شرکت نفتی بریتیش پترولیوم در جدیدترین گزارش خود با عنوان «دورنمای بازار انرژی تا سال 2035» پیشبینی نمود که تقاضا برای گاز طبیعی LNG طی 20 سال آینده ، با برخورداری از نرخ رشد سالانه 1.9 درصدی، بیشترین نرخ رشد تقاضا در بین منابع سوخت فسیلی را بخود اختصاص خواهد داد.
به گزارش ارانیکو ، شرکت نفتی بریتیش پترولیوم در جدیدترین گزارش خود با عنوان «دورنمای بازار انرژی تا سال 2035» پیشبینی نمود که تقاضا برای گاز طبیعی LNG طی 20 سال آینده ، با برخورداری از نرخ رشد سالانه 1.9 درصدی، بیشترین نرخ رشد تقاضا در بین منابع سوخت فسیلی را بخود اختصاص خواهد داد.
بر اساس این گزارش، بیش از نیمی از رشد تقاضا از محل افزایش تولید منابع گازی روسیه و خاورمیانه ، و نیم دیگر نیز از منابع گاز «شیل» تامین خواهد شد. تا سال 2035 ایالات متحده آمریکا، که در حال حاضر تقریباً تمامی تولید جهانی گاز «شیل» را به خود اختصاص داده، همچنان بعنوان یک تامین کننده عمده حدود سهچهارم تولید گاز از منابع «شیل» را در اختیار خواهد داشت.
افزایش تقاضا از سوی چین طی دهه گذشته موجب شده تا ذغالسنگ بالاترین رشد مصرف در بین سوختهای فسیلی راشاهد باشد. اما اینک، بر اساس پیشبینی انجام شده توسط شرکت نفتی بریتش پترولیوم ، انتظار میرود طی بیست سال آینده نرخ رشد تقاضا برای ذغالسنگ کاهش یافته و سالانه به 0.8 درصد برسد که به مقدار جزئی از میزان رشد پیشبینی شده برای نفت خام( حدود 0.8 درصد) نیز، کمتر خواهد بود.
با فزونی گرفتن تقاضا برای گاز طبیعی، مناطق عمده تجارت آن نیز دستخوش تحول شده و تا اوایل دهه 2020 منطقه آسیا-پاسیفیک جایگزین اروپا به عنوان واردکننده محض گاز طبیعی خواهد شد. این در حالیست که با توسعه روزافزون بهرهبرداری از منابع نفت و گاز «شیل» در آمریکای شمالی، کشورهای این منطقه میز جایگاه خود به عنوان یک واردکننده محض را از دست داده و صادرکننده عمده گاز طبیعی تبدیل خواهند شد.
بنابر این گزارش در پاسخ به افزایش تقاضا ، میزان تولیدگاز طبیعی تا سال 2020 سالانه 8 درصد افزایش مییابد. این بدان مفهوم است که حجم تجارت جهانی گاز از ظرفیت فعلی خطوط لوله انتقال فراتر خواهد رفت.
افزایش تجارت جهانی گاز اثرات دیگری نیز بر بازارها خواهد داشت.بدین معنی که در طی زمان، این روند ارتباطات نزدیکتر و همگونی بیشتر بازارها و قیمتها را درپی داشته و در چنین حالتی بازار شاهد تنوع بیشتر منابع تامین گاز طبیعی، بخصوص برای مصرفکنندگان در اروپا و چین خواهد بود.
خودکفایی انرژی در منطقه آمریکای شمالی، که انتظار میرود طی سالجاری به صادرکننده محض تبدیل شود، همراه با افزایش حجم مبادلات تجاری در این بخش، اثرات زیربنایی بر روند عرضه و تقاضا برای گاز طبیعی خواهد داشت.
پیشبینی می شود که افزایش عرضه و کاهش تقاضا برای نفت و گاز از سوی آمریکا، کاهش مصرف در بین کشورهای اروپایی در نتیجه بهبود بهرهوری و صرفهجویی در مصرف از یک سو، و افزایش تقاضا از طرف کشورهای آسیایی در نتیجه افزایش رشد اقتصادی از سوی دیگر، موجب شود تا روند تجارت گاز طبیعی از غرب به سمت شرق تغییر یابد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/29292