سیدمحمد صدرالغروی: بازار سرمایه کشور درحالی هفته سوم فروردین را با داد و ستد 2 میلیارد و 648 میلیون سهم به ارزش 10 هزار و 911 میلیارد ریال در 295 هزار نوبت به پایان رساند که از ابتدای امسال تاکنون چهار میلیارد و 247 میلیون سهم و حق تقدم به ارزش 17 هزار و 118 میلیارد ریال داد و ستد شده است.
بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای سال جدید گرفتار رکود شده و بازدهی منفی 2 درصدی را مشاهده کرده است. شاخص بورس تهران در هفته گذشته هزار و 317 واحد معادل67/1 درصد کاهش یافته و از 78 هزار و 741 واحد به 77 هزار و 423 واحد رسید. با این اتفاق شاخص بورس تهران از ابتدای سال تاکنون 2 درصد معادل هزار و 592 واحد کاهش یافته و از 79 هزار و 15 واحد به کانال 77 هزار واحدی سقوط کرده است. این درحالی است که بازار سهام در مدت مشابه سال قبل رفتاری کاملا معکوس را تجربه کرده به طوری که بازدهی آن در این مدت معادل حدود پنج درصد بوده که به این ترتیب شاخص حدود 7 درصد اختلاف را در دو دوره مشابه شاهد بوده است. انتظار میرود نگرانیهای سال قبل همانند شفافسازی درخصوص نرخ خوراک پتروشیمیها، روند مذاکرات هستهای، نوسانگیری از بازارهای موازی با بورس همچون بازار ارز و سکه در سال جاری برای بازار سهام وجود نداشته باشد. از اینرو پرسش اصلی اینجاست که با این وجود چرا همچنان بازار سهام با ریزشهایی در ابتدای سال روبهرو است؟ سال گذشته کسانی که در ماههای پایانی وارد بازار سهام شدهاند، زیان کردهاند. بازار سهام در سالجاری هم از سمت بازار رقیب خود یعنی سپرده بانکی تحت فشار است و هم از سمت پیشبینیهای سود شرکتها تحتفشار خواهد بود. سود شرکتها با توجه به تورم، رشد هزینههای مالی، افزایش قیمت نهادهای انرژی و تصمیمات بودجهای سال 1393 کاهش خواهد یافت مگر آنکه ظرفیت تولید و فروش ایجاد شده یا بلااستفاده شرکتها، تحتتاثیر گشایش فضای بینالمللی افزایش یابد. درحال حاضر اکثر اطلاعیههای پیشبینی سود سال 93 شرکتها نسبت به عملکرد 12 ماهه سال قبل پایینتر درنظر گرفته شده که در مقطع فعلی این مساله باعث واکنش منفی بازار شده است. عمده دلیل رشد صنایع بورسی در سال 92 مربوط به تسعیر نرخ ارز بوده که این مساله در سال جدید تکرار نخواهد شد و از طرف دیگر هزینه انرژی شرکتها بهشدت افزایش یافته است. درحال حاضر که سهام اکثر شرکتها به کف قیمتی خود رسیده است و خطوط مقاومتی شکسته شده بازار همچنان منفی است چون 80 درصد از کل سهام در دست حقوقیهاست و رانتخواری و نقدبودن دارایی برخی مدیران شرکتها و صندوقها اجازه رشد مجدد بازار را نمیدهد. همچنین بهدلیل وابستگی بازده نقدی بورس با نوسانات قیمتی چند شرکت بزرگ، روند شاخص متاثر از بازدهی این شرکتهاست. بر این اساس، با توجه به مصوبات مجلس در ماههای اخیر مبنی بر گران شدن خوراک پتروشیمی و همچنین تغییر بهره مالکانه برای معادن، عدم شفافیت برای برآوردهای شرکتها به وجود آمده و این باعث افت بازده نقدی بازار سرمایه شده است. در سالهای 90 و 91 بهدلیل تورم شدید و کاهش ارزش ریال حاشیه سود شرکتها دچار نوسان شدیدی شده که در نتیجه آن درآمد و سود شرکتها تعدیل شد. صنایعی که از نوسانات بازارهای جهانی بهرهمند میشوند، میتوانند سودآورتر از بقیه باشند اما آنها که تابع تصمیمهای دولت هستند در دوره تثبیت قیمتها دچار مشکل خواهند شد. بنابراین باید انتظار سرمایهگذاران از بازار معمولی باشد و بازدهی 30 تا 35 درصدی میتواند بازدهی مناسبی برای آنها باشد.
هدفمندی یارانهها
کارشناسان بازار سرمایه معتقدند هدفمندی یارانهها تبعات تورمی دارد و برخی صنایع از افزایش تورم و برخی از کاهش آن در بازار سهام سود خواهند برد. با توجه به اینکه احتمالا در چند هفته آینده نرخ بنزین و گازوئیل نیز اعلام خواهد شد، برآورد تاثیرات اجرای این طرح بر اقتصاد از اهمیت زیادی برای کارشناسان بازار برخوردار است. انتظار برای آغاز دور دوم هدفمندی یارانهها و دراین راستا شمارش معکوس برای افزایش قیمت حاملهای انرژی که بنا به اعلام رئیسجمهور قرار است از اردیبهشتماه آغاز شود، صنایع بورسی را در ابهام گذاشته است.
تغییر نرخ بهره بانکی
در عین حال تغییرات در نرخ بهره بانکی میتواند بهشدت بر بازار سهام تاثیرگذار باشد. پایینتر بردن نرخ سود بانکی نسبت به تورم اتفاقی بود که پولهایی با ریسکپذیری اندک را برای جا نماندن از شتاب تورم به بازاری سرازیر کرد که ریسک فراوانی دارد. در دو سال گذشته به دلیل وجود تورم، جذابیتی برای سپردهگذاری بانکی وجود نداشت. اما بانک مرکزی در پایان سال گذشته با تغییر نرخ سود اوراق مشارکت کوتاهمدت زمینه را برای افزایش نرخ سود بانکها فراهم آورد، بنا براین طبیعی است که سرمایهگذاران سپرده بانکی را به سهام ترجیح خواهند داد. بر مبنای تجربه سه ماه پایانی سال گذشته، نرخ سود سپرده بانکی در مقیاس سالانه به 27 درصد نیز رسیده است. در کوتاهمدت جذابیت با سپردههای بانکی خواهد بود و در نهایت مدیران بانکها تصمیم خواهند گرفت که پول را در کدام بازار گردش دهند. درعین حال برخی سرمایهگذاران در بورس پیشبینی میکنند بازار مسکن با رونق روبهرو شود. آنها با وجود قیمتهای رکودی فعلی در بخش مسکن پولشان را از بازار سرمایه خارج میکنند تا بتوانند مترصد فرصتی برای ورود به بازار مسکن باشند.
فصل مجامع
در این بین، فصل مجامع آغاز شده است و عدهای را امیدوار به ماندن در بورس کرده است. در این فصل اطلاعات شرکتها منتشر میشود و بسیاری از این اطلاعات حاوی موارد غیرمترقبهای است. قبل از بهار برخی فروشندهاند و قیمتها بر اثر عرضه پایین میآید، اما در سال جدید شاهد تعدیل قیمتها هستیم. همچنین عرضههای اولیه میتواند مقدمات افزایش سودآوری بازار سهام باشد. انتظار میرود در سه ماه نخست سال جاری که عمده شرکتهای بورسی مجامع سالانه خود را برگزار میکنند، با ایجاد شفافیت بیشتر، سهام داران بار دیگر با اعتماد بیشتری معاملات خود را انجام دهند. همچنین، حضور کمرنگ سهامداران حقوقی در معاملات روزهای اخیر ازجمله مسائل مهمی است که توجه سایر سهامداران را به خود جلب کرده است.
عوامل دیگر
همچنین ابهامات موجود در فضای کسب و کار کشور و پدیده فساد مالی از دیگر موارد تاثیرگذار بر بازار سرمایه است. از عوامل دیگر در افت شاخص بورس میتوان به نزدیک شدن بازده نقدی بازار به مقدار واقعی در نتیجه دورشدن از شوکهای حاصل از تغییرات فضای سیاسی کشور اشاره کرد، زیرا بعد از تغییر دولت و ایجاد فضای جدید، حجم بسیاری از نقدینگی وارد بورس شد، اما به نظر میرسد با گذشت زمان و حاکم شدن فضای منطقی بر بازار سرمایه کشور، شاخص بورس کمی تعدیل شده و به مقدار واقعی خود نزدیک میشود. به نظر میرسد با توجه به سیاستهای کلان اقتصادی، انتظار بازده آنچنانی در سال 93 یک توهم باشد. انتظار بازدهی 60 تا 100 درصدی در سال جدید اشتباه است، بنابراین باید در سال جدید به دنبال یک بازدهی با ثبات که اندکی بیشتر از بازار پول است، بود. بازار سرمایه، چون در مقایسه با بازار پول ریسک بالایی دارد نرخ بازده مورد انتظار در آن بالاست و اختلال بازار سرمایه به آینده اقتصادی لطمه وارد میکند. امید کسب بازده بالاتر از تورم به دلایل گوناگون علت اصلی جذب نقدینگی از بازارهای رقیب مانند مسکن، طلا، ارز و حتی سپردههای بانکی به بازار سهام بوده است. علاوه بر مسائل ساختاری موثر بر تنزل ارزش سهام در بازار، موارد افزایش خوراک گاز صنعت پتروشیمی، افزایش نرخ بهره مالکانه معادن، عرضه بیمحابا و بیموقع سازمان خصوصی سازی را نیز باید به آن افزود که همگی دست به دست هم داده و در یک شرایط بسیار حساس به بیاعتمادی در بازار سهام دامن زدند که در نهایت با کاهش بازده انتظاری به دلایل بالا، فعالان بازار سرمایه فرار را بر قرار ترجیح دادند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/21507