امنیت غذایی یکی از وجوه مهم امنیت ملی است و با توجه به اینکه بخش زیادی از مواد پروتئینی موردنیاز جامعه از طریق دام و طیور تامین میشود لازم است حمایتهای استراتژیک از آن انجام شود، زیرا افزایش تقاضا برای محصولات دامپروری و کمبودهای موجود در کشور، سیاستهای افزایش جمعیت، وجود سرمایهگذاریهای قابلتوجه در دامداریهای صنعتی و امکان ایجاد ظرفیتهای جدید، وجود دامهای مقاوم و متناسب با اقلیم این مهم را ضرورت بخشیده است.
دام و طیور از استراتژیکترین صنایع کشور است؛ زیرا علاوه بر تامین بخش عمده پروتئین حیوانی مصرفی کشور (گوشت مرغ و تخممرغ) در اشتغال بهویژه در روستاها اهمیت فراوانی دارد، از این رو توجه به رفع موانع تولید این صنعت کمک شایانی به امنیت غذایی کشور و اشتغال مناطق کمتر برخوردار میکند.
از آنجا که نهادههای این صنعت و بهطور ویژه خوراک طیور، تاثیر مستقیمی بر قیمت تمامشده هر کیلوگرم گوشت سفید و تخممرغ دارد، به دنبال نوسان تولید و تامین نهادهها شاهد تاثیر مستقیم بر قیمت گوشت مرغ و تخممرغ یا کاهش این محصولات در بازار هستیم.
برای دریافت اطلاعات دقیق از وضعیت بازار طیور به سراغ مهدی معصومی، بنیانگذار شرکت تلاونگ رفتیم و با او گفت وگویی داشتیم که در ادامه میآید.
مسائل و نقاط ضعف کشور ما در حوزه صنعت مرغداری چیست و چه راهکاری برای حل این مسائل میتوان ارائه کرد؟
نقطه ضعف بزرگ ما در صنعت مرغداری این است که در طول این سالها متاسفانه نتوانستهایم زنجیره تولید را راهاندازی کنیم. زنجیره ارزش در صنعت مرغداری یکپارچه نیست و به همین دلیل بهرهوری به شدت افت میکند. به این معنا که یک نفر واردکننده مواد اولیه، یک نفر تولیدکننده دان، یک نفر تولیدکننده جوجه یکروزه و یک نفر تولیدکننده مرغ گوشتی است. کشتارگاه، پخش و برند هم متعلق به اشخاص دیگری است. تا زمانی که این زنجیرهها متصل به هم و در یک امتداد نباشند و سود آن در یک جا متمرکز نشود، به این معنا است که هر کدام از اعضای زنجیره باید به تنهایی سود ببرند و در بسیاری از موارد سودشان هم در گرو ضرر نفر بعدی است. بهطور مثال تولیدکننده دان گرانتر میفروشد یا با کیفیت پایینتری محصول خود را تولید میکند که سود بیشتری کسب کند. بنابراین محصول وقتی به دست نفر بعدی میرسد، آن بهرهوری لازم را ندارد.
همچنین در زمینه انتقال مالی مشکلات زیادی وجود دارد. چون نقدینگی همیشه نزد تولیدکننده کم است و به ناچار مجبورند به قیمت مدت بخرند و وقتی مدت میخرند، باید بهره زیادی پرداخت کنند. به جهت بیماریها، تلفات و زیانها بیاعتمادی در این صنعت بیشتر از بقیه صنایع است و به همین دلیل مجبورند بهره بیشتری بگیرند و همه اینها موجب میشود که بهرهوری به شدت پایین بیاید. این مسائل فقط مربوط به زنجیره است. غیر از اینکه تک تک اعضا هم باید برای خود بهرهوری را بالا ببرند.
طبیعی است که اگر یک نفر این زنجیره را مدیریت کند، یا مجموعهای باشد که مالکیت این زنجیره را داشته باشد، بهرهوری به شدت بالا خواهد رفت.
البته مسائل دیگری هم وجود دارد، مثل دستورالعملهای سازمان دامپزشکی و بانک مرکزی در مورد تامین ارز، بانکها در تامین نقدینگی و بسیاری از موارد دیگر که میتواند به زنجیره طیور کمک کند یا نقطه ضعفی برای آن باشد و جلوی رشد آن را بگیرد. یا قیمت تمامشده آن را بالا ببرد.
چه عواملی موجب ارتقای بهرهوری در صنعت مرغداری میشود و کدام کشورها در این زمینه موفق عمل کردهاند؟
مدیریت تولید مثل تغذیه، بیماریها، نژاد و بقیه مواردی که میتواند خوب یا بد باشد و بهترین یا پایینترین کیفیت را داشته باشد، همه اینها باید دست به دست هم دهند تا بهرهوری خوبی داشته باشیم. اوج این بهرهوری را میتوانید در برزیل ببینید که بهترین زنجیرههای صنعت مرغداری در این کشور وجود دارد و به دلایل مختلف بهترین کیفیتها و ارزانترین قیمتها در این کشور تولید میشود. ما هم مطالعات چند کشور موفق در صنعت مرغداری ازجمله ترکیه، تایلند و برزیل را در ایران انجام دادهایم تا مشخص شود نقاط ضعف کشور ما چیست و چگونه باید اصلاح شود.
در حال حاضر صنعت طیور ایران عمدتا در اختیار کدام بخشها است؟
سهم قابلتوجهی از صنعت طیور کشور در اختیار شرکتهای زنجیرهای و بخش عمدهای از آن بهصورت تولید خردمقیاس است. در حال حاضر بهرغم زیرساختهای موجود در کشور در حوزه زنجیرههای یکپارچه، ولی بیش از ۷۰درصد از تولید گوشت مرغ و تخممرغ کشور در بنگاههای کوچک صورت میگیرد.
بنگاهداری خردمقیاس و ساختار غیرشرکتی در صنعت طیور کشور موجب بروز چه مسائلی شده است؟
بنگاهداری خردمقیاس و ساختار غیرشرکتی در این صنعت، چند مساله را به دنبال داشته است. اول اینکه در عملکرد فعلی، بالابودن ناخوشایند ضریب تبدیل تا ۲/ ۶ در گوشتی و ۲/ ۲ در تخمگذار مشهود بوده و لذا علاوه بر تحمیل بهرهوری پایین در تولید، نیاز به نقدینگی برای خرید اقلام پراکنده نهاده خوراک و دارو و واکسن در این بنگاهها که دارای بنیه مالی ضعیف هم هستند؛ باعث مشکلات پیچیده عملکردی، نارضایتی گسترده و فشار به سیستم دولتی به ویژه سیستم بانکی از دو جنبه یعنی درخواست تسهیلات و استمهال بدهیها شده است که بار اضافهای را به سیستم دولتی از نظر حمایتی تحمیل کرده و همچنین پاسخگویی به شعارهای توسعه و جهش تولید را با چالش جدی مواجه ساخته است.
مساله دوم این است که فقدان امکانات جانبی در تولید دان باکیفیت و آماده، در حملونقل، کشتار و سایر شرایط باعث فساد و انحراف در سیستم اقتصادی فرآیند تولید تا توزیع محصول نهایی شده و آسیبهای جدی به بدنه صنعت از ناحیه این شکل از تولید وارد ساخته که برای برخی از فعالان این عرصه منجر به ورشکستگی و ترک کار شده است. مساله سوم مربوط به واسطهگری و سفتهبازی به دلیل ضعف مالی این دسته از فعالان و نفوذ عوامل مذکور در عدم ثبات بازار و سوداگری است که باعث ضعف برنامهریزی تولید و مشکلات کنترل بازار مرغ و تخممرغ شده که برای مسوولان و مردم همواره نگرانکننده است.
با توجه به اینکه ۷۰ درصد تولید گوشت مرغ و تخممرغ در مرغداریهای کوچک صورت میگیرد، این مساله چه چالشهایی را ایجاد کرده است؟
درنتیجه این موضوع مسائل متعددی ایجاد شده است. تامین نقدینگی و اعتبار پس از آزادسازی ارز بسیار مشکل و از سوی دیگر تعدد منابع تسهیلاتی دولتی برای حفظ تولید در این واحدها هرگونه برنامهریزی هماهنگ و توسعهمحور در راستای جهش تولید را غیرممکن یا غیرمنطقی میسازد. همچنین تهیه دان غیر کارخانهای و ساخت دان در داخل مرغداریها علاوه بر مشکلات اقتصادی فراوان، هدررفت بسیار زیاد اقلام ارزشمند نهادهای و چالشهای انتقال آلودگیهای بهداشتی و بیماریها و همچنین نیاز به ترددهای ناوگانی بیهوده را که منجر به افزایش قیمت تمامشده میشود، به دنبال دارد.
چالش بعدی آن است که کنترل مصرف نهادهها همراه با التزام افزایش بهرهوری با کاهش ضریب تبدیل و تخصیص یارانه در مسیر مطمئن تولید دان بهداشتی و باکیفیت در این واحدها امکانپذیر نیست و به دلیل فرسودگی بیش از ۴۰ درصد مرغداریها هدررفت دان بسیار قابلتوجه است که در کلان اقتصاد مرغداری و کشور رقم قابلتوجهی را به خود اختصاص میدهد.
آیا میتوان راهحلی برای این مساله ارائه کرد؟
چند راه حل در این زمینه قابلطرح است. اول اینکه تمامی مرغداران گوشتی و تخمگذار کشور از طریق مشارکت مالکیتی یا مدیریتی صرفا از خوراک آماده کارخانهای (با تضمین کیفیت بهداشتی، کاهش ضریب تبدیل و افزایش بهرهوری خوراک آماده مصرف) استفاده کنند.
درباره راهکار دوم باید گفت، با توجه به اینکه امکان تولید ۶۰درصد گوشت مرغ در شرکتهای زنجیرهای مالکیتی موجود در کشور و ۴۰درصد گوشت مرغ و تخممرغ در شرکتهای زنجیرهای مدیریتی بنا بر تجهیزات و امکانات فراهمشده وجود داشته و تولید دان کارخانهای در کارخانههای مالکیتی یا قراردادی تحت پوشش نامبردگان صورت میگیرد، بنابراین بر مبنای ضرورت صرفهجویی در توزیع منابع مالی به تعداد زیادی فعال حلقههای مختلف مرتبط با تولید، توزیع و صنایع تبدیلی، تولید تضمینی خوراک فرموله شده به روش علمی، جلوگیری از هدررفت فیزیکی نهادهها، مدیریت زنجیرهها در جهت تولید اقتصادی از قبیل مرغسایز، استفاده از نژاد آرین، جهتدهی به صادرات پایدار و ... میتوان گام موثری در این مسیر برداشت.
در گام سوم ارجح است که تمامی منابع مالی و تسهیلاتی با توجیه اقتصادی و بهرهوری حداکثری به شرکتهای زنجیرهای که دارای تمام حلقههای فرآیند تولید، آمادهسازی و بستهبندی، ترابری، توزیع و فرآوری هستند، اختصاص یابد و مشکلات جانبی ناشی از تنظیم فرآیند اقتصادی، زمان واردات، تضمین کیفیت و سلامت و سایر روابط موثر در بهرهوری تولید با توجه به ارتباط کلیه حلقهها با یکدیگر در این مدل برطرف شود، بدون اینکه امکان انحصار خاصی را به دنبال داشته باشد.
برای اجرای کامل زنجیره ارزش مرغ و تخممرغ چه الزاماتی موردنیاز است و چه دستاوردهایی را به دنبال دارد؟
در این چارچوب لازم است تمامی بنگاهها و واحدهای تولیدی، خدماتی و تجاری مرتبط با صنعت طیور کشور، ازجمله واحدهای فعال در واردات نهاده، تولید و توزیع دان، تولید مرغ و تخممرغ، توزیع محصول و سایر صنایع مرتبط بهطور زنجیرهای به یکدیگر متصل شوند. بخشی از این شرکتها، در قالب شرکتهای مالکیت زنجیرهای و برخی نیز در قالب شرکتهای مدیریت زنجیرهای، به یکدیگر متصل خواهند شد.
در این چارچوب، شرکتهای بزرگ و اصلی صنعت، بهعنوان حلقههای اصلی و سایر واحدهای تولیدی خرد و غیرمتشکل، واحدهای فراهمکنندگان خدمات تخصصی (خدمات مهندسی، پزشکی، تجاری و...)، شبکههای توزیع، فروشگاههای زنجیرهای و سایر اجزای زنجیره نیز بر اساس سازوکارهای حقوقی و اقتصادی مشخص، بهصورت یکپارچه، به زنجیره اصلی متصل خواهند شد.
اجرای کامل زنجیره ارزش صنعت طیور، منجر به کاهش هزینه تمامشده محصولات نهایی، کاهش مصرف دارو و واکسن، کاهش فشار بر نظام بانکی، بهبود کیفیت محصول، کاهش مصارف ارزی کشور، بهبود تراز تجاری اقتصاد، کاهش زمینههای رانت و فساد در توزیع نهاده، افزایش سودآوری صنعت، افزایش اشتغال و درنهایت افزایش رفاه مصرفکننده خواهد شد.
چگونه میتوان این طرح را اجرایی کرد و چه بسترهایی برای این منظور موردنیاز است؟
برای اجرای این طرح، ابتدا لازم است تمامی شرکتها و واحدهای اصلی شناسایی شوند و از طریق تشکلهای صنفی تشویق به مشارکت در زنجیره شوند. برای ممانعت از شکلگیری انحصار و زمینهسازی برای افزایش رقابت در این صنعت، امکان ورود و فعالیت در زنجیره برای تمامی واحدها میسر خواهد بود.
زنجیرهای کردن صنعت طیور کشور (شامل ترکیبی از مالکیت زنجیرهای و مدیریت زنجیرهای) بهواسطه کاهش تلفات مرغ، افزایش کیفیت گوشت، کاهش هزینه تمامشده محصول، افزایش توان رقابتپذیری صنعت و افزایش ظرفیت تولید (در حال حاضر۳۰درصد است) علاوه بر تامین نیاز داخل باعث صادرات بیشتر خواهد شد. علاوه بر آن، با توجه به افزایش بازده سرمایهگذاری در شیوه تولید زنجیرهای، انگیزه سرمایهگذاری جدید و افزایش ظرفیت تولید و درنتیجه افزایش ظرفیتهای صادراتی نیز فراهم خواهد شد.
تولید زنجیرهای، علاوه بر مزایای مختلف اقتصادی، به دلیل افزایش راندمان تولید و کاهش مصرف نهاده و کاهش سرانه فضای تولید، موجب کاهش آسیب به زمینهای کشاورزی و حفاظت بهتر از منابع آبوخاک خواهد شد.
همچنین الزام تولید مرغ سایز به دلیل کاهش مصرف دان تا ۲۰درصد، کاهش ضایعات مرغ تا ۱۰درصد، استفاده بهینه از ضایعات مرغ و تخممرغ در خوراک دام یا صادرات آن، بهداشت و سلامت بیشتر محصولات نهایی برای مصرفکننده را به دنبال دارد.
به مزایای مهم اجرای تولید زنجیره یکپارچه تولید اشاره کنید.
این موضوع مزایای متعددی به همراه دارد که بهطور خلاصه عبارتند از: صرفهجویی و ممانعت از خروج ارز با بهبود ضریب تبدیل تا ۲۰درصد معادل حدود یکمیلیارد دلار؛ ممانعت از دفع زبالهای چربی و پوست مرغ در منازل مصرفکنندگان یا مراکز عمده مصرف حداقل به میزان صفر درصد با کشتار در وزن مطلوب مرغ سایز و تغذیه استاندارد؛ ممانعت از ایجاد مقاومت دارویی با جلوگیری از مصرف بیرویه آنتیبیوتیکها و سایر داروها؛ ممانعت از تخریب محیطزیست و زمین و خاک و آب بیشتر در فرآیند غیرمتمرکز تولید؛ جلوگیری از ضایعات تا حد ۲۰۰ تن با کاهش تلفات از ۱۲ به ۴درصد؛ جلوگیری از تحمیل هزینههای چالشی فکری، تصمیمگیری و اقتصادی ملی توسط تشکلهای اضافی به صنعت شامل بیش از ۳۰۰ تشکل اصلی و فرعی؛ حذف حداقل ۱۲ حلقه واسطهای بین حلقهها و ممانعت از ریزش سود تولیدکننده یا افزایش قیمت بیرویه برای مصرفکننده؛ ایجاد امکان ردیابی و رهگیری کلیه فرآیندها و ساماندهی نظام مالیاتی بر حسب ضرورت؛ عدم پرداخت ضرر و زیان به شرکت پشتیبانی امور دام کشور بابت تضمین خرید و تنظیم بازار و کاهش هزینههای سنگین دولت از این طریق؛ ممانعت از پرداخت سه برابری تسهیلات از طریق سیستم بانکی برای تولید یک کیلومرغ که اثرات تورمی هم دارد؛ ایجاد درآمدارزی با صادرات.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/136729