مقاله اخیر صندوق بینالمللی پول (IMF) درباره اصلاح یارانه حاملهای انرژی بهطور موکد به دولتهای سراسر جهان توصیه میکند، یارانههای تخصیص یافته به سوخت را اصلاح کنند.
هدف یارانهها حمایت از مصرفکنندگان از طریق پایین نگه داشتن قیمتها است. اما بسیاری معتقدند یارانهها ناکارآمد هستند و میتوان به جای آنها از ابزارهای دیگری برای حمایت از مصرفکنندگان نیازمند استفاده کرد. بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول، در صورتی که دولتها عهدهدار انجام اصلاحات صحیح بشوند، این کار امکانپذیر است، ضمن اینکه این اصلاحات به کاهش کسری بودجه که دولتها با آن مواجهند، کمک میکند.
این مقاله پژوهشی توسط کارشناسان امور مالی و منطقهای صندوق بینالمللی پول انجام شده است. «کارلوکاترللی» مدیر دپارتمان امور مالی صندوق بینالمللی پول، «مسعود احمد» مدیر دپارتمان خاورمیانه و آسیایمرکزی و «آنتوانت سی آه» مدیر دپارتمان آفریقا این نهاد بینالمللی در گفتوگویی درباره این مقاله پژوهشی صحبت کردهاند.
IMF: رهبری تهیه و تولید این مقاله پژوهشی به عهده دپارتمان شما بود. نتایج عمده این مقاله چیست؟آیا این توصیهها در تمام کشورهایی که به انرژی یارانه اختصاص میدهند، صدق میکند؟
کاترللی: یارانهها مسالهای ویژه در همه کشورها به شمار میروند. حتی در کشورهایی که روی انرژی مالیات بسته میشود، این مالیاتها به ندرت همه اثرات منفی مصرف بیش از اندازه انرژی از جمله اثرات منفی روی محیطزیست را خنثی میکنند.ما بر اساس مجموعهای از دادههای جدید بهدست آمده از 176 کشور، برآورد میکنیم که میزان یارانههای پرداخت شده در جهان طی سال 2011 بالغ بر 9/1 تریلیون دلار، معادل 5/2 درصد تولید ناخالص داخلی جهان یا 8 درصد درآمدهای همه دولتهای جهان بوده است.از آنجا که یارانهها فراگیر هستند و تداوم تخصیص آنها به حاملهای انرژی برای دولتها هزینهزا است، ما اصلاح یارانهها را نه تنها برای بازارهای نوظهور و کشورهای در حال توسعه که برای اقتصادهای پیشرفته نیز تجویز میکنیم. سه کشور پرداختکننده برتر یارانه در جهان، ایالات متحده آمریکا با 502 میلیارد دلار، چین با 279 میلیارد دلار و روسیه با 116 میلیارد دلار هستند.
وقتی کشوری شروع به اصلاح یارانهها میکند، آشکار است که باید درباره اثرات منفی این اصلاح روی فقراو قشر آسیبپذیر اندیشید و اقدامات تسکینی برای حمایت از این اقشار را باید در برنامه این اصلاحات گنجاند. این موضوع درباره همه کشورها صدق میکند.
IMF: یارانهها بهطور اساسی هزینههای مصرفکنندگان انرژی را کاهش میدهد، در نتیجه شاید افراد زیادی استدلال کنند که یارانهها بهویژه برای فقرا سودمند هستند. با وجود این، چرا صندوق بینالمللی پول اصلاح یارانهها را توصیه میکند؟
کاترللی: یارانهها گران هستند و سرانجام باید توسط فردی پرداخت شود. البته این موضوع درباره هر پرداختی صادق است، اما چند مشکل مختص به یارانههای انرژی وجود دارد. اول اینکه اختصاص یارانه به حاملهای انرژی شیوهای بسیار ناکارآمد برای حمایت از فقرا است، چرا که ثروتمندان در قیاس با فقرا انرژی بیشتری مصرف میکنند و به همین دلیل هم بخش بزرگی از مزایای یارانهها را دریافت میکنند. در واقع، بهطور میانگین، 20 درصد ثروتمندترین خانوارها در کشورهای دارای درآمد متوسط و پایین، شش برابر 20 درصد فقیرترین خانوارهای ساکن در این کشورها از یارانههای حاملهای انرژی بهرهمند میشوند. از این رو، دولتها باید از منابع کمیاب ذخایر مالی خود با هدف پیشبرد برنامههای حمایتی که بهطور مستقیم معطوف به فقرا است، استفاده بهتری کنند.
اثرات یارانهها فراتر از هزینههای مالی آنها است. یارانهها همچنین مانعی عمده بر سر راه رشد اقتصاد به شمار میروند. بهطور مثال، یارانهها بخشی از بودجههای عمومی را به خود اختصاص میدهند بودجههایی که میتوانند موجب افزایش رشد از جمله رشد زیرساختها، آموزش و سلامت شوند. انرژی ارزان همچنین به مصرف بیش از اندازه انرژی منجر میشود که به وخامت بیشتر مشکلات زیست محیطی مانند آلودگی و تغییرات آبوهوایی دامن میزند.
IMF: خاورمیانه منطقهای سرشار از منابع انرژی است. با وجود این، هنوز کشورهای این منطقه به اختصاص یارانههای سنگین به انرژی ادامه میدهند. میزان بهرهمندی این کشورها از حذف یا کاهش یارانه حاملهای انرژی را چطور ارزیابی میکنید؟
احمد: در کشورهای دارنده منابع انرژی، دولتها منابع مالی یارانههای انرژی را به عنوان شیوهای برای تسهیم و تقسیم منابع ثروت تامین میکنند. درحالیکه این روش، شیوه توزیع مستقیم بخشی از ثروتهای یک کشور است و شیوه منصفانهای نیست، چون اگر بررسی شود که چه کسی واقعا از این یارانهها بهرهمند میشود، روشن است که بخش بزرگی از این مزایا به سمت داراترها میرود. کسانی که بیشتر انرژی مصرف میکنند. افراد دارای خودرو، خانههای دارای تهویه هوا و لوازم الکتریکی.
آزادسازی برخی منابع مالی از طریق اصلاح یارانهها با هدف کارآمدترکردن هزینههای حوزه سلامت و آموزش و همچنین پرداختن به شکافهای زیر ساختی میتواند به رشد اشتغالزایی در بلندمدت بدون افزایش بدهی کشور کمک کند. سرانجام، یارانهها مصرف بیشتر و استخراج بیشتر را تشویق میکنند که به حفظ منابع طبیعی کمتر برای نسلهای آینده منجرخواهد شد.
IMF: تا چه حد یافتههای این مقاله روی کار صندوق بینالمللی پول در خاورمیانه اثر میگذارد؟ آیا موانع مهمی برای اجرای اصلاح یارانهها در این منطقه وجود دارد؟
احمد: یارانههای انرژی گران هستند و در حال حاضر اثر سنگینی روی بودجههای انبساطی دولت در شماری از کشورهای صادرکننده انرژی در این منطقه از جمله مصر و اردن دارد. این در حالی است که بودجههای حوزه سلامت، آموزش و سرمایهگذاری این کشورها بسیار محدود هستند.
توصیه ما این است که یارانههای عمومی جای خود را به اشکال هدفمند و از نظر هزینه، موثر حمایتهای اجتماعی بدهند.انجام این کار هم از نظر فنی و هم ازنظر سیاسی فرآیندی بسیار پیچیده است. در شماری از کشورها، تلاشها برای حذف تدریجی یارانه ها، پس از نوسانات بزرگ نفت معکوس شده است یا با مقاومت مردم بهدلیل نبود اعتماد به اینکه دولتها از منابع حاصل از هدفمندی یارانهها هوشمندانه استفاده خواهند کرد یا نه، مواجه شده است.ارتباطات قوی و شفافیت عمومی برای به حرکت درآوردن اصلاح یارانهها کلیدی هستند. افزون بر این، این نکته حیاتی است که زیان وارده به کسانی که بیشترین زیان را پس از حذف یارانهها متحمل میشوند، فورا از طریق حمایتهای اجتماعی بیشتر جبران شود.
شاهد بودیم وقتی دولت موریتانی فرمول قیمت جدید گازوئیل را در ماه مه 2012 اعلام کرد، چنین اقدامات هدفمندی را نیز برای جبران برنامه اصلاح یارانهای در این برنامه گنجاند. این برنامه اصلاحی برخلاف افزایش بیش از 20 درصدی قیمت گازوئیل در دورهای پنج ماهه نسبتا با مخالفت محدودی مواجه شد. درایران نیز پیش از اصلاح یارانهای مشورت گستردهای با ذینفعان صورت گرفت و کمپین عمومی موثری برگزار شد.
IMF: وقتی یارانههای انرژی به هر دو مصرف کننده ثروتمند و فقیر سود میرساند، فقرا احتمالا از کاهش یا حذف یارانهها سختتر زیان میبینند. در این موارد، فقرا چگونه مورد حمایت واقع میشوند؟
سی آه: همانطور که کارلو و مسعود گفتند، حذف یارانههای انرژی باید با اقدامهای هدفمند همراه شود. اقداماتی که زیان افراد نیازمند - که در پی افزایش قیمتها به کمک نیاز پیدا میکنند - را جبران میکند. در اصل، انتقال مشروط پول نقد به گروههای درآمدی که اغلب نیازمند هستند، بهترین شیوه است. همانطور که موزامبیک و گابون انجام دادند.
نیجریه اما یارانه نفت خود را به هنگام کاهش یارانه بنزین حفظ کرد. همچنین شیوههایی برای تفاوت قائل شدن میان مصرفکنندگان با درآمد پایین و مصرفکنندگان با درآمد بالا وجود دارند، میتوان این کار را مثلا با وضع مالیات روی برق، یا از طریق کمک به هزینههای مالی مصرفکنندگان با درآمد پایین مانند آنچه در کنیا اجرا شد، به ثمر رساند؛ میتوان با اجرای اینگونه اقدامات به حمایت از خانوارهای با درآمد پایین در برابر افزایش قیمتها کمک کرد.
IMF: دولتهای آفریقایی بیشتر یارانهها را به چه حوزههایی اختصاص میدهند؟
سی آه: یارانههای سوخت در کشورهای صادرکننده نفت رایجتر است، درحالیکه یارانههای عظیم انرژی برق کم و بیش در مناطق زیر صحرای آفریقا عمومیت یافتهاند. با توجه به این مورد اخیر، یارانهها سرمایهگذاری خصوصی را تضعیف کردهاند و به شدت توان صنایع همگانی (مثل برق وتلفن) در سرمایهگذاری در ظرفیتهای جدید انرژی برق را محدود کرده است.در نتیجه، سرانه تولید انرژی مناطق زیر صحرای آفریقا از اواسط دهه 1980افزایش نیافته است و در جهت مخالف روی رقابتپذیری اثر گذاشته است.بدون افزایش معنادار ظرفیت تولید برق، مناطق زیر صحرای آفریقا نمیتوانند نرخهای جاری رشد اقتصادی را حفظ کنند. هنوزصنایع همگانی دولتی با هزینههای بالای تولید الکتریسیته مواجه هستند که محرک اصلی یارانهها است و از این رو، مساله کاهش یارانه برق تنها افزایش قیمتهای پرداخت شده توسط مصرفکنندگان برق نیست، بلکه به استراتژی جامعی برای کاهش ناکارآمدی ها، بهبود نرخهای مجموعه و افزایش مقیاس اقتصاد از جمله ارتقای تجارت منطقهای در برق نیاز دارد.
سطوح پایین بدهی عمومی در برخی کشورها فرصتی برای سرمایهگذاری معنادار در منابع ارزانتر تولید انرژی فراهم میآورد. صندوق بینالمللی پول باید به مقامهای کشوری در ارزیابی قیمتهای واقعی – هزینههای مالی که به رشد و رقابتپذیری مرتبط هستند – و همچنین به کسانی که بهطور واقعی از یارانههای انرژی سود میبرند کمک کند و این قیمتها را بهطور کامل شفاف کند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/22038