استاد دانشگاه نورث ایسترن بوستون آمریکا پیشنهاد کرد: کسانی که خود را مستحق یارانه می دانند باید اظهارنامه پر کنند و درآمد خود را به قید سوگند اعلام کنند، مجازات هایی هم برای تقلب باید در نظر گرفت.
کامران مؤید دادخواه، استاد دانشکده اقتصاد دانشگاه نورثایسترن بوستون آمریکا و رشتههای تخصصی وی اقتصادسنجی، اقتصاد کلان ، اقتصاد بینالمللی و اقتصاد خاورمیانهای است. سمتهای قبلی او اقتصاددان ارشد در بانک عمران و سرمایه گذاری ایران، و مدیر برنامه سنجی و اقتصاد عمومی سازمان برنامه و بودجه ایران و همچنین اقتصاددان ارشد شرکت ای بی تی شرکا در کمبریج ماساچوست بوده است.
مقالات وی در مرور اقتصاد و آمار، ژورنال اقتصاد سیاسی، ژورنال بینالمللی مطالعات خاومیانه، اقتصاد کاربردی، مطالعات خاورمیانه، ژورنال اروپایی تحقیق در عملیات، علوم تصمیمگیری، اقتصاد تجربی و مدلسازی ریاضیات و کامپیوتری منتشر شده اند. دادخواه دارای دو کتاب در زمینه ریاضیات برای اقتصاد و اقتصاد کلان است. او لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران، فوق لیسانس و دکترای اقتصاد از دانشگاه ایندیانا و فوق لیسانس ریاضیات از دانشگاه نورثایسترن دریافت کرده است.
استاد دانشگاه نورث ایسترن بوستون آمریکا بر این باور است که تفکیک دهکهای مستحق دریافت یارانه از بقیه به سادگی و در کوتاه مدت امکان ندارد و در بلند مدت نیز تحقق آن نیازمند دگرگونی سیستم مالیاتی ایران و جا افتادن فرهنگ مالیات دهی در مقابل حساب کشی از دولت است.
وی معتقد است کسانی که خود را مستحق یارانه می دانند باید اظهارنامه پر کنند و درآمد خود را به قید سوگند اعلام کنند. مجازات هایی هم برای تقلب باید در نظر گرفت.
دادخواه تأکید دارد که به طور کلی باید همه قبول کنند که یارانه امری موقتی است.
دیگر نظرات این اقتصاددان بنام ایرانی را بخوانید.
• پرداخت یارانه نقدی به تمام اقشار را با هیچ منطقی نمی توان توجیه کرد
استحضار دارید که اکنون یکی از مشکلات موجود بحث بر سر حذف یارانه ها و خروج دهکهای ثروتمند و دارا از گروه یارانه بگیران است، نظر کلی شما در خصوص پرداخت یارانه و نحوه پرداخت آن به شکل نقدی چیست؟
دادخواه: در درجه اول باید بگویم که پرداخت یارانه های غیر مستقیم آنهم در بلند مدت با پایین نگهداشتن قیمت کالاها و خدمات در حد یک پنجم یا یک چهارم قیمتهای بین المللی کاری اشتباه با زیانهای سنگین برای اقتصاد ایران بود. یارانه بنزین را در نظر بگیریم. بر پایه آمار شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران، مصرف روزانه بنزین موتور در سال ١٣٥٠ برابر ٣٨٦١ هزار لیتر در روز بوده است. یعنی مصرف سرانه سالانه کمتر از ٤٨ لیتر بوده است. در سال ١٣٨٥ مصرف سرانه به ٣٨١ لیتر در سال افزایش می یابد. باز طبق همین آمار، در سالهای بعد مصرف سرانه کاهش یافته و در سال ١٣٨٩ به ٣٠١ لیتر در سال می رسد. به عبارت دیگر، در مدت ٣٩ سال مصرف سرانه بیش از شش برابر شد. به این ترتیب، مصرف بی رویه افزایش یافته و آلودگی هوا را موجب شد. از سوی دیگر، پایین بودن قیمت بنزین در مقایسه با کشور های همسایه موجب قاچاق بنزین شد. در سایت الف هم خواندم که در یکی از شهرهای مرزی نان هم به خارج از کشور قاچاق میشود. هواداران یارانههای غیر مستقیم اینطور وانمود می کنند که پایین نگهداشتن قیمت بنزین به نفع اقشار کم در آمد است. درست برعکس. کارگر کم درآمدی که با اتوبوس سر کار می رود چقدر از این یارانه سهم می برد؟ در مقابل خانواده ثروتمندی که چند اتومبیل دارد چقدر سهم می برند؟
با این تفاسیر، در لزوم برداشته شدن یارانه های غیر مستقیم نمی توان تردید کرد، اما این برنامه مانند همه برنامه های اقتصادی باید با خردگرایی تنظیم و اجرا شود. پرداخت یارانه نقدی به تمام اقشار را با هیچ منطقی نمی توان توجیه کرد. صرفنظر از آنکه چنین پرداختی خود نقض غرض است.
• حذف یارانهها ی یک برنامه 3 تا 5 ساله
* کمکهای نقدی تنها سه دهک پایین را باید دربربگیرد
* دولت اعلام کند که کمکهای نقدی موقتی است
نحوه درست پرداخت یارانه باید چگونه باشد و در جهان چگونه این یارانه اختصاص می یابد؟
دادخواه: راه درست این بود که با یک برنامه سه تا پنج ساله به تدریج یارانه ها برداشته شود و مثلا قیمت بنزین برابر قیمت آن در خلیج فارس یا حتی آمریکا شود. در دوره اجرای برنامه ممکن است برخی دچار مشکل شوند. دولت می تواند به این گروه اعلام کند این پرداخت ها موقتی است و کمک کند. بحث پرداخت های رفاهی مبحث دیگری است که باید در فرصتی دیگر در باره آن سخن بگوییم، بنابراین کمکهای نقدی باید تنها افراد کم در آمد و به نظر من تنها سه دهک پایین را شامل شود.
* راهکار تعیین دهکها؛ اظهارنامه های مالیاتی است
* مبتنی بر ریشه های تاریخی مردم ایران مالیات را پول زور می دانند
* پرداخت مالیات مستقیم در قبال توقع خدمت از دولت در فرهنگ ایرانی نیست
* در کشورهای پیشرفته با دارا بودن آمار دقیق هم تفکیک دهکها به راحتی ممکن نیست
* در آمریکا هم برخی افراد غیرمستحق یارانه رفاهی می گیرند
* تجدید نظر در سیستم رفاهی آمریکا هر چند سال یکبار
برای تعیین دهکها راه درست اظهارنامه های مالیاتی است، اما در ایران و بسیاری دیگر از کشورها آمار درست در این مورد موجود نیست. به دلایل تاریخی که جا دارد بررسی شود، ایرانیان مالیات را پول زور می دانند و پرداخت مالیات مستقیم در قبال توقع خدمت از دولت در فرهنگ ایرانی نیست. باید اضافه کنم که حتی در کشورهای پیشرفته که آمار دقیق هم دارند تفکیک کسانی که مستحق دریافت یارانه رفاهی هستند از دیگران آسان نیست. در مورد آمریکا که من اطلاع بیشتری دارم، افراد بسیاری از دولت یارانه می گیرند که مستحق نیستند و این مسأله بزرگی برای بودجه و سیستم رفاهی آمریکا است. به همین دلیل هر چند سال یکبار دولت در سیستم رفاهی تجدید نظر می کند.
*پرداخت یارانه نباید انگیزه کار و کوشش را از مردم بگیرد
* پرداخت یارانه نوعی توقع ایجاد می کند که مشکل بزرگی در راه اصلاح سیستم رفاهی است
آنچه مهمتر از همه باید در نظر داشت این است که در درجه اول پرداخت یارانه انگیزه کار و کوشش را از مردم نگیرد. در کشورهای اروپایی که سیستمهای رفاهی بسیار گسترش یافته ، افراد بسیاری را می توان یافت که سالهاست "شغل" اصلی آنها بیکاری بوده است. در درجه دوم، پرداخت یارانه یک نوع توقع ایجاد می کند که خود مشکل بزرگی در راه اصلاح سیستم خواهد بود، بنابراین از روز نخست باید تاکید کرد که پرداخت یارانه موقتی است و مردم باید بکار و کوشش خود متکی باشند.
* تفکیک دهکهای مستحق دریافت یارانه از بقیه به سادگی و در کوتاه مدت امکان ندارد
* پیش شرط تفکیک دهکها در بلندمدت: دگرگونی سیستم مالیاتی ایران است
* لزوم جا افتادن فرهنگ مالیات دهی به جای حساب کشی از دولت
چگونه می توان دهکهای دارا را از دهکهای کم بضاعت جدا و به حمایت از کم بضاعتها پرداخت؟
دادخواه: بنابر آنچه گفتم تفکیک دهکهای مستحق دریافت یارانه از بقیه به سادگی و در کوتاه مدت امکان ندارد. از این نظر جا دارد که حل مسأله را در کوتاه مدت و در بلند مدت جداگانه بررسی کنیم. در بلند مدت به نظر من جای آن دارد که سیستم مالیاتی ایران دگرگون شود، و فرهنگ مالیات دهی در مقابل حساب کشی از دولت جا بیفتد. در این سیستم، هر کس در پایان سال اظهارنامه مالیاتی پر می کند و بر حسب آن مالیات می پردازد. فرار از مالیات هم مجازات سنگین خواهد داشت. بد نیست به یاد آوریم که در آمریکا آل کاپون معروف را تنها به جرم عدم پرداخت مالیات توانستند زندانی کنند. البته فرار از پرداخت مالیات را نمی توان از بین برد هم چنانکه نمی توان سوء استفاده از یارانه های نقدی را از بین برد. ولی می توان کوشش کرد که آنرا به حداقل ممکن رساند.
* الزامات ترویج فرهنگ مالیاتی در ایران
* در کوتاه مدت دولت می تواند حد یارانه گیری را برابر یک و نیم برابر خط فقر قرار دهد
* مستحقان یارانه اظهارنامه پرکنند و درآمد خود را به قید سوگند اعلام کنند
* لزوم در نظر گرفتن مجازاتهایی برای تقلب
لازمه این امر باز بودن سیستم و شفافیت است. این کار باید با برنامه ای بلند مدت برای خصوصی سازی واقعی اقتصاد ایران و تکیه بر بازار آزاد همراه باشد. این البته بحث مفصلی است که «این زمان بگذار تا وقت دگر.»
در کوتاه مدت دولت می تواند حد یارانه گیری را برابر یک و نیم برابر خط فقر قرار دهد. هرکس که که این میزان یا بیش از آن درآمد دارد، یارانه دریافت نخواهد کرد. کسانی که کمتر درآمد دارند برای هر صد تومان که از این حد کمتر باشد بیست تومان یارانه خواهند گرفت، البته اینجا مثال را برای تبیین مطلب به کار می بریم، در عمل نیاز به کار کارشناسی بیشتر و تعیین شرایط است. کسانی که خود را مستحق یارانه می دانند باید اظهارنامه پر کنند و درآمد خود را به قید سوگند اعلام کنند. مجازات هایی هم برای تقلب باید در نظر گرفت.
به طور کلی باید همه قبول کنند که یارانه امری موقتی است. لازمه این امر این است که اقتصاد ایران براه بیفتد. چندی پیش در مصاحبه ای دیگر خطوط اصلی این تغییرات را بر شمردیم و نیازی به تکرار نیست.
* پرداخت یارانه و کمکهای رفاهی در آمریکا براساس اظهارنامه درخواست کنندگان
* افزایش تعداد یارانه بگیران رفاهی در آمریکا
* الزامات کاهش سوء استفاده های یارانه ای
تجربه جهانی در خصوص تفکیک این دهکها به چه شکل است و تا چه حد در این تفکیک موفق بوده اند؟ نمونه موفق هدفمند کردن یارانه ها و نیز تفکیک بین دهکها، چه کشورهایی هستند و رمز موفقیت آن چه بوده است؟
دادخواه: در مورد تفکیک دهکها باید مسأله آماری را از قضیه دریافت یارانه یا کمکهای رفاهی جدا کرد. باز در مورد آمریکا که من بیشتر اطلاع دارم، دفتر سرشماری هرساله آمار مربوط به توزیع درآمد و میزان درآمد هر دهک را مشخص می کند. این آمارها بسیار قابل اعتماد هستند چون با روشهای علمی جمع آوری می شوند. اما پرداخت یارانه و کمکهای رفاهی بر اساس اظهارنامه های درخواست کنندگان است. چنانکه گفتم تعداد زیادی از افراد بدون آنکه مستحق باشند خود را در زمره یارانه بگیران جا زده اند. مسأله انقدر شدید شد که در زمان ریاست جمهوری آقای کلینتون سیستم مورد تجدید نظر قرار گرفت و برخی متقاضیان مجبور شدند دنبال کار بگردند. متاسفانه در حال حاضر به خاطر برخی سیاستها تعداد یارانه بگیران رفاهی افزایش یافته است.
در مورد اروپا وضع ناگوارتر است. چنانکه گفتم بسیاری از افراد سالهاست از این یارانه ها استفاده می کنند. راه موفقیت به نظر من این است که در بلند مدت مالیات دهی و پرکردن اظهار نامه جا بیفتد. از سوی دیگر با رونق اقتصادی حجم اقتصاد زیر زمینی کاهش یابد و بالاخره با بازرسی تعداد سوء استفاده کنندگان کاهش یابد.
* الزامات حذف یارانه ها طی سه تا 5 سال
با شرایط فعلی اقتصاد ایران، در ارتباط با هدفمند کردن یارانه ها چه باید کرد؟ راهکار و توصیه شفاف شما در این خصوص چیست؟ راهکاری که در آن ملاحظات سیاسی، اجتماعی و... در ارتباط با حذف یا ادامه پرداخت یارانه ها مدنظر قرارگیرد؟
دادخواه: به نظر من اقتصاد ایران را باید به راه پیشرفت و رشد انداخت که البته پیش شرط یا تسهیل کننده آن برداشتن تحریم هاست. باید کار آفرینی و سرمایه گذاری را تشویق کرد و یارانه ها را چه مستقیم چه غیر مستقیم با برنامه ای سه تا پنج ساله برداشت. ایجاد یک سیستم رفاهی داستان مفصلی است که انشاالله در جای دیگر بحث خواهیم کرد. وقتی کار زیاد باشد و درآمد ها در حال افزیش، برداشتن یارانه ها ساده تر خواهد بود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/18526