ارزیابیها نشان میدهد قطریها بر مبنای قیمت کنونی نفت در حالی که 10سال زودتر از ایران به استخراج گاز از پارسجنوبی اقدام کردهاند تاکنون بیش از 50میلیارد دلار بیشتر از ایران از این میدان مشترک گاز برداشت کردهاند.
ولع همسایه کوچک ایران در سرمایهگذاری روی پروژههای گازی که از قضا، میادین آنها با ایران مشترک است، پایانی ندارد. البته این ولع چندان هم بینتیجه نبوده است. پس از کنار گذاشتن اندونزی از سوی قطر و تبدیل این کشور به بزرگترین تولیدکننده گاز مایع در جهان در چند سال گذشته، رویاهای این شیخنشین حاشیه خلیجفارس همچنان ادامه دارد و دلارهای گازی حاصله نیز به این رویاها جامه عمل و واقعیت میپوشاند.
تبدیل قطر به یک بازیگر در منطقه خلیجفارس، برگزاری نشستهای مهم منطقه در دوحه، استقرار مقر دائمی کشورهای تولیدکننده گاز در قطر و کسب میزبانی جامجهانی سال 2022 ازجمله رویدادهایی بوده است که طی همین دهه اخیر و با مدد بهرهگیری این کشور از منابع نفت و گازی رقم خورده است. البته این موضوع فقط به ذخایر نفتی و گازی عظیم این کشور بازنمیگردد. چندی پیش وزیر انرژی قطر در مراسم جشنی گفت: ما توانستیم ظرف ۱۴سال اخیر تولیدات گاز مایع خود را از صفر تا ۷۷میلیون تن در سال افزایش دهیم. خبرگزاری سیانای قطر نیز در گزارشی اعلام کرد که تولیدات گاز طبیعی مایع قطر با عملیاتی کردن دو خط تولید 6 و 7پروژه قطر گاز، با ظرفیت تولید حدود 7میلیون و ۸۰۰هزار تن به رکورد ۷۷میلیون تن در سال رسیده است. این موفقیت در تولید این حجم از گاز مایع در حالی است که بنا بر گزارشهای سال گذشته، انتظار میرفت قطر حداکثر تا سال ۲۰۱۲قادر به تولید ۷۷میلیون تن گاز مایع باشد. قطر از سال ۲۰۰۶ (با قدرت تولید سالانه ۲۰ تا ۲۱میلیون تن)، تولیدات گاز مایع خود را حدود ۴۰۰درصد افزایش داده است و طبق آمار رسمی این کشور، سال گذشته از مجموع ۶۸.۱۹میلیون تن صادرات گازی قطر، ۴۹.۴۴میلیون آن به صورت گاز مایع بوده است.
با این حال نکته اصلی و نگرانکننده در این بخش این است که قطر شریک عمده ایران در میدان گازى پارس جنوبى است که ۵۰درصد از مجموع ذخایر ایران را در خود جاى داده است. همچنین باید گفت که کشور قطر، برداشت گاز از این حوزه مشترک را در سال ۱۹۹۰آغاز کرده است، در حالی که ایران در سال ۲۰۰۱برای اولین بار از این میدان موفق به برداشت گاز شد.
حوزه گازی پارس جنوبی در فاصله 100کیلومتری از ساحل ایران در خلیجفارس وجود دارد و دارای مساحتی حدود 9700کیلومتر است و حدود 3700کیلومتر آن در آبهای جمهوری اسلامی ایران است. این حوزه عظیم گازی 8درصد گاز جهان را در خود دارد و سهم ایران از این حوزه عظیم حدود 14هزار تریلیون مترمکعب گاز است. هرچند سهم ایران یک سوم از حوزه گازی است، ولی این تقسیم از نظر جغرافیایی است و میزان برداشت دو طرف بستگی به میزان سرمایهگذاری و توان برداشت از این حوزه مشترک و مشاع دارد. قسمت تاسفبارتر این است که در این تقسیمبندی، طبیعت نیز به زیان ایران عمل میکند؛ چرا که به گفته برخی از کارشناسان، فشار گازی که در درون زمین وجود دارد به گونهای منفی به زیان ما عمل میکند و قطر هر اندازه که مصرف میکند به دلیل شیب زمین و نیز فشار لایههای درونی زمین، منابع نفت و گاز ایران نیز به سوی این کشور روان میشود.
ایران با ذخیره گازى ۳۰تریلیون مترمکعب بعد از روسیه داراى دومین ذخیره بزرگ جهانى است، اما به خاطر عدم پیشرفت در پروژههای تولید گاز، هماکنون قادر به صادرات مازاد بر مصرف داخلی گاز نیست. با این حال و در مقایسه با ایران، قطر معادل حدود ۱۶فاز پارس جنوبی را به صورت کمال به مرحله تولید رسانده است و در سال ۲۰۰۹ روزانه ۱۲.۵میلیارد فوت مکعب گاز از این حوزه برداشت کرده است.
توان رقابت با قطر را از ایران میگیرند
تا چند سال گذشته همواره مسوولان با اشاره به پیشرفتهای ایران در حوزه پارس جنوبی و اشاره به راهاندازی فازهای جدید این پروژه عظیم گازی، دست به تعیین ضربالاجلهایی برای دستیابی به ظرفیت برابر تولید با قطر میدادند، ولی ارزیابی برخی از کارشناسان و آگاهان این بخش نشان میدهد که چشمانداز مناسبی برای رسیدن به تولید برابر با همسایه جنوبی، فعلاً قابل ترسیم نیست.
چندی پیش، حمیدرضا کاتوزیان رئیس کمیسیون انرژی مجلس، در همین زمینه نسبت به کندی عملیات اجرایی توسعه میدان گازی پارس جنوبی ابراز نگرانی کرد و گفت که در ۹ماه گذشته این پروژه به جای ۲۵درصد، تنها 0.5درصد پیشرفت داشته است. کاتوزیان گفت: درباره پروژه پارس جنوبی که یک میدان مشترک گازی با کشور قطر است، با وجود گذشت 20سال از کشف آن اگر قرار باشد خودمان را با کشور قطر مقایسه کنیم، بسیار عقب هستیم. نماینده مردم تهران گفت: کشور قطر در این زمینه، تقریباً توسعه میدان و چاهها و حفاریهایش را به اتمام رسانده و ما به نصف این اقدامات نیز نرسیدهایم و در این زمینه میزان زیادی ضرر کردهایم. رئیس کمیسیون انرژی یادآور شد: نکتهای که در پروژه پارس جنوبی قابل توجه است این است که حدود 4ماه پیش مطرح کردند که تمام شرکتهای خارجی که در این پروژه حضور دارند از آنجا که کارشان کند است بهتر است بروند و کار به دست شرکتهای داخلی سپرده شود. نکته آن است که بسیاری از شرکتهای ایرانی که هماکنون در پروژه پارس جنوبی قرارداد بستهاند یا در حال بستن قرارداد هستند، همان شرکتهایی هستند که قبلاً هم در پروژهها حضور داشتند، اما هزینه کار آنها بسیار گزاف بوده و مدت زمانی که پروژهها را دنبال میکردند بسیار بیشتر از زمان استاندارد 60ماهه بوده است، بهطوریکه خیلی از این شرکتها پروژهها را 90ماهه و بیشتر به اتمام رساندند. حال شرکت نفت مجدداً با همان شرکتها در حال بستن قرارداد است و ادعا میکند 35ماهه کار را تمام میکند در حالیکه هم اکنون 4ماه از مدت 35ماه اعلام شده گذشته است. وی افزود: سئوال این است که این شرکتها با وضعیت کاری که در گذشته داشتهاند، چطور ادعا میکنند که 35ماهه کل فازهای پارس جنوبی را تمام میکنند؟ رئیس کمیسیون انرژی مجلس گفت: درباره یکی از قراردادها، شرکت نفت با طرف خارجی خود بر سر 7ماه اختلاف در تحویل پروژه قرارداد نبست. موضوع از این قرار بود که طرف خارجی که حدود 50-60سال تجربه کار در این حوزه را داشت مدعی بود که 67ماهه پروژه را تحویل میدهد، اما شرکت نفت تاکید داشت که کار باید 60ماهه انجام شود بنابراین مذاکره به هم خورد. حال سئوال این است که چطور 35ماهه کار را به اتمام میرسانند؟ وی یادآور شد: مگر این قراردادها از 4ماه پیش شروع نشده؟ بنابراین پیشرفت کار پارس جنوبی هم اکنون باید چهار سی و پنجم یعنی حدودا 10درصد باشد، اما آیا این اتفاق رخ داده است؟
کاتوزیان: برخی آمار غیرواقعی است
نماینده تهران گفت: برای فعالیتهای نفتی یک فعالیت مهندسی باید طراحی شود که اگر یک تیم کارشناسی قوی و با تجربه 3شیفت کار کند این طراحی یک سال به طور میانجامد. همچنین از زمان حفاری تا زمان نصب تجهیزات چاه 900روز یعنی حدود 3سال وقت میبرد. بنابراین انجام طراحی و سفارش کالاهای مورد نیاز موضوعاتی نیستند که بتوان به طور موازی انجام داد. این فعالیتها به موازات هم صورت نمیگیرد. ساخت وسایل مورد نیاز در صورت سفارش، گاهی تا 20ماه طول میکشد. مشخص است که این ادعای 35ماهه واقعا به نتیجه نمیرسد و این فعالیت گستردهتر و زمانبرتر خواهد بود. کاتوزیان گفت: نمیدانم آماری که داده میشود بر چه اساس است. معتقدم نکاتی که در مصاحبهها گفته میشود غیرواقعی است.
ایانی بر بلندپروازیهای گازی ایران
به نظر میرسد مجموع چنین عواملی سبب شد تا رویای ایران برای تبدیل به یک کشور بزرگ صادرکننده گاز مایع به تدریج کمرنگتر و کمرنگتر شود تا جایی که احمد قلعهبانی، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، با اعلام این که «طرحهاى تولید گاز مایع در شرایط کنونى براى ایران مقرون به صرفه نیست» عملاً توقف تلاش ایران برای تولید گاز مایع را تایید کرد. این سخنان در حالی مطرح شد که تیر ماه سال جاری، مدیرعامل شرکت مایعسازی گاز طبیعی با بیان اینکه ایران بازیگر کوچکی در بازار LNG نخواهد بود، از تبدیل ایران به دومین تولیدکننده گاز مایع جهان خبر داد و گفت: در حال حاضر قطر با مشکلاتی همچون قراردادهای بلندمدت با قیمت پایین فروش روبرو است. علی خیراندیش در آن برهه زمانی و درباره بازاریابیهای انجام گرفته برای فروش LNG و رقابت با قطر در بازارهای جهانی، با بیان اینکه با راهاندازی فاز یک ایران ال ان جی به ظرفیت 10.8میلیون تن ایران به پنجمین تولیدکننده بزرگ جهان تبدیل خواهد شد، گفت: با راهاندازی ترینهای 3 و 4ایران ال ان جی نیز حدود 22میلیون تن گاز مایع به بازار عرضه میشود، و با این میزان تولید LNG ایران در مدت کوتاهی به جایگاه دومین تولیدکننده ال ان جی جهان دست مییابد. وی با اشاره به این که این حجم از تولید LNG ایران بازیگر کوچکی در بازار جهانی LNG نخواهد بود، اظهار داشت: قاعده بازی این است که هر کشوری که بیشترین تولید را داشته باشد بازیگر اصلی بازار خواهد بود و کشور قطر هم از این قاعده کلی مستثنی نخواهد بود. وی با تاکید بر اینکه هم اکنون قطر با مشکلات متعددی همچون قراردادهای بلندمدتی با قیمت پایین فروش LNG روبرو است، اعلام کرد: از این رو ایران مشکلی برای ورود به بازار 180میلیون تنی گاز مایع نخواهد داشت.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/243