عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تا وقتی که ساز و کارهای برون رفت از دورهای باطل را ندانیم چه درآمد نفت بالا باشد و چه پایین باشد ما یک ساختار نهادی بیمار داریم که دور باطل رکود تورمی را به دنبال دارد.
فرشاد مومنی در سومین نشست تخصصی همایش ملی نفت و توسعه اقتصادی با عنوان "اقتصاد غیر متکی به نفت" اظهار داشت: نفت در ذات خود یک موهبت و فرصت تاریخی است اما آنچه که امروز اتفاق افتاده نوعی شکست سیاست گذاری است.
وی افزود: در مسیر دستیابی به اقتصاد غیر متکی به نفت به دنبال سطحی از بلوغ فکری برای برون رفت از تصمیم گیری های سطحی در مورد درآمدهای نفتی هستیم. در این فرآیند، نظام تصمیم گیری باید طراحی خود را بر محور تغییر شرایط کنونی از سلطه بخش غیر مولد بر بخش مولد و سلطه نابرابریها و نیز سلطه فساد مالی به عنوان همزاد فعالیتهای اقتصادی قرار دهد.
* 53 درصد بنگاههای ایران یک نفره است
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه باید ریشه یابی شود که چرا چنین اتفاقی افتاده و سازوکارهای برون رفت از آن چیست، گفت: برای چنین اتفاقی نیازمند به تئوری توسعه هستیم. در شرایط کنونی با غربت اندیشه توسعه مواجهیم و متاسفانه ظرفیت های نرم افزاری لازم برای فهم زیرساختهای عبور از اقتصاد وابسته به نفت در حال حاضر فراهم نیست.
وی ادامه داد: کانون اصلی اصابت سیاستهای غلط در مورد درآمدهای نفتی، ظرفیت های دانش ضمنی و ظرفیت های سازمانی کشور است. وقتی دولتی رانتی شد منجر به رانتی شدن ملت نیز می شود و در نتیجه نوع خاصی از نگاه به کار و اشتغال پیدا خواهد شود. در اقتصاد رانتی، کار زیبنده انسان نیست. در حال حاضر یک ایرانی به طور متوسط در طول سال به ازای هر روز کار بیش از یک روز کار نمی کند. بنگاهها در اقتصاد رانتی به سمت سرمایه اندک، افق نگرش کوتاه و تولید کوچک حرکت می کنند به طوری که 53 درصد بنگاههای ایران یک نفره است.
*85 درصد اشتباهات شوک اول نفتی در شوک دوم نفتی تکرار شد
مومنی با بیان اینکه وقتی در اقتصاد بر کار مولد تاکید شود آنگاه دانش ضمنی و ظرفیت های سازمانی رشد می کند، اذعان داشت: در حال حاضر دانش آشکار در ذخیره دانایی بشر 10 درصد و دانش ضمنی 90 درصد سهم دارد. بنابراین در دولت رانتی در درجه اول ذخیره دانش و در ادامه ظرفیت سازمانی دچار مشکل می شود. دانش ضمنی و ظرفیت های سازمانی دارای دو ویژگی مشترک هستند. یکی اینکه هر دو خاصیت انباشته شدن و ذخیره شدن دارند و دیگر آنکه هیچ کدام امکان واردات ندارند.
وی افزود: 85 درصد اشتباهاتی که در شوک اول نفتی اتفاق افتاد در شوک دوم هم تکرار شد در حالی که تعداد دانشکده های اقتصاد 50 درصد رشد کرده بودند. پس باید دید مشکل از کجاست که دوباره اشتباهات تکرار شد.
* یک ساختار نهادی بیمار داریم که دور باطل رکود تورمی را به دنبال دارد
این کارشناس اقتصاد، مشکل اصلی را ناشی از دور باطل توسعه نیافتگی دانست و گفت: در اقتصادهای رانتی، در دوران شکوفایی و نیز دوران افول درآمد نفتی با دور باطل رکود تورمی مواجه هستیم. تا وقتی که ساز و کارهای برون رفت از دورهای باطل را ندانیم چه درآمد نفت بالا باشد و چه پایین باشد ما یک ساختار نهادی بیمار داریم که دور باطل رکود تورمی را به دنبال دارد.
عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: شاخص فلاکت که مجموع نرخ تورم و نرخ بیکاری است نشان می دهد که به دلیل شکست سیاست گذاری و عدم بهره گیری از دانش و تجربه ما در حال بازتولید فلاکت هستیم.
وی افزود: نکته مهم آن است که همانطور که ملت بی رغبت به کار است دولت هم به دنبال ساده ترین راهکارها است. دولت در مواجهه با هر مسئله از جمله مشکلات اقتصادی، به دنبال راه حل ساده، سطحی و کوته نگرانه است. مثلا در بحث شوک درمانی، نوعی کوته نگری در سیاست گذاری رخ داده که این تعامل بین ساخت سیاسی و تلقی عامه مردم باعث شده گستره انتخاب سیاستها هم دچار دور باطل شود و یا مثلا در بحران مسائل سکه و دلار در سالهای 90 و 91 راه حل ساده انگارانه این بود که اگر کسی از محل دلالی سکه و دلار کسب درآمد کند اشکال دارد اما اگر از دلالی در صادرات و واردات درآمد کسب کند اشکالی ندارد که نتیجه آن واردات افسار گسیخته اشتغال سوز بود. به عنوان نمونه دیگر، الآن مساله این است که نرخ بهره را بالا ببریم یا بر روی سود تضمین شده اوراق مشارکت فکر کنیم. در هر دو حالت، سود تضمین شده و محصول کار نکردن، که همان مصداق رباخواری است، نتیجه اصلی خواهد بود.
*به تجارت پول دچار شدیم/ به جای هر بنگاه ورشکسته یک موسسه اعتباری متولد شد
مومنی با بیان اینکه به خاطر وابستگی به نفت به جای ارتقای بنیه تولیدی در مسیرهای دیگری قرار گرفته ایم، گفت: بدترین حالتی که در اقتصادهای رانتی می توان تصور کرد این است که تجارت پول که همان رباخواری است موتور خلق ارزش افزوده شود. در هشت سال گذشته تقریبا به ازای هر یک بنگاه ورشکسته یا تعطیل شده یک بانک یا موسسه اعتباری متولد شده است.
وی ادامه داد: برای برون رفت از این شرایط، راه حل هایی وجود دارد که البته این راه حل ها با یکسری موانعی روبروست و آن هم سازه های ذهنی غیر حساس به مساله اشتغال و تلاش و نیز گروه های ذینفعی که از بازتولید این مناسبات سود می بردند. متاسفانه در شرایط فعلی اقتصاد سیاسی، در بدترین شرایط قرار داریم. در حال حاضر بیشترین سود را رباخواران می برند.
این کارشناس اقتصاد تصریح کرد: البته باید خاطر نشان کرد که ظرفیت های موجود در ایران برای برون رفت از دور باطل توسعه نیافتگی کفایت می کند. شرط اصلی آن است که علم باید فصل الخطاب در سیاست گذاری شود و باید تقاضا برای دانایی افزایش یابد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/18619