صدای رسیدن یک مسیج: کلیپ «داستان هستهای» قسمت اول: «سیکل سازش؛ پلکان چرخش» انتشار قسمت اول برنامه مستندی که بدرقهکننده تیم هستهای ایران است و دیروز، راهی وین شدهاند تا نگارش متن توافق جامع را ادامه دهند.
صدای رسیدن یک مسیج: کلیپ «داستان هستهای» قسمت اول: «سیکل سازش؛ پلکان چرخش» انتشار قسمت اول برنامه مستندی که بدرقهکننده تیم هستهای ایران است و دیروز، راهی وین شدهاند تا نگارش متن توافق جامع را ادامه دهند.
مستندی ساختهشده توسط خبرگزاری «تسنیم» که نقش اصلی آن به باراک اوباما و مهدی محمدی، سخنگوی تیم مذاکرهکننده پیشین (دوران سعید جلیلی) و سردبیر فعلی روزنامه وطن امروز (مخالفخوان مذاکره هستهای) داده شده است. شواهد نشان میدهد درشرایطیکه تیم مذاکرهکننده فعلی بهدلیل شرایط مذاکراتی امکان ارائه اطلاعات بیشتر در رسانههای عمومی را ندارند، فرصت خوبی برای سخنگوی تیم مذاکرهکننده پیشین و همفکران او ایجاد شده که به طرح دیدگاههای دلواپسانه خود بپردازد. اگرچه انتخابات خرداد ٩٢ نشان داد که اقبال عمومی به این طیف تا چه میزان است اما برنامههای رسانهای متعددی تلاش میکنند تا به این طرز فکر بیش از وزن واقعیاش در جامعه تریبون بدهد.
اما این تنها یک کلیپ نیست که همراه فرازونشیب مذاکرات به خورد مخاطبان داده میشود. صداوسیما که تلاش میکرد بعد از تفاهم لوزان با دعوت از مذاکرهکنندگان هستهای خود را همراه این فرایند سخت نشان دهد، این روزها دیگر خیال خود را راحت کرده و مستندهای شدیدا منتقدانه، رو کرده است. علاوه بر آنکه تقریبا در نیمروزی از برنامههای صدا و سیما (شبکههای متعدد تلویزیونی و رادیویی) نیست که دو نفر در حال چالش در مورد مذاکره هستهای نباشند. همگی چماق «فکتشیت» آمریکایی در دست گرفته و درحال کوبیدن بر سر مذاکرات هستهای هستند.
این را بگذارید در کنار قانعنشدنهای مکرر عدهای قلیل در مجلس که به نظر میرسد، حجت کردهاند در مقابل پاسخهای جواد ظریف و عباس عراقچی بهعنوان مذاکرهکنندگان هستهای قانع نشوند. گروهی که بعد از توافق ژنو، (آذر ٩٢) با عنوان «دلواپس» شروع به نقد مذاکره هستهای، تیم مذاکرهکننده و خفیفکردن دستاوردهای آنها کردند. پرچمدار این گروه، همان کسانی هستند که چندین سال در جریان مذاکرات هستهای بهدنبال این بودند که طرف مقابل مذاکراتی (١+٥) حق غنیسازی ایران را به رسمیت بشناسد. درحالیکه با پذیرش محدودیت در غنیسازی پنجدرصدی در برنامه اقدام مشترک (توافق ژنو) در عمل، داشتن این حق برای ایران پذیرفته شد. آنهم سهماه بعد از شروع مذاکرات توسط تیم جدید. همه اینها درحالی است که با عضویت ایران در انپیتی (از ١٩٦٨) این حق از کشور ما گرفتنی نیست. بعد از کارناوال دلواپسی بود که بیلبوردهای «صداقت آمریکایی» به راه افتاد و تیم مذاکرهکننده را در مقابل کسانی نشان داد که در کمال بیاحترامی، در حال گپزدن با آنها هستند.
کشاکش ملیبودن یا نبودن
صداوسیما بعد از تفاهم لوزان، غیر از چند برنامه که به تیم مذاکرهکننده فرصت میداد تا در مورد مذاکرات و آنچه گذشته و راهی که در پیش دارند سخن بگویند، در مابقی برنامهها تلاش میکند سؤالاتی جدی در ذهن مخاطب ایجاد کند. درحالیکه حتی در برنامههایی که تیم مذاکرهکننده دعوت بودهاند نیز نیم بیشتری از برنامه به سؤالاتی اختصاص داشته که برمبنای فکتشیت آمریکاییها و ادعاهای آنها طراحی شده بود. درحالیکه محمدجواد ظریف، رئیس تیم مذاکرهکننده، از ابتدای مذاکرات تأکید کرده بود این فکتشیت از نظر آنها بیاعتبار و غیرقابل استناد است. تیم مذاکرهکننده همیشه تأکید میکند که «در فضای رسانهای مذاکره نمیکند، بلکه روی میز مذاکره مذاکره میکند».«نظارت فقط متعارف»، جدیدترین تلاش رسانهای صداوسیما برای عدم همراهی با تیم مذاکرهکننده است. پیش از اینهم دو مستند با عناوین «از هیروشیما تا لوزان» و «شطرنج با گرگها» به تهیهکنندگی گروه تلویزیونی برنامه ثریا در شبکههای یک و سه سیما پخش شده بود. تیزر مستند «شطرنج با گرگها» با گریههای جانسوز مادری آغاز میشود؛ او از حال فرزند بیمارش که مجبور است همیشه آمپولی را تزریق کند، مینالد. احتمالا داروی این بیمار جزء داروهای تحریمی است یا جزء داروهایی که باید با رادیوداروها تولید شود که مرتبط با کاربرد پزشکی برنامه هستهای ایران است؛ بخشی از فعالیت هستهای ایران که تیم مذاکرهکننده حاضر به هیچ نوع کوتاهآمدن در مورد آن نشده است. آنهم با این تئوری که برنامه هستهای ایران به سمت صنعتیشدن پیش میرود. ترجیعبند همه این مستندها یکی است؛ آنها تلاش میکنند نشان دهند تیم مذاکرهکننده ایرانی بازنده این مذاکرات است و بازی برد- برد عملی نیست. در عین حال که حرف اصلی آنها این است که مذاکره با ازدستدادن توان هستهای کشور به پایان خواهد رسید.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/34034