eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 50800  
تاریخ انتشار: 15 اسفند 1394
print

عوامل فشار طلای سیاه بر بازار سهام را بررسی می‌شود

اثر نفت بر اقتصاد جهانی و همچنین سایر بازارهای کالایی باعث شده که بازارهای سهام نیز از نوسانات قیمت نفت تاثیر بپذیرند. سایت خبری «بلومبرگ» به آثار متفاوت نفت بر بازارهای سهام پرداخته است. در این میان، تشدید نگرانی از وضعیت اقتصاد جهانی با سیگنال نزول قیمت نفت و کاهش تقاضا، فشار بر سودآوری شرکت‌های وابسته به کالا و در نتیجه اخذ اعتبارات برای تامین هزینه‌ها و افزایش حجم معوقات بانکی، وابستگی اقتصادها به گروه‌های انرژی و همچنین افزایش فشار فروش در دیگر سهم‌های بازار به منظور کاهش ریسک پرتفوی از مواردی است که بازارهای سهام را زیر سایه نفت قرار می‌دهد. با توجه به این موارد، در بورس کشورمان نیز با توجه به سهم بالای شرکت‌های کالایی از کل ارزش بازار، اثر منفی نزول نفت بر اقتصاد و همچنین بازار سهام کاملا مشخص است.

تحلیل سهام از نفت

نفت به‌عنوان یک کالای استراتژیک اثر قابل توجهی بر اقتصاد جهانی دارد. در این شرایط، بازارهای سهام نیز به‌عنوان آینه اقتصاد با نوسانات قیمت نفت همراه می‌شوند. «بلومبرگ» در گزارشی به تحلیل اثر چهار‌گانه بازار نفت بر بازارهای سهام جهانی پرداخته است.

روند عرضه و تقاضای نفت در سطح اقتصاد جهانی به‌عنوان عاملی برای رصد وضعیت اقتصاد محسوب می‌شود. در کنار پر شدن ذخایر نفتی و سطح بالای مازاد عرضه در بازار نفت، افت قیمت طلای سیاه از ضعف تقاضا نیز ناشی می‌شود. وضعیت نامناسب اقتصاد جهانی به‌خصوص چین با کاهش تقاضا در قیمت نفت نمود پیدا می‌کند. بر این اساس، کاهش قیمت نفت نشانه‌ای از ضعف اقتصاد جهانی شمرده می‌شود، در نتیجه با سیگنال نزولی قیمت نفت، بازارهای سهام نیز روند کاهشی در پیش می‌گیرند.

دومین مورد، افزایش حجم اعتبارات اخذشده از سوی شرکت‌های کالایی است. شرکت‌های کوچک وابسته به بازارهای کالایی و نفت که به منظور پیش بردن پروژه‌های خود استقراض پول را در دستور کار خود قرار داده‌اند، در روند نزولی قیمت نفت قادر به بازپرداخت بدهی خود به بانک‌ها نخواهند بود، این موضوع علاوه بر بالا بردن هزینه‌های مالی شرکت‌ها، در نتیجه بانک‌های اعتباردهنده نیز با مشکل مواجه می‌شوند.

در این شرایط، احتمال اینکه بانک‌ها در صدد انقباض خطوط اعتباری خود بر‌آیند، وجود دارد، در نتیجه بزرگنمایی بحران اعتباردهی را به دنبال دارد. هراس از این موضوع افزایش فشار فروش سهام را به دنبال دارد. مقادیر بالایی از اشتغال‌زایی و همچنین ساخت‌و‌ساز را در اقتصاد آمریکا، شرکت‌های کالایی و همچنین انرژی به خود اختصاص داده‌اند. در این شرایط، با کاهش عایدی این شرکت‌ها، اثر آن در اقتصاد این کشور قابل درک است.

گرچه نفت ارزان کاهش هزینه‌های شرکت‌ها را به دنبال دارد، باید به این موضوع توجه داشت که سهام سیگنال قوی‌تری را از هزینه‌های کسب و کار می‌گیرد که بیشتر آن به شرکت‌های کالایی وابسته است. در سال 2014 بخش انرژی حدود یک‌سوم هزینه‌های شرکت‌های موجود در S&P500 را به خود اختصاص داده بودند.

آخرین موردی که در گزارش بلومبرگ به آن اشاره شده است، فشار عرضه در بازار سهام به منظور جبران زیان‌‌هایی است که هلدینگ‌ها در بخش انرژی پرتفوی خود متحمل شده‌اند. فرض کنید یک سرمایه‌گذار سبدی از چند سهم را در اختیار دارد. در این شرایط انرژی به‌عنوان یکی از بخش‌های مهم سرمایه‌گذاری با مشکل مواجه شده است، بنابراین سرمایه‌گذار فروش دیگر سهام را در دستور کار خود قرار می‌دهد تا به این ترتیب، ریسک کلی پرتفوی را کاهش دهد.

رصد نوسانات نفتی در بورس تهران

بیش از نیمی از بازار سهام کشورمان را شرکت‌های کالایی تشکیل داده‌اند. با توجه به همبستگی بالای نفت با شاخص بازارهای کالایی، از زمان شروع ریزش قیمت نفت در اواسط 2014 و به دنبال آن ریزش قیمت جهانی دیگر کالاها افت شدید سودآوری در بخش عظیمی از شرکت‌های بورسی را شاهد بوده‌ایم. در اقتصادهای وابسته به نفت مانند عربستان، در یک سال گذشته و با تداوم ریزش قیمت نفت شاخص بازار سهام این کشور (tasi) افت بیش از 35 درصدی را تجربه کرده است.

افت قیمت نفت دیگر بازارهای سهام به‌خصوص در منطقه را نیز در مدار نزولی قرار داده است. گرچه بورس تهران از ابتدای زمستان با خوش‌بینی نسبت به بهبود اقتصاد کشورمان با رفع تحریم‌های بین‌المللی رشد بیش از 26 درصدی را تجربه کرده است، همچنان سایه سنگین وضعیت نامناسب اقتصاد جهانی بر بازار سهام کشورمان مشاهده می‌شود.

در دوران رکودی سهام، در حالی که وضعیت اقتصاد داخلی اثر منفی خود را بر بازار سهام گذاشته بود، ریزش شاخص بازارهای کالایی جهانی نیز رکود موجود در بازار سهام را تشدید کرد. ریزش سودآوری شرکت‌های پالایشی، پتروشیمی، فلزات اساسی و دیگر شرکت‌های وابسته به کالا به وابستگی کامل بورس تهران به بازارهای کالایی تاکید دارد. در بالا به اثر چهارگانه نفت بر بازارهای سهام اشاره شد. در اقتصاد کشورمان نیز می‌توان به اثر این عوامل اشاره کرد.

افت قیمت نفت فشار زیادی را بر بودجه کشور وارد کرده است. به این ترتیب، با محقق نشدن درآمد انتظاری دولت، به ناچار بخش‌هایی از بودجه که اهمیت کمتری (در برابر بخش‌های حیاتی) دارا هستند، از برنامه حذف می‌شود. برای مثال می‌توان به محقق نشدن بخش زیادی از بودجه‌‌های عمرانی در سال 94 اشاره کرد. بحث استقراض را نیز می‌توان در بازار سهام کشورمان مشاهده کرد.

معوقات بانکی در سالیان اخیر و به تاخیر افتادن بازپرداخت تسهیلات مشکلات زیادی را برای سیستم بانکی کشورمان ایجاد کرده است. در شرایط کنونی نیز کاهش شدید سودآوری و حاشیه سود شرکت‌های کالایی می‌تواند بار معوقات را بر سیستم بانکی افزایش دهد. این موضوع در وضعیت نامناسب کنونی بانک‌ها، مشکلات بیشتری را برای بانک‌ها ایجاد می‌کند. علاوه بر این، سرمایه‌گذارهایی که بخشی از پرتفوی خود را به شرکت‌های کالایی اختصاص داده بودند، به منظور کاهش مقدار ریسک پرتفوی اقدام به فروش بخشی دیگر از سهام موجود در سبد می‌کنند.

انعکاس نفت در ارز

علاوه بر بازار سهام در سایر بخش‌ها مانند ارز نیز نوسانات قیمت نفت اثرگذار است. کاهش درآمدهای صادراتی نگرانی از تضعیف سمت عرضه ارز را به دنبال دارد (عاملی برای حمایت از نرخ دلار). علاوه بر این، احتمال کاهش ارزش پول در برابر دلار به منظور جبران بخشی از افت قیمت جهانی کالا از دیگر مواردی است که می‌توان در زمان نزول بازارهای کالایی انتظار داشت.

در اقتصادهای وابسته به کالا در جهت جبران افت قیمت کالاها و نفت شاهد افت شدید ارزش پول در برابر دلار بوده ایم. در این خصوص، ارزش پولی کشور روسیه به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین‌ ‌صادرکنندگان جهانی نفت، در یک سال گذشته با افت نزدیک به 20 درصدی مواجه شده است، رئال برزیل نیز در این مدت افتی مشابه را تجربه کرده است. این درحالی است که ارزش پایه پول کشورمان در یک سال اخیر تنها 2 درصد کاهش یافته است. اثر افت قیمت جهانی کالاها و ناهماهنگی نرخ دلار در بازار ارز را می‌توان در صورت‌های مالی شرکت‌ها مشاهده کرد.

 

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/50800