درجریان ورود سرمایهگذاران خارجی به ایران برای حضور درصنعت پتروشیمی، آگاهی یا عدم آگاهی آنها نسبت به شرایط خصوصیشدن این صنعت در ایران، اکنون به یکی از ابهامات تبدیل شده است؛
درجریان ورود سرمایه گذاران خارجی به ایران برای حضور درصنعت پتروشیمی، آگاهی یا عدم آگاهی آنها نسبت به شرایط خصوصیشدن این صنعت در ایران، اکنون به یکی از ابهامات تبدیل شده است؛ ازسویی مدیران دولتی پتروشیمی اعتقاد دارند که تصور اروپایی ها مانند دهه70 و دولتی بودن این صنعت است و ازسویی دیگر بعضی از خصوصیها از مذاکرات مستقل با خارجیها در زمینه جذب سرمایه میگویند. هلدینگ خلیجفارس یکی از آنهاست. پیش از این عادلنژاد سلیم مدیرعامل این هلدینگ خبر داده بود که آنها با سرمایهگذاران خارجی مذاکره کردهاند. به همین واسطه به سراغ رسول اشرفزاده مدیر برنامهریزی هلدینگ پتروشیمی خلیجفارس رفتیم تا در مورد این مذاکره با خارجیها و همچنین برنامههای توسعهای هلدینگ خلیجفارس در صنعت پتروشیمی جویا شویم. اشرفزاده از مذاکرات مستقل این هلدینگ با آلمانیها، اسپانیاییها، سوئدیها و چند گروه دیگر خبر داده و گفت که این مذاکرات هم در قالب «فاینانس» و هم در قالب «فروش محصول» صورت گرفته است. اشرفزاده در این گفتوگو همچنین به این مساله اشاره کرد که هلدینگ قصد دارد در آینده به رتبه 20 شرکت پتروشیمی برتر جهان ارتقا پیدا کند. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
آیا تاکنون هلدینگ خلیجفارس مستقلا مذاکراتی با شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری داشته است؟
بله. شرکت NPCI با بسیاری از شرکتهای معتبر از کشورهای اروپایی مانند آلمان، اسپانیا، سوئد، سوییس، هند و روسیه مذاکراتی انجام شده و موضوع مذاکرات هم در زمینه فروش محصولات و هم در زمینه فاینانس بوده است.
آیا شرکتهای خارجی پیش شرط سرمایه گذاری مشترک با شرکت ملی پتروشیمی را مطرح کردهاند؟
بعضی از این شرکتها هنوز شناخت کافی از توانایی خصوصیها در صنعت پتروشیمی ایران ندارند.
این یعنی اینکه شرکتهای خارجی تصور درستی از صنعت پتروشیمی ایران پس از خصوصیسازی ندارند و کماکان NPC را متولی پتروشیمی کشور میدانند و برای مذاکره به جای اینکه سراغ هلدینگ خلیجفارس بیایند به سراغ NPC میروند؟
ما منکر این نیستیم که NPC تابلوی پتروشیمی کشور و آینه تمامنمای این صنعت است و نقش پدر خانواده را ایفا میکند. نگاه ما شرکت ملی پتروشیمی نگاه حاکمیتی است و تمام استراتژیهای هلدینگ خلیجفارس در راستای استراتژیهای NPC است. اینگونه نیست که عنوان کنیم هلدینگ خلیجفارس دیگر به شرکت ملی پتروشیمی نیازی ندارد.
نه، منظور من این است که آیا وضعیت اداره پتروشیمی ایران برای طرف خارجی تفکیک شده است؟
شاید هلدینگ خلیجفارس هنوز شناخت لازم را نزد شرکتهای خارجی نداشته باشد چراکه اروپاییها هنوز به آن شکل درجریان فعالیتهای هلدینگ قرار نگرفتهاند. اما وقتی وارد مذاکره با هلدینگ خلیجفارس میشوند، متوجه اعتبار هلدینگ میشوند.
به نظر شما عوامل موثر در ارتقای رتبه در گزارش سالانه ICIS چه بوده است؟
یکی از رمزهای موفقیت هلدینگ نگاه مدیریت علمی است. این تنها شعار ما نیست بلکه این مساله تبدیل به شعور شده است. هلدینگ خلیجفارس برای توانمندسازی مدیران اقدام به برگزاری دورههای تخصصی مدیریت استراتژیک با رویکردهای نوین کرد. چون نیاز به فراگیری داشتیم. اما تنها به یادگیری اکتفا نکرده و آن را به مرحله اجرا درآوردیم. ضمن اینکه مجموعه هلدینگ خلیجفارس برای تمام اقدامات خود برنامهریزی دقیق دارد. هدف هلدینگ خلیجفارس توسعه صنعت پتروشیمی است. بعضی از شرکتهای ما قابلیت توسعه دارند اما توسعه داده نشدهاند و این یک قابلیت به حساب میآید. منطق حکم میکند که پیش از اینکه اقدام به احداث طرحهای جدید بشود، ابتدا ظرفیت مجتمعی را که با 70درصد ظرفیت خود کار میکند، افزایش داده شود. پس اولا به سراغ واحدهای با قابلیت توسعه که در 20سال آینده نیز قابلیت توسعه دارند، رفتیم. اما در سالهای آینده و با توجه برنامههای مختلفی که شرکت ملی نفت دارد که قطعا روی پتروشیمی تاثیر مستقیم میگذارد.
چند رویکرد همیشه در برنامهریزیهای هلدینگ خلیجفارس حاکم بوده است. اولا نگاه ما به زنجیره ارزش افزوده است. به عنوان مثال طرحهای پتروشیمی خط دنا خوراک خود را از پتروشیمی گچساران دریافت میکنند و پتروشیمی گچساران نیز از پالایشگاه بیدبلند خوراک دریافت خواهد کرد. بدینترتیب یک زنجیره تولید از بالادست تا پاییندست دراختیار هلدینگ است. این مساله چند حسن دارد. اولا اینکه بدین ترتیب خوراک این مجتمعها همواره تامین خواهد شد. ثانیا از حمایت صنعت بالادست برخوردار خواهیم بود. چون خود ما درحال سرمایهگذاری در این زمینه هستیم. ثالثا مجتمعهای پایین دستی امید بالایی به تامین خوراک و قراردادها خواهند داشت. این مساله سبب میشود که روند نظاممندی در برنامهریزیها ایجاد شود و دچار برنامهریزیهای جزیرهیی نشویم. در سایر طرحهای جدید نیز مانند طرح پارسیان به دنبال آن هستیم که گاز را دریافت کنیم و زنجیره تبدیل و تولید آن را ادامه دهیم و فرآیند GTX را ایجاد کنیم. این مساله سبب میشود که از لحاظ اقتصادی نیز چنین پروژههایی از سودآوری بالا و دارای نرخ بازگشت سرمایه قابل توجه باشند. برنامه توسعه هلدینگ خلیجفارس در دو فاز طراحی شده است که فاز اول آن با ارزش حدود 8میلیارد دلار درحال اجراست؛ فاز دوم پنج ساله این طرح نیز مربوط به پروژههایی است که در مرحله مطالعات و تامین مالی قرار دارند.
درمجموع 91درصد اهداف توسعهیی هلدینگ خلیجفارس تحقق پیدا کرده است که این رقم بسیار مناسبی است. اوج موفقیت هلدینگ نیز در آنجا بود که با وجود شرایط تحریم و مشکلات موجود صنعت، نه تنها رتبه جهانی هلدینگ خلیجفارس تنزل پیدا نکرد بلکه با 9 رتبه صعود به رده 44 جهان رسید. در سال آینده نیز قطعا رتبه هلدینگ به زیر 40 خواهد رسید و چشمانداز آینده ما نیز رسیدن به رتبه زیر 20 جهان است.
در یکسال گذشته چه مواردی به صورت خاص در زمینه کاهش هزینه و افزایش درآمد انجام شد که موجب ارتقای رتبه هلدینگ شد؟
یک بحثی که ما درپیش گرفتیم، بحث افزایش تولید بود. در ابتدای سال93 ظرفیت تولید 73درصد بود که در پایان سال به 78درصد رسید. بحث دوم تفکر تولید اقتصادی بود. بدین معنی که شرکتهای ضررده را شناسایی کرده و اقدام به ادغام آنها برای همافزایی و مراودات بیشتر کردیم. به عنوان مثال یک شرکت بود که به دلیل فروش نرفتن محصولات دچار ضرردهی شده بود و شرکت دیگری به علت بالا بودن قیمتها دچار ضرردهی بود. هلدینگ خلیجفارس با ادغام این دو شرکت موجب سودآوری آنها شد. همچنین در مدیریت انرژی و هزینهها گامهای مثبتی برداشته شده است. البته ما کاهش هزینه را عنوان نمیکنیم بلکه مدیریت هزینه میکنیم. زیرا در بعضی موارد مانند هزینههای اجتماعی، کاهش هزینه سم است. چون وظیفه ما این است که در مناطق فعالیت خود شهروند نمونه باشیم.
منظور بنده کاهش هزینههای تولید بود...
بله عرض بنده هم این است که باید هزینهها در جای درست خودش انجام شود. بهعنوان مثال یکی از اقدامات صورت گرفته، کاهش توقفات تولید بود. یعنی توقفات واحدهای تولید از طریق برنامهریزی و کارهای علمی از قبل شناسایی و برطرف شود. از این طریق میلیاردها تومان صرفهجویی شده است.
بخش تحقیق و توسعه هلدینگ خلیجفارس در چه وضعیتی قرار دارد؟
بخش تحقیق و توسعه هلدینگ هنوز به نقطه مطلوب نرسیده است. البته اقدامات مفیدی از طریق بخش R&D صورت گرفته است. مثلا در زمینه تهیه کاتالیستهایی که قبلا با هزینههای گزاف وارد میشد موفق شدیم با همکاری با جامعه دانشگاهی در داخل تولید کرده و میلیاردها تومان از منابع هلدینگ ذخیره شود. اما هنوز نسبت به سایر بخشها فعالیت کمتری دارد و پژوهشهای بسیاری وجود دارد که انجام نداده است. وقتی شعار سازمان دانشبنیان داده میشود باید در عرصه عمل نیز این شعار تحقق یابد.
شرکتهای بزرگ دنیا بهطور معمول 5 الی 10درصد درآمد سالانه خود را به بخش تحقیق و توسعه اختصاص میدهند. بودجه هلدینگ خلیجفارس برای بخش تحقیق و توسعه چقدر است؟
تحقیق و توسعه همه جا معنا ندارد. مثلا در واحدهای پلیمری تحقیق و توسعه بسیار مهم است چون کاتالیستهای وارداتی قیمت بالایی دارند. در چنین جایی هزینه زیادی برای تحقیق و توسعه انجام میشود و محدودیتی قائل نیستیم. اما در بعضی واحدها مثل واحدهای پالایشی گازی نیاز کمتری به بحث پژوهش است.
منظور بنده این بود که شرکتهای بزرگ همواره بودجهیی ثابت و سالانه برای تحقیق و توسعه دارند. آیا هلدینگ خلیجفارس فقط در صورت نیاز در بخش تحقیق و توسعه هزینه میکند؟
هلدینگ خلیجفارس نیز بودجه ثابتی دارد. اما ممکن است جای خرج کردن آن عوض شود. یعنی اینطور نیست که اگر بودجه مشخصی برای پژوهش در زمینه تولید یک کاتالیست درنظر گرفته شود با اتمام آن بودجه پروژه متوقف شود، بلکه اگر لازم شد از هزینههای دیگر کاسته میشود و صرف اتمام پروژه تحقیقاتی میشود. چشمانداز ما این است که به سودآورترین مجتمع پتروشیمی تبدیل شویم. حال ممکن است برای تحقق این هدف استراتژیهای متفاوتی اتخاذ و در زمانهای مختلف دچار انعطاف شود. الان در دنیا برنامهریزی استراتژیک در حال تبدیل به تفکر استراتژیک است و مدیرانی موفقاند که تفکر استراتژیک داشته باشند. بهعنوان مثال تا پیش از توافق هستهیی ما مشکلات زیادی برای مذاکره با طرفهای خارجی داشتیم اما الان شرایط فرق کرده و زمان زیادی نداریم و باید انتخابهای خود را انجام دهیم. وقتی شرایط عوض میشود باید رویکردها و برنامهها نیز عوض شود اما طی همان مسیر اصلی و برای رسیدن به هدف اصلی باشد. هلدینگ خلیجفارس یک برنامه مدون نوشته که از ابتدای سال93 آغاز میشود و تا پایان سال97 ادامه دارد. ما برنامه دیگری را جایگزین این برنامه نخواهیم کرد اما هر سه ماه یکبار فعالیتهای شرکتهای هلدینگ بهصورت منطقی و علمی ارزیابی میشود. چشمانداز فعالیت همه این شرکتها نیز این است که هلدینگ خلیجفارس به سودآورترین شرکت پتروشیمی با اعتبار جهانی تبدیل شود. بدینترتیب تفکر استراتژیک در تمام شرکتهای هلدینگ جاری و ساری میشود.
فرض کنیم الان در سپتامبر2016 هستیم و گزارش جدید ICIS منتشر شده است. پیشبینی شما از آینده هلدینگ خلیجفارس و اقدامات و اولویتهایی که در یک سال آینده انجام خواهید داد، چیست؟
هلدینگ خلیجفارس در ردهبندیهای مهم داخل کشور مثل شاخص ارزش افزوده، صادراتگرایی، سودآوری و ارزش بازار اول است. اما نگاه هلدینگ خلیجفارس نگاه جهانی است. تازه رقبای ما در حال رصد ما هستند و ما را شناسایی کردند. هلدینگ خلیجفارس چند طرح در دست اجرا دارد که در سال بعد وارد سرویس میشوند. همچنین بحث تامین خوراک و رفع سایر موانع تولید را مدنظر داریم زیرا مشکلات تولید فقط خوراک مجتمعها نیست. بحث مدیریت انرژی نیز بسیار اهمیت دارد. اهمیت این مساله بهگونهیی است که در ابتدای سال در بحث مدیریت انرژی هدفگذاری شد و به تمام شرکتها ابلاغ شد. در بحث توسعه بازار نیز بهصورت هفتگی بازارهای داخلی و جهانی تحلیل میشود. 40درصد محصولات هلدینگ خلیجفارس پالایشگاهیاند و ارتباط مستقیمی با قیمت نفت دارند. بهعنوان مثال در صورتی که پیشبینی کنیم که قیمت نفت با کاهش روبهرو خواهد شد انبارهای خود را از محصول خالی میکنیم. ما در حوزههای مختلف 17هدف استراتژیک داریم که برای هرکدام از آنها شاخص داریم که از طریق همان ارزیابیهای سهماهه مدام کنترل میشود.
بهعنوان سوال آخر، هفته گذشته ازسوی معاونت ریاستجمهوری آییننامه نرخ خوراک ابلاغ شد که گویا نرخ خوراک همان 13سنت باقی خواهد ماند. نظر شما در این مورد چیست؟
ببینید چون خوراک مجتمعهای ما فعلا گازی نیست و از خوراک مایع استفاده میکنیم تاثیری روی فعالیت هلدینگ ندارد. اما وزارت نفت این نکته را درنظر دارد که باید نرخ بهگونهیی تعیین شود که حداقل نرخ بازگشت سرمایه 25درصد باشد تا سرمایهگذار به جای اینکه پول خود را در بانک که سود 20درصد به سپردهگذاران میدهد، در صنعت سرمایهگذاری کند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/42869