اجلاس اخیر اوپک با توافق در مورد کاهش تولید نفت کشورهای اوپک و برخی کشورهای غیراوپک و اصطلاحا فریز نفتی پایان یافت که خوشبختانه ایران توانست از این کاهش مستثنی شود.
به عقیده نگارنده توافق اخیر اوپک از طرق مختلف تضعیف شده و کماثر خواهد بود و از این رو موفقیت دیپلماسی نفتی ایران در این است که از اثرات جهش قیمتی کوتاهمدت این توافق منتفع میشود و از سوی دیگر با افزایش تولید میتواند سهم بازار خود را بازیابد. این توافق عمدتا بلااثر خواهد بود، زیرا با جهش ۱۰ دلاری قیمت نفت در هفتههای پس از توافق، کشورهای تولیدکننده نفت که به شدت تحت فشارهای بودجهای هستند، بیش از پیش انگیزه دارند که از سهمیه مورد توافق تخطی کنند تا درآمد بیشتری حاصل کنند، کما اینکه روسیه نیز در اکثر موارد توافق با اوپک در دو دهه اخیر به آن پایبند نبوده است. تفصیل این نکته مکررا گفته شده است و از این رو از تطویل اجتناب میکنم و به نکته اصلی بحث میپردازم.
بخش زیادی از کاهش تولید اوپک ظرف مدت کوتاهی از سوی تولیدکنندگان چابک شیل در آمریکا پرخواهد شد و همین جهش اندک قیمت، به تولیدکنندگان شیل آمریکا کمک میکند که از آستانه ورشکستگی برگردند. محور این نوشتار بر آن است که ما اینک وارد پارادایم جدیدی از بازار نفت شدهایم که مواجهه با آن با مدلهای ذهنی پیشین غلطانداز خواهد بود. توضیح آنکه در قرن بیستم تولید نفت از چاههای متعارف مستلزم صرف هزینه اولیه هنگفت و در عین حال هزینه جاری ناچیزی بوده است و همین افزایش عرضه را در کوتاهمدت دشوار میکرد. از سوی دیگر پس از صرف هزینه اولیه و شروع تولید چاههای متعارف، عموما تولید برای مدت نسبتا طولانی ثابت مانده و پس از آن با افت تولید اندک (حدود ۵ درصد در سال) کاهش مییافت و این امر نیز از سوی دیگر کاهش عرضه را در کوتاهمدت نامحتمل مینمود که برآمد این دو اثر منجر به عدم انعطاف عرضه نفت، چه در جهت افزایش و چه کاهش، میشده است.
پارادایم جدیدی که برای درک بازار نفت باید به آن توجه داشت این است که تولیدکنندگان حاشیهای بازار نفت امروز عرضهکنندگان شیل هستند که با هزینه ثابت کمتر و با سرعت زیاد میتوانند تولید را بیفزایند و به علاوه با افت تولید بسیار بالایی، بعضا تا ۹۰ درصد طی سه سال اول تولید، مواجه هستند که خودبهخود باعث کاهش عرضه میشود مگر آنکه سرمایهگذاریهای جدیدی صورت گیرد. از این رو در صورت مقایسه سرمایه اولیه با هزینه جاری درمییابیم که تا پیش از فراگیری شیل این نسبت بسیار بالا بوده است که در نتیجه عرضه را نامنعطف میکرده است، ولیکن در مورد شیل این نسبت به شدت پایین آمده است و در نتیجه هم ورود و هم خروج از آن با سرعت زیادی محقق میشود. اما تبعات این تغییر پارادایم در مورد توافق اخیر نفتی اوپک چیست؟
شرکتهای آمریکایی که در چاههای شیل کار میکردهاند، تعداد زیادی چاه حفاریشده دارند که به خاطر قیمت پایین، دست نگه داشتهاند و هنوز مراحل نهایی تکمیل را روی آنها انجام ندادهاند و در صورت جان گرفتن قیمتها، استخراج از این چاهها به صرفه شده و عرضه نفت شیل آمریکا ظرف چند ماه مجددا قوت خواهد گرفت. اخیرا EIA گزارشی دورهای از این چاههای Drilled but uncompleted یا DUC تهیه کرد که نشانگر دو برابر شدن تعداد آنها در دو سال اخیر و 5 برابر شدن تعداد این چاهها به نسبت نرخ تکمیل است. ولیکن با افزایش قیمت در ماههای ابتدایی امسال از قیمتهای زیر ۳۰ دلار، تعداد آنها کاهش یافته که به معنای تکمیل آنها و ورود به عرصه تولید است. بنا به گزارش چندماه پیش بلومبرگ تعداد زیادی از این چاهها در شرایط فعلی با هزینههای کمی سر به سر میشوند چون هزینه حفاری آنها قبلا انجام شده است. در همان گزارش نموداری از هزینه سربه سر برخی مناطق کمهزینهتر تولید نفت شیل در آمریکا را برای چاههای جدید و نیز چاههای DUC مشاهده میکنید. این مناطق تولیدی حدود 500هزار بشکه در روز دارند و افزایش قیمت باعث حفاری چاههای جدید در نواحی کمهزینهتر و به جریان افتادن چاههای نیمه کاره در نواحی پرهزینهتر میشود.
قابل توجه است که این مربوط به نواحی کمهزینهتر است و هزینه تولید در اکثر نواحی تولیدکننده نفت شیل در آمریکا بالای 50 دلار است و در برخی گزارشهای دیگر بلومبرگ، رسیدن به آستانه قیمتی 50 دلار تعیینکننده تلقی شده است. توجه به این امر نیز ضروری است که تعداد دکلهای حفاری در آمریکا، با تاخیری چندماهه از قیمت نفت تبعیت میکند و افزایش قیمت نفت پس از ژانویه 2016 موجب افزایش تعداد دکلهای حفاری افقی در چند ماه اخیر شده است و افزایش بیشتر قیمت نفت موجب تشدید این فعالیتها در نواحی کمهزینهتر و جبران کاهش تولید اوپک از سوی این تولیدکنندگان میشود.
تولید نفت شیل آمریکا بنا به گزارش دو ماه پیش EIA در دو سال اخیر حدود ۱۸ درصد افت داشته است و به گزارش بلومبرگ در ۲ سال اخیر بیش از ۱۳۰ شرکت نفتی آمریکایی با بیش از ۶۰ میلیارد دلار بدهی اعلام ورشکستگی کردهاند. این موج ورشکستگی را بعضا از ترکیدن حباب دات کام در ۲۰۰۲ شدیدتر دانستهاند. فریز نفتی و افزایش قیمت، جان تازهای به این شرکتها خواهد بخشید و با اندکی تاخیر کاهش تولید اوپک را پر خواهند کرد. از سوی دیگر توافقکنندگان نیز سازوکار تنبیهی قابل اعتنایی پیش روی خود نمیبینند و بنابر این از توافق تبعیت نخواهند کرد. هر دو این موارد باعث خواهد شد که کاهش تولید نفت و افزایش قیمتهای فعلی گذرا بوده و نتیجه توافق اخیر به دو ذینفع که در تقابل هم هستند میرسد: یکی تولیدکنندگان نفت شیل آمریکا و دیگر ایران که با افزایش تولید خود سهم بازار از دست رفته را باز مییابد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/64710