لندن نیز در دایره مناسبات نوین جمهوری اسلامی ایران با جهان از فضای پسابرجام تاثیر پذیرفته است؛ روابطی که در حوزههای اقتصادی میتواند مزیتهای قابل توجهی را برای ایران و انگلیس به بار آورد و افزون بر آن پیامدهایی مثبت بر روابط سیاسی دوجانبه و مسایل منطقهای بر جای گذارد.
با اجرایی شدن برجام و در فضای لغو تحریمها، توسعه همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران با اقتصادهای برتر جهان شتاب بیشتری یافته است. سفر «محمدجواد ظریف» به انگلیس در واپسین روزهای هفته گذشته و دیدار با مقامهای این کشور، فعالان اقتصادی و مدیران شرکتها و بنگاه های پرقدرت اقتصادی نشان داد که لندن نیز میتواند در دوره پسابرجام یکی از مقاصد مهم همکاریهای اقتصادی برای کشورمان باشد؛ همکاریهایی که از زمینهها، ظرفیتها و مزیتهای قابل توجهی برای 2 کشور برخوردار است.
در این پیوند، رایزنیهای ظریف با مقامهای اقتصادی انگلیس و استقبال رهبران سیاسی لندن از گسترش روابط تجاری و اقتصادی در کنار استقبال مدیران و نمایندگان شرکتهای بزرگ نظیر «رولزرویس»، «شل»، «بی واتر» و ... از وزیر امور خارجه کشورمان نشان داد اراده و انگیزههای جدی در لندن برای گسترش همکاری در حوزههای گوناگون اقتصادی با ایران وجود دارد.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس در کنار روابط سیاسی، مناسبات تجاری و اقتصادی بسیار گسترده ای با ایران داشت. دهه 50 خورشیدی دوره اوج روابط بازرگانی و اقتصادی تهران و لندن بود. در سال 1352 با وقوع جنگ اکتبر (جنگ رمضان) میان اعراب و اسراییل، روابط دولتهای عربی با آمریکا و کشورهای اروپایی تیره شد و این رویداد به گسترش همکاری های اقتصادی میان ایران انگلیس انجامید. در سال 1352 ملاقاتی میان مقام ها و فعالان اقتصادی ایران و انگلیس انجام شد و توافق هایی برای افزایش همکاری ها بین 2 کشور به دست آمد. این ملاقات ها در سال های 1353 ، 1354 و 1356 نیز ادامه پیدا کرد. به این ترتیب یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، انگلیس به یکی از اصلی ترین شریکان اقتصادی ایران تبدیل شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، سطح روابط اقتصادی و تجاری 2 کشور کاهش شدیدی را تجربه کرد اما با پایان جنگ تحمیلی، فصل جدیدی از همکاریهای اقتصادی میان ایران و انگلیس شروع شد تا جایی که در سال 1371 میزان صادرات کالاهای انگلیسی به ایران از مرز 1/5 میلیارد دلار گذشت. البته نگاهی به میزان و مبلغ صادرات و واردات میان 2 کشور نشانگر روابطی یک طرفه و مبتنی بر واردات ایران از انگلیس طی این سالها است. در سالهای 1386 و 1387 که واردات ایران از انگلیس از مرز 2 میلیارد دلار گذشت، صادرات ایران به این کشور از 100میلیون دلار فراتر نرفت.
طبق گزارشهای رسمی گمرک جمهوری اسلامی ایران، سال های 1385 تا 1388 اوج روابط تکسویه اقتصادی بین ایران و انگلیس بود. البته در این سال ها تنها انگلیس نبود که صادرات قابل توجهی به ایران داشت چرا که سیاست دولت وقت، افزایش واردات از کشورهای مختلف بود.
با تشدید اختلاف های هسته ای بین ایران و غرب، روابط اقتصادی کشورمان به دلیل تحریم ها با محدودیتهای بسیاری روبرو شد. در این میان با توجه به نقش پررنگ لندن در هماوردی هسته ای با ایران و رخدادهایی نظیر قطع روابط سیاسی در پی حمله به سفارت انگلیس در تهران (آذرماه 1390)، روابط اقتصادی تهران - لندن تاثیری جدی را از این هماوردی پذیرفت. اوج کاهش صادرات انگلیس به ایران به سال 1390 بر می گردد که از 732 میلیون دلار سال 1389 به 140 میلیون دلار کاهش یافت. در برابر، نقطه فرازین صادرات ایران به انگلیس در سال 1392 ثبت شد که محدود به رقمی 108 میلیون دلاری بود.
با گذشت دوره کم فراز و پرنشیب تحریمها و اجرایی شدن برجام، اکنون احیای روابط اقتصادی ایران و انگلیس مورد توجه مقام های 2 کشور قرار گرفته است. در این خصوص توجه به چند نکته ضروری به نظر می رسد.
نکته نخست این که، روابط اقتصادی ایران و انگلیس چه قبل و چه بعد از انقلاب اغلب محدود به روابط بازرگانی بوده و به طور عمده ایران خریدار کالاهای واسطه ای و مصرفی از انگلیس بوده است. به نظر می رسد آنچه در شرایط پسابرجام باید مورد توجه سیاستگذاران قرار بگیرد ارتقای همکاری ها و ورود به دوره شراکت با شرکتهای انگلیسی است. بخش های انرژی، صنعتی و معدنی ایران از چنان جذابیت و مزیتهایی برخوردار است که شرکت های انگلیسی را در صورت ایجاد زمینههای همکاری به سمت ایران سوق خواهد داد.
نکتهی دوم این که، با توجه به جایگاه بازارهای مالی انگلیس در اقتصاد بین الملل، این کشور میتواند در زمینه جذب منابع مالی و سرمایه های مورد نیاز در جهت توسعه زیرساختهای اقتصادی کشورمان مبدا مهمی به شمار آید.
نکتهی سوم این که، یکی از نقاط ضعف روابط اقتصادی ایران و انگلیس یکسویه بودن مراوده های تجاری است به طوری که صادرات ایران به انگلیس در فاصله سالهای 1371 تا 1393 همواره زیر 100 میلیون دلار بوده است. بنابراین حضور در ایران به شرط انتقال و واگذاری فناوری و الزام به صادرات 30 درصد از محصولات تولیدی مشترک، موجب میشود از شکاف کنونی میان حجم صادرات و واردات میان ایران و انگلیس کاسته شود.
نکتهی چهارم این که، انگلیس در یک دهه گذشته یکی از کشورهای اصلی در فرایند وضع تحریمهای اقتصادی علیه ایران بوده است. نگاه راهبردی به روابط ایران و انگلیس -مانند دیگر کشورهای غربی- به واسطه گسترش منافع و تهدیدهای اقتصادی مشترک موجب تحریم ناپذیری ایران در آینده می شود. تجربه آموزی از تحریمهای اقتصادی یک دهه گذشته نشان میدهد انزوا و دوری از کانونهای اصلی اقتصاد جهانی، ایران را به سادگی آسیب پذیر می کند. این در حالی است که افزایش حجم و عمق مراوده های اقتصادی و درهم آمیختگی منافع بلندمدت در این حوزه، انگیزه و اراده سیاسی را نیز در لندن متاثر خواهد ساخت. از این رو در رابطه با انگلیس، جدای از منافع اقتصادی، باید منافع سیاسی این همکاریها را نیز در نظر داشت. به این ترتیب تجارت و منافع متقابل اقتصادی را باید بخشی از انگیزه دولتها و ملتها در صلح جویی دانست؛ فرایندی که پیامدهای آن را میتوان در کنترل بحرانهای منطقهای نظیر سوریه، یمن و ... نیز در آینده پیش رو دید.
نکته ی پنجم و پایانی این که، بازرگانان ایرانی مقیم انگلیس میتوانند در شرایط جدید مهرههای فعال اقتصادی ایران در انگلیس باشند و به کنشگران حرفه ای و آشنا با فضای کسب و کار در این کشور، و نیز به حلقههای واسط روند گسترش تجارت بین 2 کشور تبدیل شوند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/49588