بررسی تحولات بخش معدن نشان از سرعتگرفتن فاصله میان ایران و جهان در بخش معدنکاری دارد. شناخت رویههایی که باعث شکاف میان ایران و جهان در بخش فناوریهای معدنکاری شده، از موضوعات مهمی است که کمتر در رسانههای اقتصادی به آن پرداخته میشود.
گفتوگو با دکتر امین موسوی، فارغالتحصیل مهندسی معدن، استاد دانشگاه تربیتمدرس و پژوهشگر ارشد موسسه تحقیقاتی Mining۳ در استرالیا در همینباره است. اینکه بنگاههای بزرگ معدنکاری جهان چگونه کار میکنند و از معدنکاری هوشمند به چه شکلی در بهبود فرآیندهای اکتشاف، استخراج و فرآوری بهره میبرند. این مصاحبه حاوی نکات بسیاری برای فعالان حوزه معدن و علاقهمندان به مقوله معدنکاری دیجیتال است.
سوال نخست من در رابطه با اسمارت ماینینگ است. اخبار و اطلاعات در اینباره بسیار است اما در محیط واقعی و در شرکتهای مطرح، معدنکاری هوشمند چه اندازه بهصورت واقعی نفوذ کرده است؟
با ظهور انقلاب دیجیتالی و گسترش روزافزون نسل چهارم صنعت، شرکتهای معدنی نیز برای افزایش بهرهوری، کاهش هزینهها، پاسخ مناسب به ضرورتهای زیستمحیطی و تعهد نامههای بینالمللی و نیز اتخاذ رویکردهای مناسب در پاسخ به کاهش کمی و کیفی منابع معدنی، هوشمندسازی معادن را با جدیت بیشتری دنبال میکنند. اسمارتماینینگ یا به فارسی معدنکاری هوشمند بهمعنای ایجاد تحول در رویکرد معدنکاری و مدیریت معادن با استفاده از سیستمهای مبتنی بر داده و اتوماسیون است. در شرکتهای بزرگ و مطرح معدن، معدنکاری هوشمند در سطوح مختلفی، از ایدههای مفهومی اولیه تا اجرا در مقیاس واقعی، در حال گسترش است. معدنکاری هوشمند در زمینههای مختلفی برای معدنکاری هوشمند تعریف میشود که ذیل هر زمینه پروژههای گوناگونی در حال انجام است.
یکی از اصلیترین زمینههای معدنکاری هوشمند، معدنکاری بدون ورود است که در آن هیچ انسانی وارد معدن نشود و همه عملیات بدون حضور انسان در محل معدن انجام شود. در این زمینه استفاده از ماشینآلات خودران (Autonomous equipment) پایه اصلی است که این موضوع در حالحاضر در معادن روباز و برای ماشینآلات باربری و تجهیزات جانبی اجرایی شدهاست. ریوتینتو تا سال۲۰۲۲ بیشتر از ۱۳۰ کامیون بدون راننده در معادن آهن خود در استرالیا بهکار گرفتهاست که بهطور متوسط هر کامیون ۷۰۰ ساعت بیشتر از استاندارد کار کردهاست. در منطقه پیلبارا در استرالیای غربی، شرکت BHP بیلیتون بهکارگیری کامیونهای بدون راننده در معدن فلنک جنوبی را شروع کرده است که انتظار میرود تا پایان سپتامبر ۲۰۲۳ تعداد این کامیونها به ۴۰ عدد برسد. همینطور ۱۸۰ماشین دیگر مانند بولدوزر و ماشینهای آبپاش در این شرکت مشغول بهکار خواهد شد. کاترپیلار و کوماتسو در حالحاضر سهم ۵/ ۸۶درصدی از بازار کامیونهای بدون راننده دارند و سهم بقیه شرکتها ۵/ ۱۳درصد است.
در سال۲۰۲۱ تعداد کامیونهای بدون راننده ۷۶۹ بوده که تا سال۲۰۲۲ به ۱۰۶۸ دستگاه افزایش یافتهاست و انتظار میرود این روند ادامهدار باشد بهنحویکه تا ۲۰۲۵ تعداد کامیونهای بدون راننده به ۱۸۰۰ برسد. سندویک دیگر بازیگر جهانی حوزه ماشینآلات معدنی برنامه automine خود را آغاز کردهاست تا ماشینآلات خودکار برای معادن زیرزمینی و روباز داشتهباشد. همچنین آپیراک با سرمایهگذاری گسترده در این حوزه، بهزودی ماشینهای خودکار چالزنی برای معادن زیرزمینی را روانه بازار خواهد کرد. همچنین شرکت روی هیل درنظر دارد تمامی کامیونهای معدن خود را بدون راننده کند و تبدیل به اولین معدنی شود که هیچ کامیون با رانندهای در آن نباشد، اگرچه پیشرفتهای قابلتوجهی در حوزه ماشینآلات خودران ایجاد شدهاست اما هنوز در برخی تجهیزات و بهخصوص تجهیزات بارگیری، با توجه به پیچیدگیهای عملیاتی بارگیری، تکنولوژی قابلاطمینانی وجود ندارد و همچنان تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
باید توجه داشت که ماشینهای خودران با ماشینهای خودکار که از راه دور کنترل میشوند، متفاوت هستند. ماشینهای خودران بهصورت مستقل و با استفاده از حسگرها و هوشمصنوعی کار میکنند درحالیکه در ماشینهای خودکار، اپراتور از بیرون کابین ماشینها را کنترل یا نظارت میکند. البته معدنکاری هوشمند محدود به ماشینآلات خودران نمیشود. زمینه دیگری در معدنکاری هوشمند، معدنکاری کربن صفر یا zero carbon mine است که در دنیا رو به گسترش است. استفاده از ماشینهای الکتریکی (باتری یا هیدروژن) رو به گسترش است، اگرچه در حالحاضر صرفه اقتصادی ماشینآلات الکتریکی کمی کمتر از ماشینآلات دیزلی است اما با افزایش قیمت جهانی نفت و گاز و الزامات زیستمحیطی و توافق پاریس، شرکتهای معدنی در کشورهای پیشرو در حوزه معدنکاری به سمت الکتریکیکردن معادن در حال حرکت هستند. الاچدیهای برقی شرکتهای اپیراک و سندویک تنها نمونه از این نوع ماشینها هستند.
زمینه معدنکاری بدون باطله (zero-waste mining) نمونه دیگری از معدنکاری هوشمند است. استفاده از معدنکاری برجا در معادن فلزی (بهعنوان مثال معدن مس فلورانس آمریکا) یکی از نمونههای موفق در این حوزه است که با استفاده از تکنولوژیهای مدرن لیچینگ مس بهصورت درجا استحصال میشود. همچنین در معادنی که امکان استفاده از لیچینگ را ندارند، پیش-پرعیارسازی باعث شدهاست که تا حدی باطله تولیدی در معادن کم شود. تکنولوژی جداسازی باطله از مادهمعدنی در حجم بالا در این زمینه رو به گسترش است. در حوزه نرمافزاری معدنکاری هوشمند نیز در شرکتهای بزرگ معدنی توفیقات قابلتوجهی حاصل شدهاست.
بهعنوان مثال هابهای مرکزی کنترل عملیات باربری که از چند سالپیش در استرالیا و در شرکت بیاچپی آغاز شدهاست نمونهای از این پیشرفتهاست. ورود غولهای نرمافزاری SAP Mining، ABB Mining و SafeAI باعث شدهاست که توان نرمافزاری معدنکاری هوشمند پیشرفت خوبی داشتهباشد. بهطور خلاصه میتوان گفت که معدنکاری هوشمند دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست و جنبههای مختلفی از آن در معادن بزرگ دنیا قابلمشاهده است. مثالهای متنوعی در حوزههای مختلف معدنکاری از اکتشاف تا فرآوری وجود دارد که در حوصله این مقاله نمیگنجد.
مهمترین ویژگی معدنکاری هوشمند مبحث اتصال و کنترل از راه دور معدن است که ایمنی و بهرهوری را بالا میبرد. بهجز این، معدنکاری هوشمند چه مزایایی برای فعالان معدنی دارد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که معدنکاری هوشمند تنها معدنکاری دیجیتال یا اتوماسیون نیست. معدنکاری هوشمند شامل هر تلاشی است که برای دستیابی به اهداف معدنکاری پایدار صورت میگیرد. دیجیتالکردن و متصلکردن معادن با استفاده از تکنولوژیهایی نظیر اینترنت اشیا و دوقلوهای دیجیتال، ابزاری هستند که زیرساخت اجرای معدنکاری هوشمند را فراهم میکند. در کنار این تکنولوژیهای سختافزاری، هوشمصنوعی و علوم داده کمک میکند تا تصمیمات بهتری برای عملیات معدنکاری گرفته شود.
معدنکاری هوشمند در حقیقت پاسخی است به چالشهایی که معدنکاری در راه رسیدن به اهداف توسعهپایدار با آن روبهروست. بالا رفتن هزینههای عملیاتی و تلاش برای کاهش آن را میتوان نخستین انگیزه معدنکاری هوشمند دانست. روند رشد هزینهها و بهطور همزمان و در برخی برههها کاهش قیمت مواد معدنی ایجاب میکند که شرکتهای معدنی به فکر کاهش هزینههای عملیاتی از طریق بالا بردن بهرهوری باشند. یک معدن هوشمند با متصلکردن فرآیندها، عملیات، ماشینآلات و منابع انسانی بهصورت دقیق و برخط نهادهها و ستادههای اجزای مختلف سیستم را رصد میکند و با تحلیل آنها میتوان شاخصهای بهرهوری را رصد کرد و با اتخاذ رویکردها و تصمیمات صحیح بهرهوری سیستم را بالا برد. کاترپیلار بهعنوان غول ماشینسازی دنیا تا ماه مه۲۰۲۲ بیشتر از ۵۵۰ ماشین بدونسرنشین در عملیات معدنکاری داشته که بر اساس گزارشها باعث بالا رفتن بهرهوری عملیات باربری تا ۳۰درصد نسبت به کامیونهای دارای راننده شده است. کوماتسو گزارش دادهاست که در ماشینهای بدون راننده تا ۴۰درصد صرفهجویی در تایرها و قطعات ترمزها وجود داشتهاست.
دومین چالش حوزه معدنکاری ایمنی، بهداشت و محیطزیست است که معدنکاری هوشمند بهدنبال راهی برای ارتقای این شاخصها است. بهعبارت دیگر معدنکاری هوشمند به طرق مختلف بهدنبال تحقق معدنکاری سبز است. افزایش ایمنی از طریق پایش، راهنمایی و پیشبینی و کاهش ریسک حوادث و مخاطرات عملیات جنبه مهم دیگری از معدنکاری هوشمند است. همچنین کاهش آلودگی، کاهش انتشار گازهای گلخانهای، کاهش مصرف آب و انرژی از اصلیترین مزایای معدنکاری هوشمند است. کاهش مصرف آب با اتخاذ تدابیر مناسب در زمینه معدنکاری بدون باطله، بدونشک میتواند در کشورهایی مانند ایران با اقلیم خشک راهگشا باشد. اما شاید بزرگترین دستاورد معدنکاری هوشمند ایجاد تحول در مدیریت معادن باشد. وجود یک معدن هوشمند که در آن همه عملیات بهصورت برخط پایش میشود این امکان را به مدیریت میدهد تا به کمک روشهای تحلیل داده و هوشمصنوعی تصمیمات بهتری را اخذ کند و همچنین قابلیت تصمیمگیری پیشگیرانه را داشتهباشد.
این تصمیمات در دو سطح عملیاتی (برای مهندسان) و مدیریتی (برای مدیران) قابلارتقا است. شرکتهای بزرگ معدنی با مدیریت یکپارچه و معدنکاری اصولی و منطبق بر شفافیت، از چنین تکنولوژی استقبال میکنند، حال آنکه در کشور ما و منطبق با سایر بخشهای کشور که شفافیت، مطلوب مدیران نیست، این توانایی معدنکاری هوشمند با چالش روبهرو خواهد بود. معادن ایران بهصورت چندعاملی بهرهبرداری میشوند که هر عامل (دولت، بهرهبردار، پیمانکاران و مشاوران) دارای منافعی هستند که در بسیاری مواقع در تضاد با همدیگر هستند و هوشمندسازی باعث بروز چالشهایی در این پروژهها میشود. به این نکته آخر باید وجود شرکتهای وابسته به نهادهای خصولتی در معدنکاری را نیز اضافه کرد که ذات متصلبودن عملیات و شفافیت دادهها با طبیعت شرکتهای مورد اشاره ناسازگار است. از دیگر مزایای معدنکاری هوشمند، مزایای اجتماعی است.
معدنکاری از دیرباز بهعنوان سختترین کار دنیا مطرح بودهاست، اگرچه تصور عموم از معدنکاری تصویری از یک کارگر در اعماق معادن زغالسنگ است که با معدنکاری امروزی متفاوت است، اما همچنان معدنکاری در مناطق بیابانی و دور از شهر برای نیروی انسانی و بهخصوص نیروی انسانی متخصص سخت و دشوار است. معدنکاری هوشمند این امکان را ایجاد میکند تا نیروی انسانی بتواند از محیط امن و در حالت ایدهآل از محیط شهری، کار خود را انجام دهد و از بروز مشکلات روحی برای نیروی کار و همچنین خانوادههای آنها جلوگیری کند. در کشور ما اکثر معادنی که در حاشیه شهر نیستند به نیروی انسانی خود برنامه ۲۳ روز کار و ۷ روز مرخصی را پیشنهاد میدهند. دوری ۲۳روزه از خانه و زندگی در کانکسهایی با کمترین امکانات برای بسیاری سخت و غیرقابلتصور است؛ این در حالی است که در دنیا برنامه کاری ۸ روز کار و ۶ روز استراحت وجود دارد. معدنکاری هوشمند میتواند در این زمینه کمک بزرگی باشد.
هیتاچی، اشنایدر، هوآوی و... در زمره شرکتهای بزرگ جهان هستند که در صنایع غیرمعدنی فعال بودند، اما اخیرا وارد بخش معدن شده و پروژههای بزرگی را در این بخش اجرا کردهاند. در این تجارب چه درسهایی برای اقتصاد ایران نهفته و این تجربیات چگونه میتواند چراغ راه معدنکاری هوشمند در ایران باشد؟
همکاری شرکتهایی چون هوآوی و ورود به صنایع معدنی پیام روشنی دارد. معدنکاری بدون مشارکت شرکتهای پیشرو در حوزه آیتی امکانپذیر نیست. با وجود تمام پیشرفتهایی که در معدنکاری هوشمند وجود داشتهاست همچنان چالشهای جدی وجود دارد که نیازمند همکاری شرکتهای بزرگ آیتی با شرکتهای سازندگان قطعات و معدنداران است. برخی از این چالشها عبارتند از: نبود پروتکلهای مشخص اتصال ماشینآلات با برندهای مختلف به همدیگر، نبود یک پلتفرم کامل برای مدیریت همه عملیات، حملات سایبری و پایینبودن نسبی قابلیت اطمینان در عملیات و تصمیمات. این چالشها در کنار نیاز به تکنولوژیهای نسل چهارم باعث شدهاست تا شرکتهای بزرگ بهوجود همکارانی در شرکتهای دیگر نیاز داشته باشند و به این سمت حرکت کنند.
در کشور ما و در حوزه ثبت و انتقال داده تواناییهای خوبی از سوی شرکتهای مخابراتی قابلدستیابی است. همکاری شرکتهایی چون ایرانسل با شرکتهای خدماتی برای پایش و موقعیتیابی ماشینآلات، قابلدسترس و در برخی پروژهها اجرا شدهاست. در نمونهای دیگر برخی شرکتهای نرمافزاری در ایران شروع به توسعه نرمافزار برای مدیریت تعمیر و نگهداری و همچنین دیسپچینگ ماشینآلات کردهاند، لیکن این تلاشها محدود و محلی بودهاند. بدون وجود تکنولوژیهای نسل سوم (ماشینآلات مدرن) معدنکاری هوشمند نتیجه معناداری نخواهد داشت و معطوف به بهبودهای جزئی خواهد شد که اگرچه قابلتحسین است اما جوابگوی توسعه نخواهد بود.
برای معدنکاری هوشمند باید صنایع مختلف در کنار هم قرار بگیرند ولیکن در کشور ما در بسیاری از صنایع ضعفهای اساسی وجود دارد. بهعنوان نمونه، سازندگان ماشینآلات از ارکان اصلی هوشمندسازی است، لیکن بر همگان روشن است که ماشینسازی سنگین کشور با چه شرایطی روبهرو است، بنابراین تحول اساسی در صنعت نسل سوم لازم است تا بتوان ضروریات نسل چهارم را ایجاد و در ادامه آن معدنکاری هوشمند را پیادهسازی کرد.
همکاری میان بازیگران صنعت آیتی و بازیگران بخش معدن در جهان را چگونه میبینید و تصور میکنید کاتالیزور رشد همکاریها در این بخش چه عاملی یا چه عواملی است؟
کاتالیزور اصلی در بخش همکاری صنعت آیتی و معدنکاران نیاز طرفین برای ماندگاری در تجارت خود تحت قوانین سختگیرانه دولتها و مقررات بینالمللی است. الزام دولتها به کاهش و در نهایت صفرکردن تولید کربن باعث شدهاست که شرکتهای معدنی به سمت الکتریکیکردن معادن بروند. این امر سبب افزایش هزینههای سرمایهای در معدن میشود و برای کاهش این هزینه شرکتهای معدنی به سراغ شرکتهای آیتی میروند تا با هوشمندکردن ماشینآلات و فرآیندها هزینههای عملیاتی را کاهش دهند و با بالا بردن بهرهوری سوددهی خود را افزایش دهند. شرکتهای معدنی بزرگ دنیا میدانند که در صورت عقبماندن از تکنولوژی جایگاه خود را ازدست خواهند داد، بنابراین بهدنبال آن هستند که از دنیای رقابت عقب نمانند.
قوانین سختگیرانه و جرایم سنگین دولتها در مورد حوادث ایمنی و نیز آسیبهای زیستمحیطی شرکتهای معدنی را وادار کرده است که به سراغ معدنکاری هوشمند (معدنکاری بدون انسان) بروند. باید درنظر داشت که بهطور سنتی معدنکاری دشمن محیطزیست تصویرسازی شدهاست، اگرچه این تصویر نادرست است اما همچنان بسیاری از بخشهای صنعت و جامعه برای دورکردن اذهان عمومی از فعالیتهای مضر و آلاینده خود، معدنکاری را مخرب محیطزیست میدانند و سعی در القای این تصویر به جامعه دارند. بخش معدن در دنیا با شجاعت سهم خود را در آلودگی محیطزیست پذیرفته و همواره پیشگام در بهبود فعالیتهای خود بودهاست.
در مجموع دو پیشران اصلی کاهش هزینهها و الزام دولتها باعث شدهاست تا معدنکاران به سمت بخش آی تی و معدنکاری هوشمند بروند. در سمت مقابل شرکتهای حوزه تکنولوژیهای نو و فناوری اطلاعات روزبهروز با پیشرفتهای روزافزونی روبهرو هستند. رقابت در چنین دنیایی و ماندن در تجارت، آنها را ملزم به تحول در تکنولوژی میکند و معادن همیشه بهترین نقطه برای شروع هستند. با توجه به گردش مالی بالا در معادن در صورت ایجاد تغییر با کمک آیتی و کاهش هزینهها و افزایش سود، حضور در این صنعت را جذاب میکند.
چنانکه مستحضرید ایران در زمره کشورهایی است که هنوز هم با سبک و سیاق نسل اول و دوم معدنکاری به فعالیت مشغول است. از دید اساتید حوزه معدن، معدنکاری هوشمند در ایران چه اندازه قابلاجرا است و در صورت تحقق میتواند چه فرصتهایی را پیشروی اقتصاد ایران قرار دهد؟
معدنکاری هوشمند نیازمند داشتن زیرساختهای انقلاب صنعتی نسل سوم است و اساسا بدون داشتن زیرساختهای معدنکاری نسل سوم امکان استفاده از مزیتهای معدنکاری هوشمند وجود ندارد. معدنکاری هوشمند در ایران همانقدر قابلاجرا خواهد بود که خودروهای هوشمند ساخت داخل را تصور کنید. برای داشتن یک خودرو خودران نیاز است تا صنعت خودروسازی به آخرین تکنولوژیهای خودروسازی مجهز شود، سپس امکان هوشمندسازی و دیجیتالکردن رانندگی وجود دارد، اگرچه برخی مولفههای هوشمندسازی قابلاجرا خواهد بود ولیکن قابلیت استفاده حداکثری محقق نخواهد شد. در مورد بخش معدن مشکلات بسیار عمدهتری وجود دارد. سالها تحریم و خودتحریمی باعث شدهاست که ماشینآلات مورداستفاده در معادن ایران قدیمی باشد و در برخی موارد حتی تکنولوژی نسل سوم هم وجود نداشتهباشد.
بهعنوان مثال در حالحاضر برای چالزنی در معادن زیرزمینی از دستگاههای جامبو استفاده میشود که قابلیت چالزنی سریع و دقیق را دارند. معدنکاری هوشمند در چنین شرایطی کمک میکند تا با گرفتن دادههای برخط از سنگ و نحوه حفاری، چالزنی بهتر شود. در ایران اما در بسیاری از معادن زیرزمینی چالزنی توسط دستگاههای قدیمی و با هدایت انسان انجام میشود و عملا قابلیت هوشمندسازی وجود ندارد. مثال سادهتر، دستگاههای مایلر ۱۰ تنی است که دارای عمری بالای ۳۰ سالهستند و در اکثر مواقع در تعمیرگاهها زمینگیر هستند و قابلیت هوشمندسازی چندانی ندارند. واقعیتی که باید پذیرفت این است که اگرچه هوشمندسازی میتواند باعث بالا رفتن بهرهوری شود اما در وهله اول استفاده از تجهیزات مدرن و بهروز بهمراتب موردنیازتر است و بدون داشتن زیرساخت معدنکاری اصولی، معدنکاری هوشمند تلاش نافرجام یا با بازدهی کم خواهد بود.
گلایه تاریخی فعالان معدنی در ایران، کندی رویههای تحولزا در بخش معدن و گلوگاه فناوری، هسته مرکزی رکود معدنی ایران است. پرسش من این است با توجه به مشکلات رگولاتوری اینترنت در ایران و مقوله فیلترینگ، بدون بخش آیتی میتوان از فناوریهای معدنکاری هوشمند بهره برد؟
همانگونه که اشاره شد راه معدنکاری هوشمند (معدنکاری نسل چهارم) از معدنکاری نسل سوم میگذرد. تکنولوژی اطلاعات یا آیتی زیرساخت اصلی معدنکاری هوشمند است. فیلترینگ و ضعف مشهود در حوزه ارتباطات باعث خواهد شد تا معدنکاری هوشمند در کشور اجرایی نشود و در صورت اجرا با مشکلات عدیده روبهرو شود. با توجه به پایه معدنکاری هوشمند که معطوف به داده و انتقال دادهاست، ضروری است تا سیستمهای ذخیره اطلاعات ابری قابلاطمینانی وجود داشته باشد. با توجه به شرایط تحریمی اعتماد زیادی به غولهای پردازش ابری نیست. همینطور حوزه فضای ابری در کشور هم به علت ضعفهای فنی، امنیتی و سیاسی قابلاعتماد نیستند، بنابراین سوال اول این است که اساسا دادههایی که در معدنکاری هوشمند ذخیره میشوند در چه فضایی نگهداری شوند؟
در حالحاضر تقریبا هیج سیستم قابلاعتمادی حتی برای انتقال اطلاعات بهصورت محلی وجود ندارد. فیلترینگ و قطع اینترنت که در کشور باب شدهاست و بدون هیچ پروتکل مشخصی در زمانهای بحران انجام میشود بزرگترین ریسک در حوزه معدنکاری مبتنی بر داده است. باید پذیرفت که ما قادر نخواهیم بود تمامی ماشینآلات هوشمند را تولید کنیم. ماشینآلات و حتی تکنولوژیهای روز محاسبات نرم، پایگاه خارجی دارند و با قطعی یا فیلترینگ اینترنت از کار خواهند افتاد.
بهعنوان مثال در بسیاری از تکنولوژیهای روز دنیا، آنالیز تصویر و صدا یکی از ابزارهای پایش ماشینآلات است و بسیاری از کتابخانههای پردازش تصویر تحت لایسنس نرمافزارهایی مانند متلب هستند. در حالحاضر بهخاطر تحریمها امکان استفاده از محاسبات ابری متلب در کشور ما وجود ندارد و در صورت امکان هم با قطع اینترنت و فیلترینگ امکان استفاده از بین خواهد رفت. وجود چنین شرایطی باعث میشود تا بخش صنعت تمایل چندانی به حوزه معدنکاری مبتنی بر داده نداشتهباشد و شرکتهای استارتآپی و دانشگاهها هم با محدودیتهای بسیاری مواجه باشند.
بیارزششدن ریال در مقابل دلار، مانع بزرگ دیگری در این زمینه است. خرید یک کامپیوتر متوسط برای مراکز دانشگاهی، تحقیقاتی و حتی صنایع به یک چالش تبدیل شدهاست، درحالیکه در دنیای امروز هوشمندسازی، صحبت از محاسبات کوانتوم است، ما در دانشگاههای ایران درگیر مسائل ابتدایی حقوق شهروندی هستیم، درحالیکه در دنیا علم در حال گسترش است و همکاریهای قابلتوجهی بین مراکز تحقیقاتی بزرگ دنیا انجام میشود، سفر به یک کشور خارجی و شرکت در یک رویداد علمی یا تکنولوژیکی برای محققان و استارتآپهای ما تبدیل به یک رویا شدهاست. نابسامانی اقتصادی و عدمپایداری سیاسی و اقتصادی کشور، باعث شدهاست که افراد و شرکتها به فکر استفاده از داشتههای فعلی و کسب سود از آنها باشند و هیچ برنامه بلندمدتی برای رفتن به سمت معدنکاری هوشمند طراحی نکنند.
بهعنوان پژوهشگر این حوزه به شرکتها ودستاندرکاران معادن در کشور توصیه میکنم که برای مجموعههای خود نقشهراه هوشمندسازی تدوین کنند. با وضعیت فعلی تمامی جنبههای هوشمندسازی، قابلیت پیادهسازی در ایران را ندارند اما نباید تلاشهای خوبی را که در زمینه تدوین نقشهراه هوشمندسازی توسط ایمیدرو و موسسه تحقیقاتی یونیدرو در حال انجام است فراموش کرد. باید پذیرفت که اجراییشدن این نقشهراه منوط به حل معضلات اساسی کشور است.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/168990