eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 63468  
تاریخ انتشار: 25 آبان 1395
print

رمزگشایی از افزایش قیمت فولاد

بررسی تحولات بازار فولاد به خصوص طی حدود یک ماه گذشته نشان می‌دهد روند افزایشی قیمت در این صنعت آغاز شده است

بررسی تحولات بازار فولاد به خصوص طی حدود یک ماه گذشته نشان می‌دهد روند افزایشی قیمت در این صنعت آغاز شده است؛ روندی که متناسب اما با تاخیر زمانی حدودا 6 ماهه‌ای با بازارهای جهانی آغاز شده که خود نشان از سیگنال‌های خاصی دارد و می‌تواند نشان دهد که تاخیر در دوره 6 ماهه اخیر اولا ناشی از دپوی انباری این محصولات بوده و ثانیا نشان می‌دهد رونق چندانی در صنایع مرتبط با فولاد مشاهده نشده و به عبارتی تقاضا در بازار فولاد محدود بوده است و به این ترتیب بازار فولاد با رکود نسبی حاکم بر فضای خود زمان بیشتری را برای تاثیر‌پذیری از مولفه‌های جهانی طلب کرده است. با این حال، این افزایش قیمت پس از گذشت 6 ماه در بازار داخلی در حال خودنمایی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد بهای جهانی شمش فولاد در کمتر از 6 ماه گذشته در بازار لندن حدود 100 دلار افزایش را تجربه کرده است. بر این اساس بهای شمش در بازار لندن حدود 210 دلار بود که در حال حاضر تا 310 دلار افزایش یافته است. این افزایش بها در بازارهای جهانی باعث شده بهای متوسط محصولات فولادی در بازار داخلی در حدود 250 تومان رشد را طی این مدت تجربه کند، به‌طوری که قیمت میلگرد که سال گذشته به‌طور متوسط در رقم 1400 تومان بود در حال حاضر به هزار و 650 دلار در هر کیلو رسیده و همین روند در بازار تیرآهن نیز مشهود است.

با این حال افزایش قیمت‌ها در بازار فولاد در شرایطی رخ داده است که تحلیل‌های گوناگونی روی این افزایش وجود دارد. برخی معتقدند افزایش قیمت در بازار فولاد از آنجا که ناشی از افزایش میزان مصرف یا تقاضای واقعی نیست و بیشتر ناشی از افزایش قیمت نهاده‌های تولیدی مثل سنگ‌آهن، زغال، کک، قراضه و سناریوهای دیگر است، نمی‌‌تواند از پایداری کافی برخوردار باشد و به عبارتی با گذشت زمان و در نتیجه نبود تقاضا تولیدکنندگان مجبور به کاهش قیمت‌ها برای باقی ماندن در بازار خواهند شد. در برابر گروهی دیگر با استناد به رونق اقتصادی کشور در ماه‌های باقی‌مانده، معتقدند زمینه‌های افزایش تقاضا در بازار بروز کرده و در نتیجه فضای کنونی قیمت، آغاز رونق در بازار فولاد خواهد بود. در این‌باره منصور یزدی زاده، عضو هیات‌مدیره و معاون برنامه ریزی و توسعه شرکت ذوب‌آهن اصفهان برای تحلیل روند موجود در بازار فولاد به یک پله عقب تر باز می‌گردد و این روند را با تحلیل قیمت زغال سنگ آغاز کرده و می‌گوید: قیمت زغال سنگ از سال 2011 تا به امروز 4 برابر شده است. این در شرایطی است که بهای سنگ آهن تقریبا دو برابر شده است، این در حالی است که به موازات افزایش بهای زغال‌سنگ، بهای محصولات نهایی به همین میزان رشد پیدا نکرده، به‌طوری‌که نمی‌توانیم عنوان کنیم که چون بهای زغال‌سنگ 4 برابر شده، در نتیجه قیمت فولاد هم افزایش پیدا کرده و چنین اتفاقی رخ نداده است.

وی در ادامه تحلیل خود می‌افزاید: این موضوع را می‌توان ناشی از کشش تقاضا دانست؛ به این معنا که قیمت افزایش پیدا کرده ولی قیمتی که ناشی از افزایش مصرف و تقاضای واقعی باشد وجود ندارد، در نتیجه اگر قیمت به همین منوال بماند، می‌توان آن را متاثر از «نهاده‌های تولید» دانست. یزدی‌زاده در ادامه دو سناریو را مطرح کرده و می‌گوید: با این حال اگر همزمان با همین شرایط، «تقاضای مصرف» افزایش پیدا کند و واقعی باشد و متکی به خریدهای آدرسی نباشد در این صورت یک افزایش مضاعف و حتی بیشتر از افزایش قیمت مواد اولیه می‌توانیم داشته باشیم؛ به این دلیل که در این حالت، محصولات انبار به انبار نمی‌شوند، بلکه وارد چرخه مصرف واقعی می‌شوند.

به گفته وی، حالت دیگر این است که شرایط به همین منوال باقی بماند، یعنی مصرف تغییری نکند، در نتیجه با یک «بازگشت قیمتی» مواجه خواهیم بود که اگر رخ دهد، شدت کاهش قیمت در محصول نهایی می‌تواند بیشتر هم باشد. وی در جمع‌بندی این روند اعلام کرد که باید تنها خوش‌بین باشیم که با توجه به بالا بودن قیمت تمام شده واردات، واحدهای داخلی نگرانی از بابت گردش نقدینگی ندارند؛ ولی اینکه کالا قطعا به فرآیند مصرف وارد شود، قطعیتی نخواهد داشت. عضو هیات‌مدیره ذوب آهن افزایش قیمت در هفته‌های اخیر را به این علت دانست که از طرف فعالان بازارهای فولادی فرض و پیش فرض‌هایی مبنی بر ادامه‌دار شدن رکود و احساس خطر در این‌باره شکل گرفته است که در این حالت این ذهنیت به وجود آمده که ممکن است سرمایه در همین وضعیت رکودی بماند و از بین برود؛ در نتیجه در بین این فعالان این ترجیح ایجاد شده که قیمت‌ها را افزایش دهند با این حال ولی رونق کسب و کار در این حالت معنی ندارد.

وی ادامه می‌دهد: در شرایط فعلی که میزان واردات از یکسو کاهش یافته و از سوی دیگر قیمت‌ها در داخل در حال افزایش هستند، شاید بتوان گفت تقاضا ناشی از پیش‌بینی افزایش بیشتر قیمت‌ها و امکان تداوم و بهره مندی از حاشیه سود است، در نتیجه منجر به انبار شدن محصولات می‌شود. به گفته یزدی‌زاده، البته خیلی اوقات کالا حرکت واقعی به سمت مصرف ندارد؛ به این معنا که فقط روی کاغذ جابه‌جا‌ می‌شود و ارتباطات تلفنی در این حالت زیاد می‌شود و ممکن است روی کالایی 10 بار معامله انجام شود؛ در نتیجه این افزایش را از جهاتی می‌توان در ظاهر نشانه رونق دانست؛ درحالی‌که در واقعیت این‌گونه نیست.یزدی زاده در ادامه می‌افزاید: تداوم این روند مستلزم آن است که عدد مصرف دستخوش تغییر شود، چنانچه در حال حاضر روی مصرف تقاضای خاصی ایجاد نشده است، بلکه این حجم از تقاضا که در حال حاضر وجود دارد و روند افزایشی هم هست، برای بهره مندی از افزایش قیمت‌ها است که منجر به آدرس خوردن‌های پی در پی شده ولی الزاما اینکه حرکتی روی کالا انجام شود، این اتفاق رخ نداده است.

وی در ادامه می‌افزاید: از آفت‌های افزایش قیمت این است که در مراحل بعدی که قیمت مواد اولیه به روند و فاز قبلی برگردد، دیگر شرایط مطلوبی تجربه نخواهد شد و اگر هم تقاضا ایجاد شود تا یک مدت معاملات در بازار روندی واضح نخواهند داشت و حالت گیجی ایجاد خواهد شد و رکود نسبی را مجددا شاهد خواهیم بود. به گفته وی، در شرایط کنونی قیمت‌ها به‌صورت غیرواقعی بالا است؛ به این معنا که عرضه‌کننده یا تولید‌کننده قیمت تمام شده‌اش گران تمام شده و در این شرایط حاضر نیست خودش را با شرایط جدید وفق دهد.

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/63468