ایران به عنوان یکی از پنج عضو بنیانگذار اوپک، طی بیش از 55 سال تاریخ پرفراز و نشیب این سازمان، همواره نقش کلیدی در تصمیمات اوپک و تعادل بازار جهانی نفت داشته است.
جمهوری اسلامی ایران در مقاطع دشوار و تنزل شدید قیمتهای نفت سعی کرده است، با همکاری و تعامل با اعضای همفکر در اوپک، منافع ملی کشور را پاسداری کند. در هر حال تاثیرگذاری کشور در تصمیمات اوپک و حفظ ثبات در بازارهای نفت تحت تاثیر روابط بینالمللی و میزان تولید نفت کشور بوده است. طبعا کشورهای دارای تولید و ذخایر بیشتر نفت و همچنین آنهایی که از بازارهای گستردهتر برخوردار بودهاند، تاثیر بیشتری داشتهاند.
کارگزاران کشور در صنعت نفت از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون، با تحریمهای اقتصادی و کارشکنیهای متعدد مواجه بودهاند و آن را به هر نحو مدیریت کردهاند. اما باید اذعان کرد که گسترش تحریمها به امور بانکی و نفتی توسط آمریکا و همپیمانان آن در سال 1391به بهانه واهی فعالیتهای غیرمتعارف هستهای ایران، توسعه کشور در بخشهای مختلف از جمله در صنعت نفت را با چالش جدی مواجه کرد. ایران نه تنها از بازار بزرگ مصرف نفت اروپا محروم شد و صادرات نفت ایران به اروپا از 800 هزار بشکه در روز به صفر تقلیل یافت بلکه در بازار آسیا نیز، مشتریان مجبور شدند خرید خود را کاهش دهند تا مشمول جریمههای دولت آمریکا نشوند. در چنین شرایطی و با کاهش تولید نفت کشور به کمتر از 3 میلیون بشکه در روز، ایران جایگاه سنتی خود را به عنوان دومین تولیدکننده و سومین صادرکننده نفت اوپک از دست داد. با کاهش سهم ایران در تولید نفت جهان، از نفوذ و قدرت چانهزنی در بازارهای جهانی نفت نیز کاسته شد. به طوری که در این دوره، ایران شرایط سخت و دشواری را برای ممانعت از تصمیمات مغایر منافع ملی از سوی کشورهای غیر همسو در اوپک تجربه کرد.
در واقع، فقدان ظرفیت مازاد تولید نفت از یکسو و عدم دسترسی به راههای معمول معاملات بین المللی و همچنین دشواریهای پیشبرد دیپلماسی انرژی برای رایزنی با سایر بازیگران صحنه بینالمللی از سوی دیگر، منافع ملی ما را در اوپک و سایر سازمانهای بینالمللی انرژی با مخاطره جدی مواجه کرد. پساتحریم، دوران جدیدی برای کشور از نظر حضور موثرتر و قویتر در اوپک و سایر سازمانهای بینالمللی انرژی را فراهم کرده است. در این دوران، کشورهای مصرفکننده عمده نفت در شرق و غرب جهان فارغ از فشارها و ملاحظات سیاسی بینالمللی و صرفا با منطق اقتصادی، منافع خود را در تشریک مساعی با ایران برای تامین نیازهای کوتاهمدت و بلندمدت انرژی خود میبینند. در این میان، ذخایر عظیم نفت و گاز، توان و قابلیت صنایع پاییندستی و موقعیت باثبات کشور، نقاط مطمئنی برای اجرای طرحها و قراردادهای بلندمدت همکاری شرکای خارجی با جمهوری اسلامی ایران است که به دنبال متنوعسازی منابع انرژی خود هستند. از طرف دیگر، جذب سرمایههای بینالمللی و توسعه بازارهای نفت، حلقههای امنیت ملی ما را در دوران آینده شکل میدهند. باکمک دپیلماسی فعال میتوان از این فرصت جدید برای تقویت مواضع ایران در اوپک و سایر سازمانهای بینالمللی انرژی و نیز بازار جهانی نفت و گاز استفاده کرد.
طی دو ماهی که از لغو تحریم ها (25 دی ماه 1394) گذشت، هجوم سرمایهگذاران و خریداران خارجی برای همکاری با ایران در بخش تولید و خرید نفت و همچنین عملیاتی شدن افزایش تولید نفت به میزان بیش از 500 هزار بشکه در روز پیامی قوی به سایر بازیگران جهانی به ویژه کشورهای غیر همسو در اوپک داد که مواضع خود را در قبال ایران تعدیل کنند. در واقع، در اثر افزایش ظرفیت تولید نفت کشور به بیش از 4 میلیون بشکه در روز در آینده نزدیک، آثار و نشانههای عقبنشینی کشورهایی که در سالهای اخیر بازارهای نفت ما را تصاحب کردهاند، به طور مداوم نمایانتر خواهد شد. به نظر میرسد تولیدکنندگان عمده نفت برای ایجاد ثبات در بازار نفت، جلوگیری از ضرر بیشتر و حفظ درآمدهای خود چارهای جز پذیرفتن ایران به عنوان بازیگر تعیینکننده در بازار نفت و تعامل با آن نداشته باشند. در واقع، ایران در دوران پسا تحریم، این قابلیت را دارد که با استفاده از ابزار ظرفیت بیشتر تولید نفت و با توسعه بخش پاییندستی، حضور موثر خود را در معادلات انرژی جهان بیش از گذشته تثبیت کرده و منافع خود را حداکثر کند. اکنون با رفع تحریمهای ظالمانه، شرایط تحقق این مهم و پیشرفت و توسعه رفاه ملت ایران فراهم شده است.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/52069