خبر خوب برای کارآفرینان این است که اشتباه کردن آنها چیز عجیب و غیرقابل انتظاری نیست، زیرا پایهگذاران کسبوکارهای جدید به اکتشاف در حوزههای ناشناخته میپردازند. در واقع سرمایهگذاران میدانند که کارآفرینان بیش از آنکه از موفقیتها درس بگیرند، از شکستهایشان میآموزند، بنابراین مشاهده شکستهای قابل توضیح و آموزنده در کسبوکارهای نوپا (Startups) احتمال اینکه سرمایهگذاران دفعه بعد از آن پروژه حمایت مالی کنند را افزایش میدهد. هر چند سرمایهگذاران از شما بهعنوان صاحب یک کسبوکار نوپا انتظار دارند موانع رایج را بشناسید و یک اشتباه را دو بار مرتکب نشوید.
به عنوان فردی که هم در حوزه سرمایهگذاری در کسبوکارهای نوپا و هم مشاوره به صاحبان این کسبوکارها سابقه فعالیت داشتهام، اشتباهات مشابهی را در این کسبوکارها دیدهام که بارها تکرار شدهاند. در ادامه 10 مورد از مهمترین این اشتباهات را برشمردهام که تکرار آنها علاوهبر آنکه به عنوان نقطه ضعفی در سطح هوش و یادگیری شما محسوب میشود، شانس شما برای دریافت حمایت مالی از طرف سرمایهگذاران را کاهش خواهد داد.
1) از قبل میدانید که مشتریان شما چه نیازها و خواستههایی دارند. اینکه عاشق راه حل جدیدی شدهاید، به این معنا نیست که حتما مشتریان شما نیز از آن استقبال پرشوری خواهند کرد. قبل از صرف هر گونه هزینهای، مطمئن شوید که نظرات مشتریان احتمالی، متخصصان صنعت و سرمایهگذاران را بهطور مستقیم دریافت کردهاید. آمادگی داشته باشید که تا زمان عرضه محصول نهایی، حداقل یک بار چرخش (Pivot) و تغییر رویکرد در ارائه محصول را تجربه کنید.
2) اطمینان داشته باشید که هیچ رقیب جدیای ندارید. بهطور معمول نبود رقبا به این معنی است که یا بازاری در کار نیست یا به اندازه کافی جستوجو نکردهاید. اگر بازار کاملا جدید است و میزان رقابت در آن کمینه است، پس احتمالا زمان و هزینهای که نیاز است برای آموزش مشتریان احتمالی (و آشنا کردن آنها با محصولتان) صرف کنید، از زمان و بودجه شما بیشتر خواهد بود. نوآوری در بازاری که تعدادی رقیب در آن فعالیت میکنند، گزینه مطمئنتری است.
3) اینکه تلاش کنید همه مشکلات دنیا را با اولین راه حلی که به ذهنتان میرسد، حل کنید. یک کسبوکار نوپا باید روی انجام فقط یک کار درست تمرکز کند، وگرنه صرفا راهحلهای ضعیفی را برای حل مسائل متعدد ارائه خواهد داد. بسیار وسوسهکننده است که به همه افراد راجع به کاربردهای متعددی که فناوری جدید شما برای آنها خواهد داشت بگویید و این خطر را بپذیرید که مشتریانتان را سردرگم کنید. این کار باعث میشود سطح انتظارات از محصول شما بالا برود و تحت فشار بیشتری قرار بگیرید.
4) میزانی از رشد درآمد را پیشبینی کنید که با اصول کسبوکار در تضاد باشد. هر کسبوکاری به زمان نیاز دارد تا بتواند رشد کرده و با توجه به عواملی همچون رشد سازمانی، استخدام، آموزش، ساخت نام تجاری و پذیرش مشتریان در یک بازار نفوذ کند. تخمین رشد درآمدی با نرخ بیش از 10 درصد در پنج سال اول به ندرت اتفاق میافتد و این کار صرفا شما و سرمایهگذارانتان را ناامید خواهد کرد.
5) نیاز به ثبت حق مالکیت فکری محصولتان را نادیده بگیرید. برخی کارآفرینان باور دارند که «اولین بودن» در هر بازاری آنها را از رقبایشان جلوتر نگه خواهد داشت. آنها اغلب فراموش میکنند که شرکتهای بزرگ با منابع بیشتری که دارند، به محض اینکه متوجه فعالیت و جذابیتهای محصولشان شوند به آسانی از آنها جلو میزنند. برای اینکه از حق مالکیت فکری و معنوی محصولتان محافظت کنید، نیاز است که با ثبت حق انحصاری (Patent) و نشان تجاری (Trademark) جلوی کپیبرداری از ایده و محصولتان را بگیرید.
6) برای تصمیمگیری در مورد کسبوکارتان، صرفا به حرفهای اعضای خانواده و دوستانتان گوش کنید. هر کسبوکار نوپایی یک چالش تازه است و برای بقا نیاز به فداکاری، تجربه و مهارت دارد. دوستان و اعضای خانوادهتان احتمالا همان چیزی را راجع به کسبوکارتان به شما خواهند گفت که دلتان میخواهد بشنوید، نه آن چیزی که نیاز دارید بشنوید. روابط شخصی و دخالت دادن عواطف و احساسات هنگام تصمیمگیری، بسیاری از کسبوکارها را نابود کرده است، پس مراقب باشید.
7) نظارت بر امور مالی و جریان وجوه نقد را به شخص دیگری واگذار کنید. کارآفرینانی که میزان جریان وجوه نقد مورد نیاز را دست کم میگیرند یا صرفا بر توسعه محصول متمرکز میشوند، درحالیکه شخص دیگری هزینهها را متقبل میشود یا بر پرداخت آنها نظارت دارد، اغلب محکوم به این هستند که بارها و بارها شکست بخورند. کارآفرینان هوشمند همواره یک حاشیه امنیتی در تخمینهای مالیشان در نظر میگیرند، با متخصصان مالی توانمند مشورت میکنند و شخصا بر پرداختها و دریافتها نظارت دارند.
8) به جای استخدام افرادی که از شما باهوشتر هستند افرادی در سطح خودتان یا پایینتر استخدام کنید. وقتی که برای رشد یک کسبوکار نوپا به کمک نیاز است، بسیاری از کارآفرینان به جای آنکه افرادی را استخدام کنند که از تجربه و مهارت کافی برای برطرف کردن نقاط ضعفشان برخوردارند، فورا سراغ استخدام افرادی میروند که از نظر دستمزد ارزانتر هستند و صرفا در انجام امور معمولی توانایی دارند. افرادی را استخدام کنید که به جای اینکه نیاز باشد شما آنها را آموزش دهید، آنها بتوانند شما را آموزش بدهند. با تامل بیشتری استخدام کنید، اما در قطع همکاری با کارمندی که شایستگیهای لازم را ندارد سرعت عمل به خرج دهید.
9) به کارکنانتان بیتوجه باشید. انزوا یا پرکاری بیش از حد به جای هدایت و رهبری اعضای تیم، راهی است که مطمئنا به کاهش انگیزه، روحیه و بهرهوری کارکنان و ایجاد یک فرهنگ سازمانی ناکارآمد منجر خواهد شد. یک کسبوکار نوپا با کارکنانی شاد و باانگیزه، برای مشتریان خدمات بهتری فراهم خواهد کرد و به رشد چشمگیر مشتریان منجر خواهد شد.
10) بدون هدفگذاری و برنامهریزی، یک کسبوکار راهاندازی کنید. شاید بتوان گفت راهاندازی یک کسبوکار از ساختن یک خانه به مراتب پیچیدهتر است و هیچ خانهای را نمیتوان یافت که بدون یک طرح و نقشه مشخص برپا شده باشد. برنامه شما باید تقسیم وظایف و خروجیهای دلخواه را برای شما و اعضای تیمتان مشخص کرده باشد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/52098