افراد در سازمانها گاهی از خود میپرسند «چه کار کنم که دیگران به تواناییهای من پی ببرند؟» شاید تنها خواستهشان دریافت تایید درباره اهمیت کاری که انجام میدهند، باشد.
شاید هم رسیدن به رده مدیریت را در سر میپرورانند. در برخی موارد، به آنها گفته شده است که کارشان خوب است اما در عین حال به آنها توصیه میشود «همان کاری که انجام میدادی را ادامه بده». در نهایت، دیگران گوی سبقت را از این گونه افراد میربایند.
برای آنکه بفهمیم چه ویژگیهایی افراد لایق را از افراد استثنایی در سازمانها متمایز میکند تعداد 50286 ارزیابی 360 درجه طی چهار سال از 4158 نفر انجام دادیم. ما کارمندان «خوب» را (یعنی آنهایی که رتبهشان بر حسب درصد در میان ردههای 40 تا 70 ام بود) با کارمندان عالی (یعنی آنهایی که رتبهشان بر حسب درصد در رده 90 ام و بالاتر بود) مورد بررسی قرار دادیم. اولین موضوعی که توجه ما را جلب کرد تفاوت در بهرهوری این افراد بود.
اگر میخواهید بدانید چه ویژگیهایی بهترینها را از کارکنان خوب متمایز میکرد در اینجا به شرح آن میپردازیم. افراد استثنایی در سازمانها دارای این ویژگیها هستند.
آنها اهداف دست نیافتنی و استانداردهای بسیار بالایی را برای خود تعیین میکنند. این مهمترین شاخص تفاوت در اینگونه افراد است. بهترین کارکنان آنهایی هستند که اهداف دستنیافتنی برای خود تعیین میکنند و به آن میرسند؛ اهدافی که فراتر از تصور دیگران است و از دید آنها غیرممکن به نظر میرسد.
آنها در عین حال دیگران را نیز ترغیب میکنند که به دنبال نتایج استثنایی باشند. بیشتر امتیازدهندگان بیشترین توجه را به این ویژگی نشان دادهاند. پس این موضوع نشان میدهد این ویژگی از مهمترین وجوه تمایز بهترینها از کارکنان خوب است.
اما افرادی که تاثیرگذاری کمتری دارند افرادی هستند که فکر میکنند کار خوب انجام دادن به معنی انجام کار بیشتر با سرعت بالاتر است. همواره این ترس در آنها وجود دارد که رئیسشان کار بیشتری به آنها بدهد و آنها نتوانند کاری را که به آنها محول شده به پایان رسانند.
آنها روحیه همکاری دارند. وقتی در تحقیق خود از افراد پرسیدیم به نظر آنها مهمترین ویژگیهای یک فرد در سازمان چه میتواند باشد اولین پاسخ آنها «توانایی حل مشکل» و دومین پاسخ «مهارت فنی یا داشتن تجربه حرفهای» بود. بنابراین جای تعجب ندارد که این ویژگیهای مهم از وجوه تمایز بهترینها از دیگران است. سومین ویژگی در این لیست «توانایی انجام کار با روحیه همکاری و کار تیمی» بود. این ویژگی وجه تمایز اصلی بهترینها از دیگران بود.
بیشتر افراد در سازمانها سعی میکنند بهطور مستقل کار کنند. برخی بر این باورند که اگر به تنهایی کار کنند، احتمال اینکه عملکردشان به چشم بیاید بیشتر است. این افراد احتمالا بیشتر بر دانش تحصیلی خود تکیه میکنند. اما متاسفانه آنها هدف سازمان را که خلق ارزش بیشتر با همکاری و کار گروهی است نادیده میگیرند و به اشتباه فکر میکنند اینکه هر کس ساز خود را بزند و خارج از خواست سازمان کار کند موفقتر است.
آنها خود نماینده گروهشان هستند. بهترین افراد در سازمانها تاثیرگذارترین آنها در نشان دادن گروه خود به واحدها و بخشهای دیگر سازمان بودهاند. اگر میخواهید دیده شوید، این شجاعت را داشته باشید که دست خود را بالا ببرید و پیشنهاد کنید کار بیشتری به شما داده شود تا بهتر بتوانید گروه خود را نشان دهید.
در این صورت، دیگران شما را خواهند شناخت، فرصت گسترش شبکه خود را خواهید یافت و از این تجربه آموزههای زیادی نصیب شما خواهد شد.
آنها بهجای مقاومت در برابر تغییر، به پیشواز آن میروند. یکی از مشتریان ما توضیح میدهد که سازمان او با افرادی که در مقابل تغییر مقاومت میکنند و از آن ترس دارند «به حالت انجماد» فرورفته است.
تغییر برای همه دشوار است اما برای بقای سازمان ضروری است. بهترین افراد سازمان، تغییر را به سرعت میپذیرند و از آن هم در تاکتیک و هم در استراتژی استقبال میکنند.
آنها خود آغاز کننده هستند. اغلب، افراد بهخاطر طبیعت نقش خود در سازمان وارد چرخهای میشوند که باید به آنها گفت چه کاری را انجام دهند. بهترین افراد سازمان آنهایی هستند که این عادت را در خود شکل میدهند که خود برای کمک و خلق کارهای جدید داوطلب میشوند.
یک دقیقه درباره برنامهها و پروژههایی که در سازمان شما در جریان است فکر کنید. یکی از آنها را انتخاب کنید و روی آن کار کنید. آغاز یک کار جدید فراتر از پرداختن به مسوولیتهای روزانه است.
آنها آنچه میگویند را انجام میدهند. برای برخی افراد آسان است درباره موضوعی توافق کنند و سپس آن را از یاد ببرند. برخی نیز میگویند این اثر فراموشی است، اما به نظر ما اینطور نیست. بهعقیده ما این کار مصداق رفتار غیرصادقانه است.
وقتی برای انجام کاری تعهد دارید، بهانهای برای شانه خالی کردن از آن وجود ندارد. بهترین افراد سازمان آنهایی هستند که مراقبند حرفی نزنند و کار دیگری انجام دهند. آنها الگوی کامل دیگران هستند. این مورد در تحقیق از 4185 نفر که ما مورد مطالعه قرار دادیم بیشترین رای را به خود اختصاص داد. بنابراین افراد استثنایی سازمان بسیار بیش از دیگران نسبت به هماهنگی حرف و عملشان حساسیت دارند.
آنها درست قضاوت میکنند. وقتی نسبت به یک موضوع فنی یا یک تصمیمگیری عملی شک وجود دارد، بهترین افراد سازمان آنهایی هستند که درباره موضوع به دقت تحقیق میکنند و تنها به تجربه خود برای از سر باز کردن موضوع اکتفا نمیکنند.
تصمیمگیری وقت نسبتا کمی از فعالیت روزانه این گروه را به خود اختصاص میدهد، اما تبعا تصمیماتی میگیرند میتواند بینهایت وقتگیر باشد. افراد درخشان سازمان نسبت به وسعت محدوده راهحلها پذیرا هستند و بسیار مراقبند که در صورت اشتباه یا نقصان چه موضوعات و چه افرادی تحت تاثیر قرار میگیرند.
آنها مسوولیت کار خود را میپذیرند. هیچکس نمیتواند ادعا کند که حق همیشه با او است. همه افراد پشیمان میشوند، شکست میخورند و ناراحت میشوند. بهترین افراد سازمان آنهایی هستند که اگر اشتباهی مرتکب شدند، فورا آن را میپذیرند و پیشمیروند.
آنها تقصیر را به گردن دیگران نمیاندازند. آنها تحقیر و حرفهای آزاردهنده را نادیده میگیرند. آنها میدانند آنچه به حسن شهرت فرد لطمه میزند اشتباه کردن نیست بلکه عدم پذیرش و عدم یادگیری از آن است.
آنها بازخورد صادقانه میدهند. ما دوست داریم فکر کنیم که دادن بازخورد بر عهده مدیران است، البته اینطور هم هست، چرا که بهطور معمول از افراد و همکاران انتظار دادن فیدبک نداریم. اما فیدبک میان همکاران همطراز میتواند بسیار ارزشمند باشد، چرا که بسیار کمیاب است.
دادن بازخورد صادقانه میتواند سوالات و چالشهایی را در ذهن دریافتکننده بازخورد ایجاد کند که با فکر کردن به آن میتواند نتایج مثبت پرباری برای افراد داشته باشد. بهترین افراد سازمان آنهایی هستند که طوری بازخورد میدهند که ضمن آنکه انتقادی نیستند حالتی از حسن نیت فرد را در ذهن دریافت کننده بازخورد متبادر میکنند.
اگر میخواهید از افراد درخشان سازمان باشید، داشتن هر یک از 9 رفتار ذکر شده میتواند در درک دیگران نسبت به شما تاثیرگذار باشد. بنابراین پیشنهاد میکنیم یک یا 2 مورد از رفتارهای بالا را که بیشتر با محیط کار شما همخوانی دارد و نفوذ شما را بیشتر میکند دنبال کنید.
یادتان باشد که در عین حال از دیگران نیز بخواهید درباره پیشرفت رفتاری شما فیدبک بدهند در اینصورت حتی ممکن است نظرهای جالبی از آنها دریافت کنید. از طرف دیگر، اگر مدیران اهداف توسعهای شما را بدانند ممکن است راههای جدیدی را برای پیشرفت در مقابل شما قرار دهند.
اگر مدیری هستید که افرادی به شما گزارش میدهند همواره آنها را تشویق کنید رفتارهایی را پیش گیرند که در میان جمع بیشتر جلوه کنند و درخشانتر باشند. این کار باعث رشد حرفهای آنها میشود و به آنها کمک میکند سازمان شما را بیش از پیش به سوی موفقیت سوق دهند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/22033