هفته گذشته در بازار محصولات پلیمری شاهد نیمه تعطیل بودن بازار بودیم که عدم اعلام نرخ یا ثبت معاملات و همچنین عدم حضور فعالان کوچک و بزرگ در بازار را میتوان واقعیتهای هفته گذشته دانست.
البته همچون سالهای قبل بازار را باید پس از تعطیلات غیررسمی تعقیب کرد و شرایط بهصورت کلی عادی به نظر میرسد. این در حالی بود که معاملات بورس کالای ایران به نسبت حجم عرضهها جذاب به نظر میرسید که در کنار دست یافتن به توافق ایران و کشورهای 1+5 نیز میتواند دورنمای مثبتی را پیش روی بازار قرار دهد. بهصورت کلی احتمال کاهش قیمت دلار در بازار داخلی، ترس از کاهش جذابیت صادرات مواد اولیه به دلیل ثبات قیمتهای جهانی و حتی کاهش آن به دلیل احتمال افت بهای نفت و البته امید به بهبود فرآیندهای صادراتی محصولات پتروشیمی، نزدیکی به روزهای گرم سال و انتظار افزایش تقاضای محصولات پلاستیکی، گشایشهای بینالمللی و احتمال ورود منابع مالی به کشور و رونق احداث پروژههای جدید یا در حال احداث و بهبود سطح تکنولوژیکی تولیدات و واحدهای تولیدی جمعا میتوانند شرایط بهتری را پیش روی بازار محصولات پلیمری ترسیم کند.
حجم معامله محصولات پلیمری در هفته اول بازگشایی بازارها به بیش از 16 هزار تن بالغ شد که البته حجم قابل توجهی به شمار نمیرود، ولی با توجه به نیمه تعطیل بودن بازارها، باید این حجم معامله را نیز به فال نیک گرفت. این در حالی بود که به نسبت هفته پایانی سال گذشته و حجم معامله بیش از 45 هزار تن شاهد افت هستیم که کمترین حجم معامله در ماههای اخیر به شمار میرود. این در حالی بود که حجم عرضهها نیز این بار کاهش داشت و در تناسب نسبی با حجم معاملات قرار گرفت. تمامی این موارد در شرایطی رخ داد که بازار داخلی شاهد جذابیت چندان یا حجم معاملات چشمگیری نبود که بتوان بازار را تعطیل یا به عبارت بهتر نیمه تعطیل دانست.
البته وضعیت معاملات در بورس کالای ایران نشان میدهد که باید انتظار افزایش حجم معاملات در بازار داخلی را داشته باشیم که البته نزدیکی به روزهای گرم سال با پایان یافتن تعطیلات سال نو این انتظار را تقویت میکند. اگر حجم معامله پلیمرها در پایان سال 93 و ابتدای سال جاری را در نظر نگیریم شاهد افزایش نسبی این حجم هستیم که داده مثبتی برای کل بازار تلقی میشود.
این در حالی است که هنوز هم وضعیت معاملات در بورس کالا در شرایط مطلوبی قرار ندارد و هنوز هم انتظار کلی بر افزایش بیشتر حجم معاملات قرار دارد. البته با توجه به کاهش قیمتهای جهانی بهصورت کلی و نوسان محدود قیمت دلار، جذابیت صادرات برای تولیدکنندگان اصلی کاهش یافته بود که این مطلب را نیز باید در نظر داشت که بهصورت روزشمار، جذابیت فروش در بازار داخلی در حال تقویت بود. به نظر میرسد باید به ادامه این وضعیت امیدوار باشیم، زیرا کاهش قیمت دلار و افزایش عرضه محصولات وارداتی به بازار داخلی تاثیر بیشتری بر وضعیت سودآوری شرکتهای بزرگ پتروشیمی خواهد داشت تا برداشته شدن برخی از محدودیتهای صادراتی.
در لحظه تنظیم این گزارش قیمت هر بشکه نفت خام آمریکا با 9/ 1 درصد کاهش معادل افت 95 سنتی آن به قیمت 49 دلار و 14 سنت رسید و نرخ هر بشکه نفت خام برنت نیز با 77/ 3 درصد کاهش معادل 2.15 دلار به 54 دلار و 95 سنت رسید. این کاهش قیمتها که در روزها و هفتههای اخیر بیسابقه بوده است باید تنها به دلیل بیانیه لوزان دانست زیرا افت شدید بهای نفت برنت به نسبت نفت خام آمریکا، نشان میدهد که بازار از ترس افزایش حجم عرضه نفت خام ایران وارد یک فاز شکننده و خطرناک شده است. این در حالی است که قیمت هر میلیون بیتییو گاز طبیعی (واحد اندازهگیری قیمت گاز طبیعی با استناد به میزان تولید انرژی حرارتی بر اساس واحدهای انگلیسی) در بازار آمریکا با 15/ 4 درصد رشد همراه شد که میتواند تا حدودی رونق را به این بازار بازگرداند که البته احتمال افزایش قیمت تمامشده محصولات پتروشیمی تولیدشده از گازطبیعی در بازار آمریکا را نیز تقویت میکند. در هر صورت چندگانگی قیمتها در بازار نفت، گاز طبیعی و محصولات پتروشیمی و پالایشی نشاندهنده عدم تبعیت بازار از یک روند یکساله و مشخص است که دورنمای مشخصی را تصویر نمیکند.
در هر حال افزایش حجم عرضه نفت خام ایران به بازارهای جهانی که در صحبتهای زنگنه وزیر نفت حتی افزایش عرضه روزی یک میلیون بشکه در روز هم وجود دارد میتواند باز هم قیمت نفت را کاهشی کند که در کنار کاهش نرخ نفتا، میتواند قیمت تمامشده را در بخش بزرگی از تولیدکنندگان محصولات پتروشیمی در جهان کاهش دهد. این موضوع پتانسیل افزایش قیمتهای محصولات پتروشیمی را که هفتههای گذشته خودنمایی میکرد محدود خواهد کرد. البته هنوز هم مشخص نیست این طرزفکر و کاهش بیشتر قیمت نفت محقق خواهد شد یا خیر، ولی حتی قیمتهای پایین فعلی برای پایان روز جمعه هم داده مثبتی برای بازار محصولات پتروشیمی به شمار نمیرود.
مهمترین رخداد در بازارهای داخلی و حتی اتفاقات مهم جهانی موثر بر شرایط کشور را باید مذاکرات هستهای و بیانیه لوزان دانست که قطعا تاثیر بسیاری خواهد داشت. البته هنوز واقعیتهای این اقدام بهصورت کامل رسانهای نشده و هر کشور یا شخصی برداشت خود را با تکیه بر منافعشان اعلام میکنند. این مطلب نشان میدهد که برای تحلیل و تفسیر این رخداد و تاثیر آن بر بازارها به زمان بیشتری نیاز است و باید تا علنی شدن واقعیتهای آن صبر و انتظار را در پیش گرفت. در هر صورت این بیانیه میتواند فرآیند واردات مواد اولیه به کشور را تسهیل کند که قطعا داده مثبتی برای صنایع مصرفکننده با محوریت صنایع تکمیلی و پاییندستی خواهد بود که میتواند ظرفیتهای موجود خالی فعلی را محدود کند و حجم تولید را افزایش دهد. از سویی انتظار کاهش قیمت دلار هم متصور است که میتواند با تاثیر کاهشی بر قیمتهای پایه در بورس کالا، دادهای مطلوب برای کل بازار به شمار بیاید. البته افت نرخ ارز هم مطلبی است که جذابیت صادرات را به نسبت کاهش خواهد داد که میتواند دادهای برای حمایت از بالا ماندن حجم عرضهها در بورس و بازار باشد. تمامی این موارد در شرایطی خودنمایی خواهد کرد که دستیابی به توافق جامع هستهای با احتساب برطرف شدن کامل تحریمهای کالایی و مالی، زمانبر بوده و میتواند ماهها به طول بینجامد. این وضعیت ادامهدار، ممکن است به شکننده شدن بازار داخلی منجر شود که از یکسو امید به افزایش حجم عرضههای داخلی و وارداتی و همچنین در بورس کالای ایران در کنار ترس از کاهش یا قطع عرضه مواد اولیه و حتی چندگانگی قیمتها دورنمای بازار را با محوریت این توافق ترسیم میکند.
با توجه به تمامی این موارد به نظر میرسد وضعیت پیشروی صنایع پاییندستی محصولات پتروشیمی در مسیر تقویت حرکت کند زیرا یا شاهد بالا بودن حجم عرضهها در بازار داخلی خواهیم بود یا با انتظار کاهش قیمت دلار و عدم تحریک محسوس در بازارهای جهانی محصولات پتروشیمی، قیمتهای مواد اولیه یا افزایش نخواهد داشت یا حتی کاهش آرامی را تجربه خواهد کرد. البته با توجه به بازارهای صادراتی با محوریت بازارهای عراق و افغانستان و همچنین نیاز و اقدام به ریلگذاریهای سیاسی برای تسهیل شرایط صادرات و حتی کشف بازارهای جدید، میتوان شرایط پیش رو را جذاب ارزیابی کرد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/30414