یک پژوهش رسمی «تعاونیهای اعتبار بدون مجوز» را «بزرگترین اخلالگران بازار پول کشور در سالهای اخیر» معرفی کرده است.
تعاونیهای اعتبار شرکتهایی هستند که میتوانند مطابق قانون برخی خدمات اعتباری را صرفا برای اعضای خود انجام دهند و در مناطقی مثل کشورهای آمریکای شمالی، فعالیت قانونمند این موسسات نقش مهمی در جریان اقتصاد ایفا میکند. با این حال، در سالهای گذشته خلأ قانونی و شرایط کشور موجب توسعه بیضابطه و غیرقانونی این موسسات شد که بهدلیل «تضعیف نقش بانکمرکزی در کنترل نقدینگی» و «تزریق ریسک به اقتصاد به دلیل ورشکستگی احتمالی این موسسات»، بازار پول کشور را با مخاطرات بسیاری مواجه کرد. بر اساس نتایج این مطالعه که در نشریه «روند» بانکمرکزی منتشر شده، نبود بسترهای قانونی برای گسترش تعاونیهای مجاز و برخی مسائل دیگر در سالهای گذشته، موجب شد که این موسسات «توسعه بیحدوحصر» پیدا کنند و بهخصوص از سال 1387 به شکلی «قارچگونه» رشد کنند تا در سال 1389 فعالیت آنها به اوج خود برسد. این پژوهش اقدامات اخیر برای ساماندهی این موسسات را ارزشمند عنوان کرده؛ ولی تاکید میکند که هنوز با وجود «بیش از 3000 موسسه غیرمجاز»، گامهای لازم برای انتظامبخشی به بازار غیرمتشکل پولی کشور برداشته نشده است.
یافتههای یک پژوهش در نشریه رسمی بانک مرکزی معرفی میکند
بزرگترین اخلالگران بازار پول
نتایج یک پژوهش که در نشریه «روند» بانکمرکزی منتشر شده، «تعاونیهای اعتبار آزاد» را «بزرگترین اخلالگران بازار پول ایران» در سالهای گذشته معرفی کرده است. تعاونیهای اعتبار شرکتهایی هستند که میتوانند مطابق قانون، برخی خدمات اعتباری (سپردهگیری و اعطای وام) را صرفا برای اعضای خود به انجام برسانند. این تحقیق با تاکید بر اهمیت وجود این تعاونیها و ضرورت گسترش بیشتر این نهادها، به رشد قارچگونه و «توسعه بیحدوحصر» تعاونیهای اعتبار «آزاد» و بدون مجوز بهویژه از سال 1387 و اوجگیری آنها در سال 1389 اشاره میکند که عمدتا تحتتاثیر «نبود نظارت بانکمرکزی و آشفتگی بازار پول» رخ داد. به گفته این تحقیق، تلاشهای بانکمرکزی در سالهای اخیر، منجر به ساماندهی این تعاونیها شد، هرچند چالش مهم دیگر بازار پول؛ یعنی وجود بیش از 3000 صندوق قرضالحسنه غیرمجاز همچنان به قوت خود باقی است. این پژوهش از سوی «نعمتالله ملاکریمی» «احساناله زارعی» از حوزه بازرسی مدیریت کل نظارت بر بانکها و موسسات اعتباری بانکمرکزی به انجام رسیده است.
تعاونیهای اعتبار صنفی در ایران
بر اساس دستورالعمل اجرایی تاسیس، فعالیت و نظارت بر تعاونیهای اعتبار مصوب 3 شهریور 1386، «شرکت تعاونی اعتبار شرکتی است که با رعایت قانون بخش تعاونی تشکیل میشود و مطابق قانون تنظیم بازار غیرمتشکل پولی به ارائه خدمات اعتباری صرفا برای اعضای شرکت مبادرت میورزد.» آنچه در تعریف «اشتراک معین» از نظر بانکمرکزی قابل قبول است، صرفا «اشتراک معین صنفی یا شغلی» است و موارد دیگر مانند «محل سکونت» که در کشورهای توسعه یافته مبنای تشکیل تعاونی اعتبار میشود، مورد پذیرش نیست. براساس اطلاعات این تحقیق، بانکمرکزی در تاریخ 18 بهمن 1388، ضمن برگزاری یک همایش ملی، اقدام به اعطای مجوز فعالیت به بیش از 800 تعاونی اعتبار صنفی در سراسر کشور کرد که تا پایان فروردینماه 1389، به تعداد 884 موسسه رسید. اطلاعات جمعآوری شده از 889 تعاونی اعتبار صنفی نشان میدهد که میزان منابع این موسسات افزون بر 577 میلیارد تومان بوده و این منابع از حدود 477 هزار نفر اخذ شده که نشان میدهد میانگین منابع این موسسات برابر 649 میلیون تومان برای هر موسسه بوده است. بر این اساس، ضریب نفوذ این موسسات به جمعیت کشور حدود نیم درصد بوده که در مقایسه با ضریب نفوذ 47 درصدی در کشوری مثل کانادا، بسیار ناچیز بهنظر میرسد. جمع تسهیلات اعطایی این تعاونیها بیش از 332 میلیارد تومان بوده که نشان میدهد سرانه تسهیلات دریافتی اعضای این تعاونیها حدود 697 هزار تومان بوده است. اگر بهطور متوسط نصف اعضای تعاونیهای اعتبار از تسهیلات موسسه ذی ربط استفاده کرده باشند، این عدد تقریبا 4/1 میلیون تومان خواهد بود که نشاندهنده نبود وابستگی اعضا به این تسهیلات و به بیان دیگر، بیاثر بودن یا کم اثربودن خدمات این تعاونیها در زندگی اعضای خود است.
این تحقیق دو چالش احتمالی را از ناحیه فعالیت «تعاونیهای اعتبار» بر عملکرد سیاستگذاری پولی و بانکمرکزی، مشخص کرده است: خلق پول و ریسک سیستمی. مطابق این تحقیق، چالش نخست زمانی ایجاد میشود که این تعاونیها، بدون نظارت بانکمرکزی فعالیت کنند؛ چراکه موسسات خارج از نظارت بانکمرکزی میتوانند با ضریب تکاثری بالا «خلق پول» کنند و حجم پول، سرعت گردش پول و بهدنبال آن نرخ تورم را تحتتاثیر قرار دهند و سیاستهای پولی را خنثی کنند. در خصوص مورد دوم، توجه به این نکته ضروری است که «با توجه به اهرم مالی بالا در موسسات اعتباری، ورشکستگی این موسسات تبعات بسیار زیادی بهدنبال خواهد داشت و میتواند منافع سپردهگذاران بیشماری را به خطر انداخته و به بیثباتی سیستم مالی منجر شود.» در نتیجه، این موسسات باید اصول مدیریت ریسک و الزامات نظارت احتیاطی را رعایت کنند.
آمارهایی جالب از تعاونیهای اعتبار
با توجه به بازرسیهای به عمل آمده توسط اداره نظارت بر موسسات پولی غیربانکی بانکمرکزی، از 889 موسسه مورد بررسی 217 موسسه غیرفعال بودهاند. همچنین، اطلاعات جالب دیگری که در این تحقیق گردآوری شده، بیانگر این است که: از 672 موسسه فعال، 110 موسسه کمتر از 50 نفر عضو و 197 موسسه کمتر از 20 میلیون تومان سرمایه دارند و 64 موسسه در این دو مشخصه مشترکند. به عبارت دیگر، 243 تعاونی یعنی نزدیک به 36 درصد تعاونیهای فعال، حداقل شرایط موجود در مقررات جاری را که سرمایه 20 میلیون تومانی و تعداد اعضای 50 نفری را بهعنوان کف تشکیل تعاونی اعتبار مورد تاکید قرار میدهد، ندارند. علاوهبر این، از کل تعاونیهای اعتبار فعال، 624 موسسه یعنی 92 درصد این تعاونیها، تسهیلات غیرقرضالحسنه صفر دارند؛ یعنی تنها به اعطای وام قرضالحسنه به اعضا مبادرت میورزند و کمتر از 8 درصد آنها؛ یعنی تعداد 48 تعاونی، از عقود دیگر برای اعطای تسهیلات استفاده میکنند. 400 موسسه جمع منابع سپردهای برابر صفر دارند.
این به این مفهوم است که تمام منابع این موسسات از محل حق عضویتهای ماهانه که به حساب سرمایه واریز میشود، تامین میشود و هیچگونه وجهی با عنوان حساب پسانداز یا سپرده از اعضای خود دریافت نمیکنند. 383موسسه در این دو شاخص مشترکند؛ بنابراین 400 تعاونی اعتبار فعال یعنی نزدیک به 60 درصد تعاونیهای اعتبار بهصورت یک «صندوق تامین مالی قرضالحسنه تعاون» فعالیت میکنند. به این ترتیب، 100 درصد منابع آنها از حساب سرمایه تامین میشود و هیچگونه حساب سپردهای که تعهد پرداخت در سررسید را داشته باشند، در این تعاونیها وجود ندارد.
بهنظر میرسد در این شرایط نمیتوان آنها را «واسطهگر وجوه» نامید؛ چراکه یکی از پارامترهای مهم در تعریف واسطهگران وجوه، مدیریت سررسیدها و تعداد قابلتوجه اعضا است که این مساله در بیشتر تعاونیهای اعتبار صنفی مشاهده نمیشود. از سوی دیگر، با توجه به اینکه منابع آنها از محل سرمایه تامین میشود، به نوعی «کفایت سرمایه» 100 درصدی دارند و با وجود کسر اقساط وامهای پرداختی از حقوق اعضا «ریسک اعتباری» در این تعاونیها نیز تقریبا صفر است. همچنین، با گستره بسیار محدود فعالیت و وجود نرمافزارهای حسابداری قوی برای حقوق و مزایا در ادارات مرتبط با این تعاونیها، ریسک عملیاتی چندانی برای آنان متصور نیست. درمورد ریسک نقدینگی نیز بهعلت نبود حسابهای سپردهای وضع به همین صورت است. بر این اساس، نظارت احتیاطی برای تعداد زیادی از این تعاونیها در شرایط فعلی مفهومی ندارد و عملا این تعاونیها از ظرفیتهای بسیار بالای تعاونی اعتبار استفاده نمیکنند. تنها مدرک تحصیلی 210 نفر از مدیران عامل (31 درصد) مرتبط با فعالیتهای مالی ارزیابی شده است. 541 موسسه در سازمان مربوطه فعالیت میکنند و بهجز 6 مورد در جای دیگری شعبه ندارند.
تعاونیهای اعتبار و تعاونیهای قرضالحسنه
برای تحلیل کلی تعاونیهای اعتبار صنفی بهعنوان یک پیکره، میتوان تمام تعاونیهای اعتبار فعال را به دو گروه موسساتی که صرفا تسهیلات قرضالحسنه ارائه میکنند (624 موسسه) و موسساتی که از عقود دیگر نیز استفاده میکنند (48 موسسه)، تقسیم کرد. با وجود تعداد 15/7 درصدی و تعداد شعب 92/9 درصدی، موسسات گروه دوم که سایر تسهیلات را نیز در کنار تسهیلات قرضالحسنه ارائه میکنند، بیش از 30 درصد از تعداد اعضا و حجم کل منابع را به خود اختصاص دادهاند.
علاوهبر این، در گروه اول جمع منابع حدود 354 میلیارد تومان و جمع مصارف حدود 232 میلیارد تومان ریال است که بیانگر نسبت مصارف به منابع 6/65 درصدی و عدم تخصیص مناسب منابع در این تعاونیها است (نسبت مطلوب: 80 تا 100 درصد، نسبت نامطلوب: 60 تا 80 درصد و نسبت هشدار: زیر 60 درصد.) همچنین، جمع منابع گروه دوم که در کنار تسهیلات قرضالحسنه، تسهیلات دیگر را نیز ارائه میکنند، حدود 223 میلیارد تومان و جمع مصارف حدود 100 میلیارد تومان است که بیانگر نسبت مصارف به منابع 45 درصدی است که نشان میدهد وضعیت مصارف این تعاونیها به هیچ عنوان قابل قبول نبوده و در حد هشدار و بحرانی است و این موسسات، منابع خود را به موارد دیگری غیر از اعطای تسهیلات اختصاص دادهاند.
رشد بازار غیرمتشکل پولی در ایران
این تحقیق معتقد است عدمتوسعه بازار پول در کشور و ناکارآمدی سیستم بانکی، باعث توسعه قارچگونه موسسات غیرمجاز در بازار پول در فاصله سالهای 1358 تا 1382 شده است. در این سالها، ایجاد صندوقهای قرضالحسنه جدولی و تعهدی درمناطقی همچون اصفهان، خراسان و مازندران و توسعه فعالیت موسساتی با عنوان تعاونی اعتبار آزاد که به ارائه خدمات اعتباری به عموم مردم میپرداختند، بازار پول را به شدت تحتتاثیر قرار داد. برای مثال در بازه زمانی یادشده تعداد صندوقهای قرضالحسنه به ثبت رسیده، 185 درصد رشد داشته و بیش از 3600 صندوق قرضالحسنه به ثبت رسیده که تا سال 1382 به فعالیتهای اعتباری بدون نظارت مقام ناظر میپرداختند.
این فعالیتها هرچند در متغیرهای پولی نیز تاثیرگذار بوده، اما به دلیل نبود ضمانت اجرایی برای بانکمرکزی امکان برخورد یا کنترل فعالیت این موسسات وجود نداشت. پژوهش صورت گرفته، دلیل اصلی رشد این موسسات را «نبود فعالیت مجاز و متنوع در عرصه پولی کشور» عنوان کرده است.
این تحقیق با بیان این کمبود، بیان میکند: «توسعه بازار متشکل پولی و ایجاد انواع موسسات اعتباری غیربانکی، میتواند به ساماندهی بازار پول منجر شود» و همزمان تاکید میکند: «تفاوتهای اساسی موسسات فعالیت در بازار پول با دیگر بنگاههای موجود در اقتصاد» مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه بنگاههای دیگر با ملاحظه شرایط هر صنعت، اقدام به پذیرش ریسکهای آن میکنند، اما موسساتی که به واسطهگری وجوه اقدام میکنند، میتوانند موجبات به خطر افتادن منافع اقشار ضعیفی را که در این موسسات سپردهگذاری کردهاند، فراهم آورند.
ضرورت ساماندهی بازار غیرمتشکل پولی
بر اساس این تحقیق، در سالهای اخیر، درکنار تعاونیهای اعتبار صنفی یا مجاز، گروهی از تعاونیهای اعتبار به شکلی غیرقانونی گسترش یافتهاند که موسوم به «تعاونیهای اعتبار آزاد» هستند. به این مفهوم که این تعاونیها بدون هیچ محدودیتی و بهصورت آزاد عضوگیری میکنند. این تعاونیها از وزارت تعاون مجوز فعالیت خود را دریافت کردهاند، اما ماهیت فعالیت اعتباری این شرکتها دریافت مجوز و نظارت مقام ناظر پولی را میطلبد. هرچند شاید توسعه غیرقانونی این تعاونیهای اعتبار بهعلت سختگیریهای فراوان موجود در آییننامه تعاونیهای اعتبار باشد که تنها اشتراک معین صنفی را پذیرفتهاند، اما نبود نظارت و آشفتگی بازار پول باعث توسعه بیحد و حصر این تعاونیها شده است که از سال 1387 آغاز شد و در سال 1389 به اوج رسید. تعاونیهای اعتبار آزاد در بیشتر موارد در استانهای خراسان و مازندران تاسیس شده و در محدوده استان خود به ارائه خدمات اعتباری به عموم مردم میپرداختند؛ اما به نظر میرسد با مشاهده وضعیت کشور و نبود نظارت یا نبود ضمانت اجرایی و استقلال برای مقام ناظر، جرات و جسارت توسعه فرااستانی را پیدا کردند. بنابر این تحقیق، بر اساس شواهد یادشده، این موسسات را میتوان «بزرگترین اخلالگران بازار پول» در سالهای اخیر نامید.
برای مثال با وجود اینکه در بسته سیاستی نظارتی بانکمرکزی نرخ سود علی الحساب سپردههای سرمایه گذاری کوتاه مدت 6 درصد اعلام شده است، این موسسات نرخهایی تا حد 18 درصد به صاحبان این حسابها پرداخت میکردند که باعث شد بخشی از منابع بانکها و موسسات اعتباری مجاز به سمت این موسسات سوق پیدا کند. به لحاظ توسعه فیزیکی نیز یکی از این تعاونیهای اعتبار که در سال 1387 دارای پنج شعبه بود، در سالهای 1388 و 1389 تعداد شعب خود را به بیش از 350 شعبه رساند. این نوع توسعه بیضابطه و غیرقانونی تاثیرات فراوانی بر متغیرهای پولی مانند حجم پول و نرخ تورم خواهد داشت و باعث اخلال در سیاستهای پولی میشود. بر اساس متن این تحقیق، بانکمرکزی برای برخورد با این موسسات مشکلات متعددی را در مقابل خود میدید که مهمترین آنها به شرح زیر است:
1- شرایط سیاسی و امنیتی کشور در سال 1388 موجب شد که مسوولان از هر اقدامی که به ایجاد هرگونه حرکت اعتراضی اجتماعی منجر شود، پرهیز کنند. این فضا به نوعی از سوی این موسسات مورد سوءاستفاده قرار گرفت و سیاست توسعه جهشی را در پیش گرفتند.
2- نبود همکاری مناسب دستگاههای امنیتی نیز چالش مهم برخورد با این موسسات است که هشدارهای بانکمرکزی برای این موسسات بیاثر شده و به نوعی اقتدار مقام ناظر دچار خدشه شده است.
3- نبود فرهنگ عمومی شناسایی و اعتبارسنجی موسسات اعتباری در میان مردم نیز یکی دیگر از مشکلات این حوزه بوده که به عامل مهمی برای گسترش فعالیت آنها تبدیل شده است.
با این حال، به گفته این تحقیق، بانکمرکزی در سالهای اخیر با مشاهده تمامی این چالشها حسب وظیفه خود در اجرای سیاستهای پولی و نظارت بر موسسات اعتباری، تصمیم جدی برای مقابله با این موسسات گرفت که توانست موفقیتهایی در این حوزه به دست آورد که نمونه آن، در دستور کار گذاشتن «ادغام تعاونیهای اعتبار آزاد و تبدیل آنها به موسسات مالی و اعتباری در شرف تاسیس» در سال 1390 بود که از دل این سیاست، تبدیل این نهادها به 14 موسسه اعتباری تحت نظارت بانکمرکزی خارج شد. این تحقیق در نهایت و مجددا، توسعه موسسات پولی غیرمجاز و توسعه قارچ گونه آنها را عمدتا معلول «مقررات بسیار احتیاطی و محدودکننده» عنوان کرده و اضافه میکند: «برخورد با موسسات متخلف در شرایط کنونی نیز میتواند گستره یک بحران عظیم اقتصادی اجتماعی را کاهش دهد. در این راستا، لازم است بانکمرکزی بهعنوان متولی بخش پولی اقتصاد با همکاری نیروی انتظامی و دستگاه قضایی کشور به طور جدی با موسسات متخلف برخورد کند.»
افزون بر این، پژوهش یادشده تاکید میکند: «لازم است بانکمرکزی هزینههای احتمالی اقتصادی تعطیلی برخی از این موسسات را برعهده گرفته و از طریق ایجاد خط اعتباری، بدهی این موسسات را پرداخت و داراییهای آنها را با هماهنگی مراجع قضایی تملک کند.» در بُعد تبلیغاتی نیز فرهنگسازی عمومی در جهت نهادینه کردن این مساله مهم که مردم در موسسات غیرمجاز سپردهگذاری نکنند، باید در دستور کار مسوولان قرار گیرد. به گفته این تحقیق، گام مهم بعدی بانکمرکزی برای انتظامبخشی به بازار پول، باید ساماندهی بیش از 3000 صندوق قرضالحسنه باشد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/23735