با توجه به الزامات سیاسی و اقتصادی که در پس آزادسازی ۶ میلیارد دلار از داراییهای ارزی بانک مرکزی وجود دارد، پیش بینی میشود عرضه این دارایی ارزی آثار پولی قابل توجهی در کوتاه مدت به خصوص در رشدمنفی پایه پولی داشته باشد.
معمولا در ادبیات اقتصادی رایج، روی دیگر کنترل تورم را رکود می دانند و کارشناسان معتقدند سیاست گذار پولی همواره باید بتواند بین ایجاد تورم و رکود در یک اقتصاد تعادل ایجاد کند.
پس از تورمی که اقتصاد ایران را در سال گذشته با آن دسته و پنجه نرم کرد و رشد عجیب و غریبی که نرخ ارز به واسطه ی برخی سیاست های تعدیلی بانک مرکزی در سال گذشته تجربه کرد، تغییر دست فرمان بانک مرکزی به سمت سیاست های تثبیتی شکل گرفت. مشخصا سیاست های تثبیت توانست روند صعودی نرخ ارز را بالاخره نزولی کند و تورم افسار گسیخته ی سال 1401 را وارد مدار نزولی کند.
سیاست کنترل ترازنامه توام با اعمال سیاست تثبیت
یکی از سیاست هایی که همزمان با سیاست های تثبیت ارزی در دستور کار تیم اقتصادی دولت سیزدهم از همان ابتدای کار قرار گرفت، سیاست کنترل ترازنامه بانک ها بود. گفتنی است به دنبال تدوین و اجرای برنامه ی پولی و تعیین هدف رشد نقدینگی برای سالهای 1401 و 1402، در کنار پیگیری جدی سیاست کنترل مقداری رشد ترازنامه ی بانک ها و جریمه بانک های متخلف از حدود تعیین شده از طریق افزایش نسبت سپرده ی قانونی، رشد دوازده ماهه نقدینگی کاهش قابل توجهی داشته به طوری که از حدود 43 درصد در مهرماه سال 1400، در خرداد 1402 به کمتر از 30 درصد رسیده است که دستاورد مهمی برای سیاست گذار پولی کشور در کاهشی کردن روند رشد نقدینگی محسوب می شود.
نکته ای که باید به آن اشاره کرد این است که اگرچه دستاورد بانک مرکزی در کاهشی کردن روند رشد نقدینگی دستاورد بزرگی محسوب می شود اما اتکای صرف به این سیاست، فضای اقتصاد ایران را با رکود سنگین درگیر خواهد کرد و مشخصا سرمایه در گردش بنگاه های تولیدی و عطش نقدینه خواهی در اقتصاد ایران را روز به روز بالا خواهد برد که خودش می تواند زمینه ساز بحران های مختلفی در اقتصاد ایران شود و تبعات سنگینی به همراه داشته باشد.
آزاد سازی منابع بلوکه شده ارزی، عامل دیگری برای رشد منفی پایه پولی
اما اتفاق جدیدی که به شرایط رکودی اقتصاد ایران در نیمه ی دوم سال جاری دامن خواهد زد، مکانیزم بازگشت ارزهای بلوکه شده به چرخه ی اقتصاد است. لازم به ذکر است که ریال معادل ارزهای بلوکه شده، توسط بانک مرکزی در دولت قبل خلق شده و نقدینگی ما به ازای آن در اختیار دولت قرار گرفته و از همان زمان این درآمد در حساب دارایی های خارجی بانک مرکزی (به صورت حسابداری و نه حقیقی) شناسایی شده است.
گفتنی است وصول 6 میلیارد دلار بانک مرکزی، در واقع به این معنا است که حدود 170-180 هزار میلیارد تومان (با نرخ تسعیر 28500) قدرت مداخله بانک مرکزی در بازار ارز افزوده خواهد شد و فروش ارزهای مذکور باعث کسر 170 هزار میلیارد تومان از حساب بانکی خریداران ارز و نیز حساب بانک های مذکور نزد بانک مرکزی شده که نتیجه ای جز کاهش قابل توجه پایه پولی نخواهد داشت.
پیش بینی رشد منفی 20 درصدی پایه پولی در 1402؟
همانطور که اشاره شد، 6 میلیارد دلار منابع ارزی آزاد شده در کره جنوبی، منابع اختصاصی بانک مرکزی محسوب شده و این بانک تلاش میکند این دارایی ارزی را با حداکثر قیمت عرضه کند. بر این اساس امکان عرضه ما به ازای مبالغ ارزی مذکور در بازار مبادله با نرخ 38 هزار تومان نیز وجود دارد که با عرضه تمام 6 میلیارد دلار رقمی نزدیک به 230 همت در اختیار بانک مرکزی قرار خواهد گرفت که با این اوصاف به صورت میانگین حدود 200 همت از پایه پولی کاسته خواهد شد.
لازم به ذکر است، بر اساس آخرین آمار در دسترس، در اسفند ماه 1401 پایه پولی حدود 850 همت بوده است و با تزریق کامل این منابع ارزی پیش بینی میشود طی سال جاری رشد پایه پولی حدود 20 درصد منفی شود.
به بیان دیگر کاهشی که به واسطه این فرایند در پایه پولی رخ خواهد داد، به منزله ی اعمال سیاست های انقباضی در اقتصاد عمل کرده و با سرد کردن اقتصاد، طبیعتا اقدامی ضد تورمی محسوب شده که زمینه های رکودی را پدید خواهد آورد.
کاهش نرخ ارز راه عبور از انقباض اقتصاد ایران در نیمه دوم سال
بنابراین با توجه به نکاتی که در بالا اشاره شد به نظر می رسد اقتصاد ایران، بیشتر از هر زمانی در آستانه ی ورود به رکودی بزرگ و احتمالا طولانی قرار دارد. البته برخی کارشناسان عنوان می کنند که بانک مرکزی مثلا می تواند برای عبور از این رکود تحت قالب ریپو و تزریق منابع، نقدینگی را افزایش دهد تا بازار ها با رکود مواجه نشوند و برای فرار از رکود نسخه ی افزایش پایه پولی را تجویز می کنند. اما نکته ای که در پاسخ به ادعا باید مطرح کرد این است که، تورم این سال ها آنقدر بالا بوده که بانک مرکزی را مجاب کند که اولین و مهم ترین هدفش پایین آوردن تورم و رساندن آن به کانال 30 درصدی باشد ولو اینکه مجبور شود برای برهه ای اقتصاد را منقبض کند.
همچنین اگر بانک مرکزی بتواند با اجرای گام های بعدی سیاست تثبیت، نرخ ارز سامانه مبادله ی ارز و طلا را کاهشی کند (نرخ برگشت ارز صادراتی و نرخ ارز تامین کننده ی واردات)، مشخصا توانسته نقدینه خواهی و عطش بازار و بنگاه های تولیدی را تا حد قابل قبولی کاهش دهد چرا که تقریبا 80 درصد کالاهای وارداتی، در دسته ی کالاهای واسطه ی تولید قرار می گیرند. در واقع اینطور می توان می گفت، هم اکنون که ثبات نرخ ارز در بازار غیر رسمی دستاوردهای سیاست تثبیت را محسوس تر کرده و چشم انداز کاهش تورم به نظر قابل دسترس تر از گذشته شده است، بانک مرکزی باید به سمت پیاده سازی فاز دوم سیاست تثبیت (عرضه ی تمام ارز های صادراتی با نرخ پایه 28500) گام بردارد و تا جای ممکن بازار غیر رسمی که اعدادی تحت تاثیر کانال های تلگرامی در آن به عنوان مبنا قرار می گیرد را کوچک تر کند و تا حد توان نرخ ارز رسمی را کاهش دهد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/168250