eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 27000  
تاریخ انتشار: 10 آذر 1393
print

نکات مدیریتی

آیا تمرکز زیاد برای مدیران مضر است؟

تمرکز کردن به خودی خود در هر کاری بسیار خوب است. سال‌های سال است که به مدیران توصیه شده تمرکز خود را بر مسائل مشخصی مانند طراحی استراتژی‌هایی برای تولید بهتر و کم‌هزینه‌تر محصول، از بین بردن موانع خط تولید، توسعه اولویت‌ها و توجه به دو یا سه اولویت اصلی و سازماندهی زمان به‌گونه‌ای که بتوان به صورت پی در پی بر مسائل پیچیده متمرکز شد، حفظ کنند.

نویسنده: James Heskett
مترجم: مریم رضایی
منبع: HBS
تمرکز کردن به خودی خود در هر کاری بسیار خوب است. سال‌های سال است که به مدیران توصیه شده تمرکز خود را بر مسائل مشخصی مانند طراحی استراتژی‌هایی برای تولید بهتر و کم‌هزینه‌تر محصول، از بین بردن موانع خط تولید، توسعه اولویت‌ها و توجه به دو یا سه اولویت اصلی و سازماندهی زمان به‌گونه‌ای که بتوان به صورت پی در پی بر مسائل پیچیده متمرکز شد، حفظ کنند.
اما گاهی اوقات تمرکز بیش از حد می‌تواند برای سلامت ما، چه از نظر فردی و چه سازمانی مضر باشد. به عنوان مثال، جرومه گروپمن، در کتاب خود به نام «پزشکان چگونه فکر می‌کنند» توصیه می‌کند که وقتی به عنوان بیمار به پزشک مراجعه می‌کنید و آن پزشک با تمرکز بیش از حد به تشخیص و روش درمانی خاصی رسیده، این سوال را مطرح کنید: «چه راهکارهای دیگری می‌تواند وجود داشته باشد؟» او می‌گوید این یکی از مهم‌ترین سوالات زندگی ما است که معمولا پرسیده نمی‌شود و برای بر هم زدن تمرکز طراحی شده است. ماکس بازرمن، در کتاب جدید خود به نام «قدرت توجه کردن» نتیجه می‌گیرد که تمرکز بیش از حد، یکی از دلایلی است که باعث می‌شود رهبران سازمانی نتوانند به واقعیت‌های مهم مرتبط با تصمیم‌های خود توجه کنند. او برای اثبات این موضوع به مثال معروفی اشاره می‌کند که در آن از گروهی مدیر خواسته شد تعداد دفعات عبور یک توپ از میان افرادی که در یک فیلم نمایش داده می‌شوند را بشمارند. در اواسط فیلم، زنی با چتر از وسط گروه عبور می‌کند. در هر باری که این فیلم پخش شد، همواره بیش از نیمی از تماشاچیان که بیش از حد بر آن توپ متمرکز شده بودند، نتوانستند زن چتر به دست را ببینند. این نشان می‌دهد آنها بیشتر تمرکز می‌کنند تا توجه. به گفته بازرمن، تمرکز بیش از حد بر یک موضوع یکی از چند دلیل عدم توانایی ما برای توجه کردن است. از دیگر دلایل می‌توان به استفاده از اطلاعات حاضر و آماده و محدود کردن گزینه‌ها به هر آنچه پیش روی ما است، (جست‌وجو برای کلید گم شده زیر نور چراغ در شب، در حالی که جست‌وجو در نور روز بهتر است) جهت‌گیری به سوی یک سری منابع خاص، اعتماد بی‌مورد به یک سیستم بیش از حد پیچیده که فهم آن دشوار است (مانند اعتماد به نظام مالی برای کشف و خنثی کردن دلایل بروز رکود بزرگ اقتصادی بدون شناخت خود سیستم) و تمایل به نادیده گرفتن آینده (چشم‌پوشی از اثرات بلند مدت گرم شدن زمین با اتخاذ تصمیمات کوتاه مدت)، اشاره کرد. برای حل این موضوع ابتدا باید بدانیم که توجه کردن، چه به صورت فردی و چه در سطح سازمانی قابل یادگیری است و نیازمند آن است که مدیران سازمانی، عادت پرسیدن سوالی را که گروپمن به آن اشاره کرده ایجاد کنند: «چه راهکارهای دیگری می‌تواند وجود داشته باشد؟» و سپس به دقت به پاسخ‌های آن گوش دهند.

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/27000