eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 2547  
تاریخ انتشار: 12 دی 1390
print

گزارش از ارقام متفاوت هزینه تولید نفت در ایران

حکایت یک دلاری که 1.3 میلیارد دلار می‌ارزد

در واقع این تفاوت ظاهرا کوچک که با واقعیت کلان آن آشنا شدیم، نشان دهنده عدم وجود یک مدیریت یکپارچه و متمرکز و کارآمد در ساختار هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دومین شرکت بزرگی نفتی جهان است.

 حیدر بهمنی مدیرعامل شرکت ملی حفاری ایران به تازگی درباره هزینه تولید هر بشکه نفت گفته است: "هزینه تولید هر بشکه نفت در ایران سه دلار است"
وی این رقم را در مقایسه با دیگر تولیدکنندگان نفت جهان پایین ارزیابی کرده و تاکید کرده است:‌ "این رقم در سایر کشورها بسیار بیشتر و حدود 10 دلار است."
بهمنی در این ارزیابی داوطلبانه از هزینه تولید نفت ایران (ظاهرا این اظهارات در جریان سخنرانی بهمنی در سالگرد تاسیس شرکت متبوع وی بیان شده‌اند)، ظاهرا رقم متوسط هزینه تولید نفت را در کشورهای جهان ۱۰ دلار اعلام کرده است. البته این مساله واقعیت دارد که هزینه تولید نفت در کشورهای مختلف دنیا با توجه به نوع مخازن و محل قرار گرفتن آنها با هم متفاوت است چنانکه هزینه تولید نفت در خلیج مکزیک به ۱۳ دلار در هر بشکه می‌رسد اما نکته اینجا است که نفت خلیج مکزیک به دلیل شرایط محیطی و محل قرار گرفتن مخازن یکی از گرانترین نفت‌ها از نظر هزینه تولید است و هزینه تولید نفت در دیگر مناطق جهان و به خصوص در خاورمیانه بسیار از میزان یاد شده کمتر ارزیابی می‌شود.

در واقع متوسط هزینه تولید نفت در عربستان به عنوان بزرگترین تولید کننده نفت عضو اوپک زیر ۲ دلار در هر بشکه و به شکل دقیق‌تر در حدود ۱.۳ دلار در هر بشکه برآورد می‌شود که از نیمی از هزینه اعلامی بهمنی برای تولید نفت ایران نیز کمتر است. حتی در عراق نیز که قراردادهای شیرینی با پیمانکاران برگ خارجی برای تولید نفت بسته و امتیازات متنوعی را در پروژه‌های توسعه میادین نفتی خود به آنها واگذار نموده است، هزینه تولید هر بشکه نفت ۵.۵ دلار در هر بشکه در نظر گرفته می‌شود که بخش بزرگی از آن نیز جنبه امتیاز و مشوق برای تولید کننده در راستای تولید حداکثری از میادین در بلند مدت دارد.

بر این اساس هزینه تولید ۳ دلاری مورد ادعای بهمنی چندان هم هزینه پایینی در مقایسه با دیگر کشورهای همسایه نفتی ما محسوب نمی‌شود. اگرچه شرایط تحریم صنعت نفت را نیز نمی‌توان در این خصوص نادیده گرفت اما موضوع اصلی این نوشتار تنها به مقایسه هزینه تولید نفت در ایران و همسایه‌های نفتی باز نمی‌گردد ( که البته در جای خود موضوع مهم و قابل اعتنایی است و باید مورد توجه جدی قرار بگیرد). مساله اصلی در واقع تفاوت هزینه اعلامی مسئولان مختلف صنعت نفت به خصوص در شرکت ملی نفت برای تولید نفت ایران است. تفاوتی که به دلیل کوچکی ظاهرا نباید اهمیتی داشته باشد.

*زیر و بم هزینه تولید نفت ایران

بر اساس این گزارش حیدر بهمنی مدیر عامل شرکت ملی حفاری به عنوان یکی از زیر مجموعه‌های شرکت ملی نفت (که ظاهرا تمایل چندانی نیز به خروج این مجموعه از ساختار دولتی ندارد) هزینه تولید هر بشکه نفت در کشور را ۳ دلار اعلام کرده (شرکت ملی نفت تولید کننده انحصاری نفت در ایران است) و این در حالی است که در مرداد ماه سال جاری عبدالمحمد دلپریش، مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت در ایران را نزدیک به ۴ دلار اعلام کرده است.

وی  هزینه تولید نفت در دریا را نزدیک به دو برابر هزینه تولید نفت در خشکی اعلام کرده و گفته است: "هزینه تولید هر بشکه نفت در دریا نزدیک به 5 دلار و هزینه تولید هر بشکه نفت در خشکی قریب به 2 دلار است که به طور میانگین متوسط هزینه تولید هر بشکه نفت در کشور تقریبا 4 دلار است."
ناگفته نماند که مدیران شرکت‌های تولید کننده نفت زیر مجموعه شرکت ملی نفت هزینه تقریبی تولید نفت در مجموعه‌های خود را اغلب زیر این ارقام اعلام کرده اما می‌گویند با هزینه‌های سربار شرکت ملی نفت، هزینه تولید هر بشکه نفت به بالاتر از این ارقام می‌رسد . چنانکه غلامرضا حسن‌بیگلو مدیرعامل سابق شرکت مناطق نفت‌خیز جنوب که بین 75 تا 80 درصد نفت کشور را تولید می‌کند در پاسخ به  هزینه تولید هر بشکه نفت را در این شرکت بین 1.5 تا 1.8 دلار اعلام کرده و گفته بود: "البته در سطح شرکت ملی نفت و با هزینه‌های سربار آن رقم هزینه تولید هر بشکه نفت بسیار بالاتر می‌رود."

البته هرمز قلاوند مدیرعامل فعلی این شرکت، در تیرماه سال جاری  هزینه استخراج هر بشکه از ۳ میلیون بشکه نفت تولیدی این شرکت را بین ۲ تا ۳ دلار اعلام کرده بود. (فعلا از این نکته بگذریم که در اوایل تاسیس شرکت ملی مناطق نفت‌خیز جنوب به عنوان تولید کننده اصلی نفت کشور، هزینه ۳۹ سنتی برای تولید هر بشکه نفت ثبت شده است) 
در مقابل این ادعا، دلپریش معاون برنامه‌ریزی تلفیقی شرکت ملی نفت در پاسخ به پرسشی در زمینه اعلام رقم‌های 5 یا 6 دلاری تولید نفت در شرکت‌های تابعه شرکت‌ ملی نفت با احتساب هزینه‌های سربار شرکت ملی نفت می‌گوید: "آنها امکان محاسبه هزینه‌های سربار شرکت ملی نفت را ندارند، چنانکه باید هزینه‌های استهلاک و سرمایه را محاسبه کنند اما دسترسی به اطلاعات مورد نیاز در این مورد را ندارند."

چنانکه کاظم وزیر هامانه نیز در اوایل کار دولت نهم در اواخر سال ۸۵ ، در پاسخ به پرسش مشابهی هزینه تولید نفت ایران در مناطق خشکی را ۱.۵ و در دریا ۳ دلار اعلام کرده بود.
اما اصلا این نکته چه اهمیتی دارد؟ مگر فاصله ۳ و ۴ دلار بیش از یک دلار است؟ کمی هرینه کمتر یا بیشتر در برابر منافع چند ده میلیارد دلاری تولید و صادرات نفت خام چه اهمیتی دارد؟ در باره این مساله و همچنین اهمیت کاهش هزینه‌های تولید نفت خام توضیح خواهیم داد.

*یک دلار یا یک میلیارد دلار؟

پاسخ به این پرسش چندان هم دشوار نیست. بنا بر ادعای شرکت ملی نفت در ایران روزانه کمی کمتر از ۴ میلیون بشکه در روز نفت تولید می‌شود. بر این اساس تفاوت هزینه اعلامی ۳ و ۴ دلاری تولید نفت در کشور روزانه قریب به ۴ میلیون دلار برآورد می‌شود. در طول ۳۶۵ روز یک سال این هزینه به ۱ میلیارد و ۴۶۰ میلیون دلار یعنی قریب به ۱.۵ میلیارد دلار بالغ می‌شود.

حتی اگر آمار ۳ میلیون و ۵۰۰ هزار بشکه‌ای تولید نفت ایران را که توسط اوپک اعلام شده است در نظر بگیریم نیز نتایج تفاوت چشمگیری نمی‌کند و این رقم به ۱ میلیارد و ۲۷۷ میلیون دلار بالغ می‌شود. یعنی همان یک دلار تفاوت هزینه‌های اعلامی، بیش از یک میلیارد دلار در اقتصاد ملی و اقتصاد صنعت نفت ارزش دارد.

حال این یک و نیم میلیارد دلار کجاست؟ یعنی آیا این رقم جایی در عمل یا جایی در عملیات حسابداری گم می‌شود؟ پاسخ به این پرسش قطعا خیر است. در واقع عملا این تفاوت ظاهرا کوچک در ارقام اعلامی که با واقعیت تاثیر کلان آن آشنا شدیم، نشاندهنده عدم وجود یک مدیریت یکپارچه و متمرکز و  کارآمد در ساختار هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌های دومین شرکت بزرگی نفتی جهان و آشفتگی رفتار این شرکت است.

بر این اساس زمانی که مدیران ارشد شرکت ملی نفت ایران، ارقام متفاوتی را به عنوان هزینه تولید نفت در ایران اعلام می‌کنند، یعنی از روش‌های ثابت و استانداردی برای محاسبه هزینه‌ها استفاده نمی‌شود و به معنی دقیق‌تر یعنی کسی از نحوه محاسبه دقیق هزینه‌ها در شرکت ملی نفت اطلاع ندارد که حال بخواهد آن را کاهش داده یا بهینه کند یا با حداکثر بهره‌وری منابع قابل دستیابی را به پروژه‌ها اختصاص دهد و از منافع پروژه‌های قبلی، پروژه‌های جدید را وارد فاز اجرایی کند.
در واقع شرکت ملی نفت ایران در طول سال‌های طولانی فعالیت خود در دوره‌های مختلف و با وجود مدیران ارشد مدعی این شرکت برای نحوه عملکرد خود و شرکت‌های تابعه هیچ استاندارد مشخصی تدوین و اجرا نکرده است و از این بابت توانایی کنترل فرآیندهای مرتبط با سرمایه‌گذاری‌ها و هزینه‌های کلان خود را ندارد.

هم از این روست که این شرکت با وجود بارها تلاش برای محاسبه هزینه‌های تولید نفت به عنوان یک پایه برای ارزیابی عملکرد خود، تا کنون برای این کار موفق نشده است چنان که بر اساس گفته دلپریش این کار به یک سامانه اطلاعاتی بسیار قوی نیاز دارد تا بتواند مجموعه فعالیت‌ها را در نظر بگیرد و محاسبه هزینه‌ها‌ به دقت ممکن شود.
بر این اساس برای استقرار سامانه ERP، به عنوان یکی از سامانه‌های مورد نیاز برای این کار، به ۳ سال زمان نیاز است.
این وضعیت را باید در کنار رویکرد شرکت ملی نفت به بستن قراردادهای بیع متقابل سقف باز یا open capex در شرایط فعلی و همچنین مساله تحریم‌ها قرار داد تا عمق مساله روشن‌تر شود. عدم وجود رویه‌های ثابت و تعیین شده در بستن قراردادهای توسعه میادین و رفتار عملا بدون چارچوب شرکت‌های تولید کننده نفت زیر مجموعه شرکت ملی نفت نیز این مشکل را تشدید می‌کند.

این نکته نیز نباید نادیده گرفته شود که معمولا صنعت نفت برای دور نگه داشتن خود از انتقادات ناشی از ناتوانی مدیران و ناکارآمدی سازوکارهای اجرایی خود به عدم شفافیت و پنهان کردن اطلاعات روی می‌آورد چنانکه در هر یک از قراردادهای این صنعت بندهای محکمی برای عدم افشای حداقلی اطلاعات مربوط به توسعه میادین یا دیگر فعالیت‌ها وجود دارد و همین دلیل است که بسیاری از معضلات عمده مدیریتی این صنعت از دید افکار عمومی و حتی نهادهای نظارتی نیز پنهان می‌ماند.
در چنین شرایطی این پرسش به شدت خودنمایی می‌کند که وقتی شرکت ملی نفت به شدت با کمبود منابع برای سرمایه‌گذاری مواجه است و بر اساس گفته‌های متعدد مسئولان مختلف صنعت نفت این صنعت به هر یک سنت از منابع مالی برای سرمایه‌گذاری و حلوگیری از کاهش تولید نفت نیاز دارند، تلاش نکردن برای استقرار یک ساختار جامع و متمرکز برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری و عدم ایجاد بانک‌های اطلاعاتی مختلف که ناگفته پیداست هزینه‌های کلانی را از محل عدم شفافیت به این صنعت تحمیل می‌کند با چه منطقی قابل توجیه است؟

منبع :  خبرگزاری فارس

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/2547