشافات جدید ضریب بازیافت میادین نفتی را نه 0.28 درصد بلکه یک درصد افزایش داده است و به اهداف برنامه زودتر از موعد دستیابی پیدا کردهاند. ضمن تبریک به خاطر این موفقیت عجیب، ناگهانی و خلقالساعه باید تاکید کرد بدون توسعه میادین جدید و حفر چاههای توصیفی و حتی تولیدی سخن گفتن از میزان دقیق ضریب بازیافت گزافه گویی است و هیچ متخصص مخزنی را نمیتوان یافت که بتواند با حفر یک چاه اکتشافی ضریب بازیافت دقیق یک میدان را تعیین کند.
4- نکته مهمتر آن است که باید حجم منابع اکتشاف شده جدید بالا و ضریب بازیافت آنها نیز بسیار بیشتر از میزان متوسط باشد تا بتواند ذخایر 155 میلیارد بشکهای قابل برداشت ایران را 0.28 درصد افزایش دهد .
این در حالی است که به شکل معمول ذخایر نفتی و میادین تازه کشفشده نسبت به میادین قدیمی اصلی ایران در خوزستان هم از حجم بسیار کمتر و کوچکتر و هم از مخزن کم بازده تری برخوردارند و برداشت نفت از آنها علاوه بر هزینه بیشتر بازدهی کمتری دارد .
اگر این شنیده ها صحت داشته باشد مشابهت این ادعا با ادعای ملانصرالدین درباره یافتن مرکز زمین انکار نشدنی است.
5- مسئول یاد شده در شرکت ملی نفت بدون اشاره به جزئیان فنی، به صورت کلی درباره پروژههای تزریق گاز و آب و تاثیر آن در افزایش ضریب بازیافت سخن گفته است. در وهله نخست باید تاکید کرد تقریباً همه برنامههای تزریق گاز و آب شرکت ملی نفت قدمتی بیش از 20 یا 30 سال دارند و مسئولان شرکت ملی نفت باید مشخص کنند چگونه تأثیر این پروژههای قدیمی بر افزایش ضریب بازیافت در طول یک یا دو سال و به طور ناگهانی ظاهر شدهاند؟
سئوال مهمتر آن است که آیا در طول 20 یا 30 سال گذشته میادین نفتی ایران نیاز به تعریف پروژههای جدید تزریق گاز و آب نداشتهاند که هنوز هم تکیهگاه سخن گفتن و ارائه آمار افزایش ضریب بازیافت همان پروژههای قدیمی هستند؟
6- علاوه بر آنکه به نظر میرسد ضریب بازیافت رسمی 25 درصدی اعلام شده ضریب بازیافت ثانویه میادین نفتی ایران باشد و اجرای همه پروژههای ازدیاد برداشت قدیمی در محاسبه آن در نظر گرفته شده باشد چنانکه ضریب بازیافت میادین نفتی ایران در اواخر زمان وزارت زنگنه کمتر از 20 درصد ارزیابی میشد.
در عین حال باید توجه کرد که تزریق گاز انجام شده به میادین نفتی ایران بسیار کمتر از برنامه اعلامی خود شرکت ملی نفت است، چنانکه برنامه شرکت ملی نفت تزریق روزانه 200 میلیون متر مکعب به میادین قدیمی بوده است اما روزانه بیش از 70 میلیون متر مکعب به طور متوسط به این میادین تزریق نشده است .
با این وجود کارشناسان نفتی معتقدند برنامه شرکت ملی نفت بسیار سهلگیر نسبت به واقعیت موجود مخازن نفتی ایران تنظیم شده است .
7- به طور کلی به نظر میرسد دو برداشت اشتباه در سطح مسئولان شرکت ملی نفت درباره ازدیاد برداشت از میادین نفتی وجود دارد. اول آنکه مسئولان نفت تصور میکنند برنامههای ازدیاد برداشت باید از زمان آغاز افت تولید میادین نفتی شروع شود. در حالی که امروزه در همه نقاط جهان برنامههای ازدیاد برداشت از همان مراحل اولیه تولید از میدان پیاده سازی میشود . میدان دارخوین شاید تنها میدانی در ایران باشد که از این لحاظ مورد توجه برنامه ریزان شرکت ملی نفت قرار گرفته است.
دومین تصور اشتباه مدیران نفتی، محدود کردن روشهای ازدیاد برداشت به تزریق آب و گاز است. مدتها است در نقاط مختلف جهان برنامههای متفاوت ازدیاد برداشت به صورت همزمان بر روی میادین به خصوص میادین نفت سنگین پیاده میشود چنانکه شاید در یک میدان 4 یا 5 نوع روش ازدیاد برداشت از جمله روشهای حرارتی ، تزریق آب ، تزریق گاز ، تزریق دی اکسید کربن و تزریق نیتروژن و امثال آن پیاده میشود .
8- این واقعیت نباید مورد بی توجهی قرار بگیرد که اغلب میادین نفتی ایران کربناته شکاف دار هستند و بهترین روش ازدیاد برداشت از آنها تزریق گاز طبیعی است اما با توجه به کمبود گاز طبیعی و مصرف بالای کشور ، گاز کافی برای تزریق به میادین نفتی اختصاص داده نمیشود و باید حتماً روی دیگر روشهای ازدیاد برداشت با جدیت کار کرد و روشهای چندگانه و ترکیبی را روی میادین مختلف به کار گرفت.
چنانکه عراقیها در میدان مجنون که ساختار مشترکی با میدان آزادگان ایران دارد برنامه مفصلی برای تزریق آب دارند. شرکت آرامکوی سعودی روزانه 10 تا 12 میلیون بشکه آب به مخازن نفتی عربستان دارد و عراقیها یک برنامه 8 میلیون بشکهای برای تزریق آب در میادین نفتی خشکی خود در نظر گرفتهاند.
9- جود تعداد زیادی از نیروگاه، پالایشگاههای گازی، کارخانههای سیمان و امثال آنها در مناطق عملیاتی و نفتخیز کشور امکان تزریق دیاکسیدکربن را به مخازن نفتی فراهم میکند که اثرات بسیار مثبت زیست محیطی آن در کنار افزایش فشار مخازن نفتی و ازدیاد برداشت از آنها انکارناپذیر است. به عنوان مثال درباره تزریق دیاکسیدکربن به میدان نفتی رامین 6 یا 7 سال در صنعت نفت صحبت شده است. میدان نفتی رامین نزدیکی نیروگاه رامین در جنوب غرب کشور قرار دارد اما به تازگی پروژهای برای مطالعه تزریق دیاکسیدکربن تولیدی نیروگاه به میدان رامین رونمایی شده است.
در کنار نیروگاه بهبهان در خوزستان نیز تعدادی قابل توجهی از میادین وجود دارند. نیروگاههای دیگری نیز در مسیر خطوط لوله انتقال گاز و یا میادین نفتی کشور وجود دارند که از دیاکسیدکربن تولید شده در آنها میتوان برای تزریق به میادین نفتی بهره برد. اما آیا شرکت ملی نفت برنامه مشخص و مدونی برای تزریق دیاکسید کربن به میادین در اختیار دارد؟
10- در مطالعات جهانی اثبات شده است تزریق نیتروژن به همراه دیاکسیدکربن تأثیر 2 یا 3 برابری روی افزایش ضریب بازیافت میادین نفتی دارد.
در کویر کوه در جنوب غرب ایران یک مخزن نیتروژن طبیعی وجود دارد که در آن به صورت منحصربهفردی در جهان نیتروژن به صورت طبیعی و مستقل در یک مخزن کشف شده است. امکان تزریق ترکیبی نیتروژن کویر کوه با دیاکسیدکربن به میادین نفتی وجود دارد. اما واقعیت آن است که هیچ برنامه مشخصی برای عملیاتی کردن چنین پروژههایی وجود ندارد و حتی مطالعات امکانسنجی هم برای اغلب آنها انجام نشده است.
11- نکته مهم دیگر آنکه مدتهاست مطالعات ازدیاد برداشت هرگز به درصدهای واقعی افزایش ضریب بازیافت منجر نمیشود و دلیل این امر بیشتر عدم وجود پایلوتهای مناسب عملیاتی برای پیاده سازی مطالعات است. این در حالی است که همه پروژههای ازدیاد برداشت جهان حتماً از مرحله پایلوت عملیاتی استفاده میکنند.
از مدتها پیش قرار بوده است یک میدان مستقل کوچک برای مطالعات ازدیاد برداشت در اختیار پژوهشگاه صنعت نفت یا شرکتهای صاحب کارنامه قابل دفاع قرار گیرد و روشهای مختلف ازدیاد برداشت در میادین ایرانی روی آن تست شود و در صورت موفقیت از دیگر میادین عملیاتی شود.
وزیر نفت نیز به تازگی دستوری به کنسرسیوم ازدیاد برداشت برای انتخاب و اجرای مطالعات پایلوت ازدیاد برداشت درباره آن شده است. اما بعید به نظر میرسد بدون تغییرات ساختاری در سطح شرکت ملی نفت و وزارت نفت چنین دستورهایی نیز در کوتاه یا میان مدت به برنامه عملیاتی تبدیل شود.
واقعیت آن است که لااقل 3 وزیر نفت در طول دوره مسئولیتشان دستورهایی برای اختصاص یک میدان نفتی به عنوان پایلوت میدان هوشمند دادهاند. چنانکه پژوهشگاه صنعت نفت تجهیزات گرانقیمت مربوطه با آن را خریداری و نصب کرده بود اما با وجود دستور وزرای نفت هیچگاه هیچ میدانی به این امر اختصاص نیافت و حتی به هیچ میدانی به عنوان کاندیدا هم معرفی نشد و تجهیزات بلااستفاده ماند.
در انتها...
به شکل خلاصه نخست باید گفت با کشف میادین جدید و حفر یک حلقه اکتشافی ضریب بازیافت به صورت بسیار غیردقیقی برآورد میشود. میزان اکتشافات نفتی ایران و نوع میادین کشف شده نیز ادعاهای احتمالی درباره افزایش ضریب بازیافت را تأیید نمیکند. مگر آنکه در سطح شرکت ملی نفت برنامههایی برای افزایش«کاغذی» ضریب بازیافت طراحی و عملیاتی شده باشد.
دوم آنکه قانون برنامه چهارم درباره ازدیاد برداشت میادین موجود در اجرای پروژههای موردنیاز صحبت کرده است و نه اکتشاف میادین جدید.
بنابراین مسئولان شرکت ملی نفت باید دقیقاً مشخص کنند ازدیاد پرداخت 0.28 درصدی مورد ادعا در اثر اجرای کدام برنامههای جدید عملیاتی محقق شده است. یعنی آیا واحدهای جدید تزریق آب و گاز راهاندازی شدهاند یا حجم تزریق آب و گاز افزایش قابل توجهی داشته است. کما اینکه اجرای چنین پروژههایی نیز در طول یک تا دو سال باعث ازدیاد برداشت و افزایش فشار مخزن و بازدهی آن نمی شود. برای ایجاد یک تاثیر محسوس در فشار میادین لااقل به 3 تا 4 سال زمان نیاز است.
سوم آنکه بعضی پروژهها مانند مطالعه تزریق دیاکسید کربن به میدان رامین که پس از سالها انتظار کلید خورد یا فاز 3 دارخوین که هم در لایه فهلیان تزریق گاز دارد و هم در لایه ایران سروک آن گاز تزریق خواهد شد به عنوان مطلع و سرآغاز تغییر رفتار شرکت ملی نفت با میادین نفتی پروژههای امیدوارکنندهای هستند اما بدون یک برنامه عملیاتی مدون و جامع در میان دهها میدان کوچک و بزرگ نفتی ایران به مثابه تک مضرابهایی با تاثیر بسیار محدود و ناچیز محسوب میشوند و به تنهایی نمیتوانند تغییری در وضعیت برداشت از میادین ایجاد کند.
عدم تفکیک وظایف حاکمیتی از تصدیگری در صنعت نفت ایران و عملکرد مستقل و نظارتناپذیر شرکت ملی نفت ایران فضایی را فراهم کرده است که علاوه بر نادیده گرفته شدن شرایط و وظایف شرکتی در شرکت ملی نفت، امکان دادن آمارهایی بدون نظارت و تایید یک مرجع بالادستی در این شرکت فراهم شود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/12353