eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 62117  
تاریخ انتشار: 25 مهر 1395
print

شاخص سهام به مرز 78 هزار واحد رسید

بورس‌بازان در یک قدمی قله؟

روز گذشته شاخص سهام با رشد 231 واحدی خود را به سطح 78 هزار واحدی نزدیک کرد. روند ماه‌های اخیر بورس تهران نشان می‌دهد عبور پایدار از این سطح با مقاومت‌هایی مواجه بوده است.

از نگاه بنیادی، نسبت قیمت به درآمد بازار سهام به بیش از 7/3 مرتبه نزدیک شده که نسبت به بازدهی بازار بدون ریسک رقم بالایی است. در شرایط کنونی نیز اگر بهبود سودآوری شرکت‌ها نتواند با این رشد قیمت‌ها همراهی کند، اصلاح سهام ناگزیر خواهد بود. بنابراین نقش گزارش‌های 6 ماهه در این روزها اهمیت ویژه‌ای دارد.

از ابتدای سال جاری شاخص کل بورس تهران چند بار در سطح 78 هزار واحدی قرار گرفته با این حال در دوره‌های مختلف از پایدار ماندن در این سطح ناکام بوده است. از پایان فروردین شاخص در کانال 78 هزار واحدی، حرکت کم‌نوسانی را در پیش گرفت. روند کم‌نوسان شاخص در این کانال تا میانه اردیبهشت نیز ادامه یافت. با این حال حمایت‌های مصنوعی نتوانست سدی در برابر ریزش شاخص باشد و با شکستن کف 78 هزار واحدی، شاخص مسیر نزولی را در پیش گرفت. پس از آن دماسنج بازار تا میانه مرداد نتوانست به سطح 78 هزار واحد بازگردد. از ابتدای مرداد نیز با افزایش خرید حقوقی‌ها در حالی‌که ارزش معاملات رشد چندانی نداشت، شاخص توانست قله 78 هزار واحدی را فتح کند. در شرایط کنونی نیز 12روز متوالی اخیر شاخص در کانال 77 هزار واحدی در حال نوسان است. با رشدهای روزهای اخیر نیز مقدار این نماگر به سطح روانی 78هزارواحدی نزدیک شده است. برخی از کارشناسان فتح این کانال را به‌عنوان سیگنال تکنیکال برای ادامه رشد شاخص عنوان می‌کنند. در این میان اما به نظر می‌رسد رشد شاخص تا سطح مزبور و پایداری آن دشوار باشد. در شرایط کنونی دو موتور اصلی رشد شاخص نمادهای خودرویی و پالایشی هستند. تحلیل قدرتمندی برای رشد سهام این گروه‌ها مشاهده نمی‌شود و احتمال پایداری رشد قیمت سهام در شرایط کنونی دشوار به نظر می‌رسد. در این شرایط رشد شاخص کل رشد ارزش بازار را به دنبال خواهد داشت.

در نتیجه نسبت قیمت به درآمد کل بازار افزایش خواهد یافت. در شرایط کنونی این نسبت در سطح 7/3 قرار دارد. رشد نسبت قیمت به درآمد کاهش جذابیت سرمایه‌گذاری در سهام را به دنبال خواهد داشت. در این میان رشد سودآوری شرکت‌های بورسی به خصوص شرکت‌های بزرگ می‌تواند عاملی در جهت تعدیل نسبت قیمت به درآمد باشد. برخی از شرکت‌ها مانند تولیدکنندگان روی امکان تعدیل مثبت با توجه به قیمت‌های جهانی را خواهند داشت، با این حال تعدیل مثبت از سوی شرکت‌های بزرگ مورد انتظار نیست. سودآوری این شرکت‌ها اثر محسوسی بر نسبت قیمت به درآمد خواهد داشت. بر این اساس در حالی‌که انتظار بهبود متناسب سودآوری وجود ندارد، رشد ارزش بازار می‌تواند ناپایدار باشد. در نتیجه رشد شاخص و قرار گرفتن در سطح 78 هزار واحدی می‌تواند با افزایش فشار فروش مواجه شود. از سوی دیگر موتورهای اصلی رشد شاخص در هفته‌های اخیر خودرویی‌ها و پالایشی نیز قدرت چندانی برای ثبت رشدهای مداوم از خود نشان نمی‌دهند.

چالشی به نام خودرو

از ابتدای مهر‌ماه نمادهای خودرویی در کانون توجه بازار قرار گرفتند. بار دیگر اخبار منتشر شده از نهایی شدن قرارداد خودرویی‌ها با طرف‌های خارجی سوخت هیجانی را برای رشد قیمت سهام این شرکت‌ها بود. این نخستین بار نبود که خودرویی‌ها روی موج‌های اخبار این‌چنینی مسیر صعودی را در پیش گرفتند. اخبار توافق‌های اولیه شرکت‌های خودروسازی داخلی از عوامل شروع یک حرکت پرشتاب صعودی در گروه خودرویی بود. رشدهای عجیب سهام خودرویی باعث شد که اخبار مثبت این گروه در قیمت سهام پیش‌خور شود. پس از یک دوره اصلاح نزدیک به 6 ماه (از ابتدای سال) در قیمت سهام این نماد، از ابتدای مهر بار دیگر انبوهی از نقدینگی به این گروه وارد شد و سهام این گروه را در مسیر صعودی قرار داد.

در هفته‌های گذشته بازار به اخبار قدیمی واکنش مثبت نشان داد. این در حالی است که همچنان تا عملیاتی شدن و مشاهده اثر تولیدات جدید شرکت‌های خودروساز راه زیادی باقی است و بهبود احتمالی سودآوری در دوره‌های آتی می‌تواند توجیهی بر رشدهای یک سال گذشته سهام خودرویی باشد. در شرایط کنونی تحلیل‌های بنیادی در سطحی‌ترین حالت آن، با موج‌های هیجانی رنگ باخته‌اند. رشدهای پرشتاب و کسب سودهای یک‌شبه اهالی بازار را به رفتار معاملاتی هیجانی عادت داده است. این روند در ماه‌های گذشته نیز مشاهده شد. از ابتدای سال با قرار گرفتن بازار در فضای اصلاحی در دوره‌های کوتاه‌مدت نشانه‌های مثبتی از افزایش سطح تحلیل در بازار مشاهده شد، اما این موضوع در مقابل جذابیت رفتارهای هیجانی، دوام نیاورد و بازار مسیر خالی از تحلیل را ترجیح ‌داد. در این میان با مشاهده رکود در صنایع بزرگتر که نوسانات قیمتی آنها اثر چشم‌گیری بر تغییرات شاخص کل دارد، حرکت این گروه از معامله‌گران به سمت شرکت‌های با ارزش بازار کمتر را شاهد بودیم.

چرا‌که با ورود نقدینگی بسیار کمتری امکان شروع یک موج صعودی در نمادهای کوچک وجود دارد. به این ترتیب نقدینگی میان سهام شرکت‌های کوچک‌تر تقسیم شدند و بعضا رشدهای عجیبی را در نمادهای کوچک بازار شاهد بودیم. در این میان بهانه‌های مختلفی برای ایجاد یک موج هیجانی دستاویز فعالان بازار می‌شود، در حالی‌که جویا شدن دلیل این اتفاقات از مدیران شرکت‌ها نیز هیچ دلیلی بنیادی و حتی غیر بنیادی را نتیجه نمی‌دهد و بازیگران اصلی سهم نیز بعضا از نحوه خرید سهام تعجب می‌کنند. نمونه عینی این موارد را می‌توان در معاملات ماه پایانی تابستان مشاهده کرد.در شهریور‌ماه سایه رکود بر صنایع بورسی سنگین‌تر از قبل شد؛ مشابه چنین رکودی را در پاییز سال گذشته و پیش از شروع روند پرشتاب شاهد بودیم. پایان تابستان اما مطابق با انتظارات نقطه عطفی برای روند قیمتی سهام بود. در این میان آن‌گونه که انتظار می‌رفت بازار که در یافتن سهام بنیادی ناکام مانده بود، بار دیگر به سمت بستر مناسب هیجان گرایش پیدا کرد.

فشار فروش در برابر خودرویی‌ها

در این میان گروه‌ خودرویی با سابقه‌ای که در 9 ماه گذشته از خود به ثبت رسانده، مستعدترین فضا برای شروع یک موج هیجانی بود با این تفاوت که ظرفیت شارژ نقدینگی به این گروه که حدود 6 درصد ارزش کل بازار را در اختیار دارد نسبت به گروه‌های کوچک‌تر که در دوره اصلاحی سهام نقدینگی را به خود جلب کرده بودند (مجموع این گروه کمتر از یک درصد کل ارزش بازار بورس را تشکیل می‌دهند) بستر مناسب‌تر برای سرمایه‌های بزرگتر و حتی حضور حقوقی‌ها را فراهم می‌آورد. با این حال سهام متورم شده خودرویی‌ها توانایی چندانی برای کسب بازدهی‌های مطابق میل فعالان تشنه بازار نداشتند. به نظر می‌رسد رشد قیمت نفت بهانه‌ خوبی برای خرید سهام شرکت‌های پالایشی است.

به نظر می‌رسد بخشی از نقدینگی که در هفته‌های گذشته از سهام خودرویی خارج شده در کمین فرصت مناسبی برای نوسان‌گیری از سهام است. فشار فروش در گروه خودرویی با شناسایی سود باعث شده که سرمایه حقیقی‌ها مسیر خروج را در پیش بگیرند و در این میان حقوقی‌ها در نقش حامی این نمادها مانع از افت قیمت سهام شوند. این موضوع به خصوص در نماد «خساپا» و زیرمجموعه‌های گروه سایپا محسوس است. با این حال روز گذشته «خساپا» جزو محدود نمادهایی بود که در گروه خودرو مثبت ماند و سهام شرکت ایران خودرو با قیمت پایانی و آخرین قیمت منفی معاملات را به پایان رساند. سهام پالایشی با فضای مبهمی که بر صورت‌های مالی این گروه حاکم است در شرایط کنونی به کانون توجه بازار برگشته‌اند. بر این اساس می‌توان این گروه را به‌عنوان دومین گروه بزرگ بازار که مستعد هیجان است، معرفی کرد.

ریشه هیجان پالایشی‌ها

بستر هیجانات پالایشی را می‌توان ناشی از تحلیل‌ناپذیری این گروه دانست. نرخ‌گذاری محصولات و مواد اولیه این شرکت‌ها از سوی شرکت ملی نفت انجام می‌شود. نکته مهم در این میان نحوه نرخ‌گذاری و همچنین زمان اعلام نرخ‌ها است. بر اساس آخرین ابلاغیه وزیر نفت در این‌خصوص نرخ‌گذاری این محصولات فرمول‌بندی شده و در قسمتی از ابلاغیه زمان اعلام نهایی نرخ هر ماه، 25 روز پس از پایان ماه است. در بخش دیگری از این ابلاغیه نیز به نهایی شدن قیمت‌ها 45 روز پس از هر ماه اشاره شده است. نحوه نرخ‌گذاری محصولات و مواد اولیه بر اساس کیفیت آنها انجام می‌شود. نحوه نرخ‌گذاری اعتراضات زیادی را از سوی شرکت‌های پالایشی به دنبال داشته است.

در صورتی‌که فرمول کنونی برای نرخ محصولات و مواد اولیه اجرا شود انتظار خروج از فضای مبهم کنونی در صورت‌های مالی این گروه وجود دارد، با این حال همچنان طبق روال گذشته شاهد ارائه صورت‌های مالی با تاخیر آن هم با نظر مشروط هستیم. در صورت‌های مالی کنونی به نهایی شدن نرخ‌ها پس از پایان سال مالی و در تیرماه سال بعد اشاره شده است. این بند یعنی اینکه هر‌گونه تحلیلی روی صورت‌های مالی پالایشگاه‌ها اعتبار چندانی ندارد زیرا حاشیه کم سودآوری این شرکت‌ها با کمترین تغییر در نرخ خرید مواد اولیه و همچنین نرخ فروش محصولات می‌تواند سود خالص این شرکت‌ها را با تغییر قابل‌توجهی مواجه کند. بر این اساس می‌توان متوجه شد که چرا فضای معاملاتی پالایشگاه‌ها آبستن موج‌های هیجانی است. ابهام در صورت‌های مالی در کنار سهام شناور بعضا کم شرکت‌های این گروه (بخش زیادی از سهام برخی از شرکت‌های پالایشی در بخش سهام عدالت بلوکه بوده و امکان معامله آن وجود ندارد، برای مثال 90 درصد پالایش نفت تهران به سهام عدالت اختصاص دارد) توانسته بستر هیجانی مناسبی را برای مشتاقان ایجاد کند. در این میان کارشناسان مختلف بازار نیز با تحلیل سطحی به تعدیل مثبت این شرکت‌ها در آینده با رشد قیمت نفت اشاره می‌کنند، در نتیجه معامله‌گران نیز به دنبال خرید سهام این گروه برای کسب سودهای کوتاه‌مدت برآمده‌اند.

در بازار چه گذشت؟

شاخص کل بورس تهران روز گذشته با رشد 231 واحدی (معادل 0/3 درصد) مواجه شد. شاخص کل هم‌وزن اما (با وزن یکسان نمادها در محاسبه این نماگر) افت حدود 0/1 درصدی را تجربه کرد. رشد قیمت سهام برخی از نمادهای بزرگ بازار به رشد شاخص کل کمک کرد، در حالی‌که برآیند هم‌وزن قیمت سهام منفی بود. در میان نمادهای اثرگذار بر شاخص کل پالایشی‌ها پیشتاز بودند به‌طوری‌که رشد قیمت سه نماد بورسی زیرمجموعه این صنعت در مجموع بیش از 133 واحد به رشد شاخص کمک کرد. سهام پالایشگاهی فعال در فرابورس نیز در حالت مشابه به رشد آیفکس کمک کردند. در حالی‌که کارشناسان و مدیران پالایشی به این موضوع اشاره کرده‌اند که نمی‌توان رابطه مستقیمی میان رشد قیمت نفت و بهبود سودآوری شرکت‌های پالایشی پیدا کرد، بار دیگر به نظر می‌رسد رشد قیمت نفت دلیل اصلی حرکت اهالی بازار به سمت سهام پالایشی بوده است.

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/62117