به دلیل بسط و توسعه ارتباطات جهانی و نیاز روزافزون کشورهای جهان به لحاظ اقتصادی به یکدیگر، تجارت خارجی به یکی از مقولههای ضروری واجتنابناپذیر تبدیل شده و در این حوزه، واردات از مباحث مهم در اقتصاد ملی به شمار میرود.
گاهی این موضوع میتواند نقش ضد تورمی داشته باشد چرا که اگر تورم به دلیل افزایش تقاضا ایجاد شده باشد و بخش عرضه داخلی نتواند پاسخگوی آن تقاضا باشد، تنها مسیر، استفاده از کانال واردات است. البته این به شرطی است که واردات، کالاهای تولیدی داخلی و تولیدکننده را دچار بحران نکرده و احساس رقابت را از آنها سلب نکند. از سوی دیگر، بخش قابل توجه از واردات هر کشوری مربوط به تأمین مواد اولیه و کالاهای اساسی و سرمایهای آن جامعه است که در صورت تأمین نشدن مناسب، هر اقتصادی را با بحرانهای جدی روبهرو میکند. تأثیر واردات بر اقتصاد و تولید داخلی، به عوامل مختلفی مانند شرایط اقتصادی، نگرش و سیاستهای مسئولان امر وابسته است. کشورهایی که در مسیر توسعه و صنعتی شدن قرار دارند نیازمند واردات برای تأمین مواد اولیه هستند و این امر اجتنابناپذیر بوده و نیازمند مدیریت صحیح واردات خواهد بود.
متاسفانه در سالهای گذشته شاهد واردات بیرویه کالاهای مصرفی و نهایی به کشور بودیم که بخش عمدهای از آن هم بهصورت قاچاق وارد میشود که این امر تبعاتی منفی برای تولید داخلی به همراه داشته است. این موضوع در صنعت نساجی بهویژه در صنعت تولید پوشاک بسیار مشهود است. امروزه مد به موضوعی مهم در سطح جامعه بهویژه در میان جوانان تبدیل شده و در این زمینه نقش رسانههای ارتباطی غیرقابل انکار است.
میتوان ادعا کرد که وسایل ارتباط جمعی همچون رادیو، تلویزیون، ماهواره و اینترنت و... شیوه زندگی افراد بیشماری را عوض کردهاند و با توجه به جمعیت جوان قابل توجه کشور، یکی از مهمترین مسائلی که مطرح میشود نوع پوشش این قشر است که بخشی از الگوهای خود را از جوامع غربی و افراد سرشناس و هنرمندان و هنرپیشههای آن دریافت کردهاند. این درحالی است که سازمانهای متولی امر ساماندهی مد و رسانههای داخلی توفیق چندانی در زمینه تغییر سلایق جامعه و بومیسازی آن نداشته و نتوانستهاند الگوهای مناسبی را به جوانان معرفی کنند. فرهنگ، سلیقه و مد نیز مانند اقتصاد بوده و تابع دستور و بخشنامه نیست و مسیر خود را طی میکند و تابع عرضه و تقاضاست و بیشتر از تبلیغات تاثیر میپذیرد؛ در همین بخش است که رسانههای بینالمللی موثرتر عمل کرده و با الگوسازی افراد معروف اعم از هنرپیشهها، ورزشکاران، هنرمندان و... سعی در القای سلایق خود میکنند و در این کار موفق هم هستند و با هجوم گسترده به دیگر جوامع، در سلایق مردم آن جوامع رخنه و رسوخ میکنند.
قبل از اینکه واردات بر فرهنگ و نحوه پوشش مردم یک جامعه تاثیر بگذارد ابتدا رسانهها، تبلیغات و الگوهای داخلی و خارجی کار خود را انجام میدهند و جامعه را آماده و تشنه استقبال میکنند و پس از بسترسازی لازم، آنگاه است که پیاده نظام واردات بدون هیچ مقاومتی وارد شده و جامعه را تسخیر میکند و نهتنها مقاومتی وجود ندارد بلکه به خوبی هم مورد استقبال قرار میگیرد و معدود ارگانها و رسانههایی هم که مقاومت نشان میدهند به زودی تسلیم جو عمومی جامعه شده و عقبنشینی میکنند. به همین دلیل و همچنین به علت توسعه نامناسب صنعت مد و پوشاک در ایران، نتوانستهایم در سالهای اخیر به خوبی پاسخگوی نیاز و علایق جوانان و اقشار مختلف جامعه باشیم. از اینرو حجم زیادی از پوشاک مصرفی جامعه از طریق واردات، قاچاق یا کالای همراه مسافر تامین میشود.
مباحث مربوط به مد از جمله مواردی است که با سلیقه افراد ارتباط نزدیک و مستقیم دارد و به همین دلیل چنانچه این نیاز از طریق تولیدات داخلی تامین نشود، واردات پاسخ خوبی برای رفع این عطش است که موجب سرازیر شدن درآمد بالایی به جیب واردکنندگان خواهد شد. این در حالی است که چنانچه مبحث مد بهعنوان یک مهم در جامعه از سوی مسئولان شناخته شده و سیاستهای لازم برای ترویج و تبلیغ فرهنگ و سنتهای موجود در قالب طرحهای قابل پذیرش برای جامعه بهویژه جوانان اتخاذ شده و اقدامات مربوط برای پیادهسازی این تصمیمات و حمایت از تولید داخلی انجام شود، بدون شک شاهد رشد اقتصادی و اقبال عمومی به مصرف محصولات فرهنگی داخلی به ویژه در بخش پوشاک خواهیم بود. همانگونه که عنوان شد، «واردات» واقعیتی غیرقابل انکار است که بخشی از نیازهای هرجامعهای را برآورده میکند. بهطور قطع این پدیده نیازمند مدیریت صحیح مسئولان است و بدون شک نیاز به نقشآفرینی رسانهها و تبلیغات در این مقوله بیش از پیش احساس میشود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/35988