این موضوع را Neil Patel هم در مقاله خود که در سال 2015 نوشته است، تایید می‌کند و می‌گوید 90درصد آنها شکست خواهند خورد. به هر حال رقم شکست‌ها در دنیای استارت‌آپ‌ها بالا است و در این شکی نیست. طبق اشارات Patel شکست رویاها بسیار سخت است و اما زمانی که از آن درس بگیرید، این شکست می‌تواند مثل یک مشوق عمل کند، پس با اینکه کار مشکلی است اما گاهی باید شکست استارت‌آپ خود را بپذیریم و دوباره با انرژی و تجربه شروع کنیم.

آموخته‌های Patel

اولین شکست Patel زمانی که قصد راه‌اندازی سایت کاریابی آنلاین مانند Monster.om را داشت، رخ داد. او می‌گوید من با شکست مواجه شدم چون اشتباهات زیادی انجام دادم. مشکل اول patel این بود که او درحال حل کردن مساله منحصربه‌فردی نبود. او کاری را آغاز کرده بود که قبل از آن دو سایت کاریابی قدرتمند این کار را انجام داده بودند و به درآمدهای میلیون دلاری رسیده بودند. او برای متفاوت جلوه دادن کار خود، نهایتا کلی ویژگی مختلف و پیچیده را به سایت خود اضافه کرد که تنها موجب گیج‌شدن بازدیدکنندگان می‌شد. علاوه بر این، او برنامه بازاریابی ویژه‌ای در ذهن نداشت و به اندازه کافی مصمم نشان نمی‌داد و با اینکه اینترنت و تکنولوژی در حال پیشرفت و تکامل بودند، او وب‌سایت خود را هرگز به‌روزرسانی نمی‌کرد.  او پس از دو سال فعالیت، شرکت خود را متوقف کرد. ظاهرا او از اشتباهاتش درس گرفته بود. امروز او موسس دو شرکت بسیار موفق Crazyegg.com و Hellobar.com است.

تقبل شکست

تمرین رایج بین موسسانی که با شکست مواجه شده‌اند، نوشتن تجربه‌های پس از شکستشان است. گاهی این نوشته‌ها کاملا صادقانه هستند و گاهی تنها راهی برای یافتن مقصر، با این حال اکثرا دلیل شکست خود را نبود بازار کافی برای محصولات و سرویس‌ها، کمبود بودجه، زمان‌بندی اشتباه، کارکنان ناکارآمد و رقبای قدرتمند می‌دانند.  شناخت و تقبل شکست کار مشکلی است و به همین دلیل خیلی از موسسان به مدت طولانی آن را انکار می‌کنند. آنها سعی می‌کنند تصویری زیباتر از واقعیت را به دنیای بیرون نشان دهند. آنها همچنان به کار خود ادامه می‌دهند چون از نظر احساسی به ‌ایده‌ خود وابستگی دارند. این اشخاص بر این باورند که اگر بتوانند فقط کمی پول بیشتری دربیاورند، بالاخره موفق خواهند شد. قبول شکست با اینکه سخت است، اما اولین قدم در مسیر شروع دوباره است و کمک می‌کند با شکست راحت‌تر کنار بیایید.

Jaime Lopez، موسس استارت‌آپ Enso Digital، تصمیم گرفت به منظور شناسایی روش‌های جلوگیری از شکست، با تعدادی از کارآفرینان موفق مصاحبه‌ای انجام دهد. یکی از مصاحبه‌های وی با Michel Fattouche، موسس موفق استارت‌آپ WiLAN بود. زمانی که از او پرسیده شد که بزرگترین اتلاف وقت برای کارآفرینان چیست؟ او با صراحت پاسخ داد: از نظر من، بزرگ‌ترین اتلاف وقت، ادامه دادن کار بعد از شکست در آن است. البته شناسایی شکست همیشه آسان نیست. شما برای ایده جایگزین حتما به یک شخص مورداعتماد نیاز دارید. به‌عنوان یک کارآفرین برای موفقیت در طول زندگی فرصت‌های محدودی خواهید داشت به همین دلیل در سریع‌ترین زمان ممکن شکست را شناسایی کنید و به سمت هدف بعدی حرکت کنید. اگر قرار است در یک کار شکست بخورید، امیدوارم خیلی زود این اتفاق بیفتد. البته این را هم فراموش نکنید که اگر هنوز به موفقیت نرسیدید به معنی شکست استارت‌آپ شما نیست و باید تلاش خود را ادامه بدهید، اما مرز میان استارت‌آپ شکست خورده و استارت‌آپی که نیاز به تلاش بیشتر دارد، باریک است.

مقابله بعد از شکست

اقدامات پس از شکست در یک کار بسیار مهم است. این اقدامات به شما اجازه می‌دهد که اشتباهات مرتکب شده را شناسایی کنید. علاوه بر این، چیزهای مهمی است که باید آنها را به ذهن بسپارید تا بتوانید از آنها برای بالا بردن شانس پیروزی در پروژه بعدی استفاده کنید.

1. اگر قصد ارائه محصولاتی را دارید که کاملا منحصربه‌فرد نیستند، مطمئن شوید که محصولات یا خدمات شما ویژگی‌هایی دارند که محصولات مشابه تولیدکنندگان رقیب ندارند. این برتری می‌تواند حتی قیمت‌گذاری بهتر باشد.

2. یک موسس را برای استارت‌آپ در نظر بگیرید. گاهی اوقات حمایت و همکاری یک فرد قابل اعتماد، مرز بین پیروزی و شکست را تغییر خواهد داد.

3. برنامه‌های بازاریابی خود را قبل از شروع کار آماده کنید. آنها را با دیگر کارآفرینان موفق در جریان بگذارید، آنها تجربه دارند و می‌توانند پیشنهادهای خوبی را به شما ارائه دهند.

4. اگر قرار است تمام وقت مشغول این کار شوید، ابتدا اطمینان حاصل کنید که برای مخارج زندگی در 6ماه آینده، پس‌انداز داشته باشید. بسیاری از کارآفرینان به دلیل نداشتن هزینه جهت مخارج شخصی مجبور به سر کار رفتن شده و در نتیجه با شکست مواجه شدند.

علاوه بر همه این موارد ذکر شده سعی کنید، مدیر کسب‌وکار خود باشید نه کارمند آن، یعنی تمرکز خود را برای کلیت کسب‌وکار و مدیریت آن بگذارید و کارها را به دیگران بسپارید نه اینکه خودتان آن را انجام دهید. اکثر افراد گرفتار انجام وظایف کسب‌وکار توسط خودشان می‌شوند. در حالی که این روش اصلا درست نیست. یکی از دلایل اصلی اینکه بعضی وظایف را شخصا بر عهده می‌گیریم، کسب درآمد بیشتر است. دلیل بعدی این است که معتقدیم کار را بهتر و سریع‌تر از بقیه اعضا می‌توانیم انجام دهیم. اما باید بدانید این به تجارت شما کمکی نخواهد کرد! به‌عنوان یک کارآفرین شما به منزله ناخدای کشتی هستید و وظیفه دارید آن را به مراحل بالاتر هدایت کنید. اگر شخصا شروع به انجام وظایف کنید، دیگر کسی برای هدایت کشتی به مسیر صحیح وجود نخواهد داشت. شاید باعث شوید کشتی با سرعت بیشتری حرکت کند، اما مسیری که کشتی می‌رود مشخص نیست؛ ممکن است با همان سرعت زیاد به صخره برخورد کند! به‌عنوان یک صاحب تجارت اگر هرکاری به جز نوآوری و بازاریابی را انجام بدهید، آن‌ وقت با مشکل روبه‌رو خواهید شد. در ادامه مواردی که باید به تنهایی روی آن تمرکز کنید آورده شده است.

تربیت مدیران جدید

وظیفه اصلی یک مدیر تربیت مدیران و سرگروه‌هایی است که بتوانند وظایف سخت و حیاتی را انجام دهند. سیستم شرکت باید به شکلی باشد که نیازی به کمک شما نباشد. طوری باشد که اگر برای چند ماه غیبت داشته باشید، شرکت به انجام وظایف و رشد خود ادامه دهد.

خودکارسازی سیستم

مطمئنا شما در همه زمینه‌ها متخصص و بی‌نقص نیستید، در نتیجه دو کار مهم را باید انجام بدهید، اول جذب مشتری و دوم جذب استعدادها. اگر شرکت شما بتواند هردوی آنها را به‌صورت خودکار انجام دهد، می‌توان گفت که شرکت شما در مرحله رشد طبیعی قرار دارد. زمانی که شرکت خود را به این مرحله رساندید، حالا وظیفه شما فقط شناسایی راه‌های تقویت‌کننده به منظور برداشتن گام‌های بلندتر خواهد بود.

برای پیروزی تلاش کنید، نه برای شکست!

حالا که وظیفه اجرای وظایف در شرکت برعهده شما نیست و شرکت در مرحله رشد طبیعی قرار گرفته، می‌توانید نمای وسیع و قابل درکی از تجارتتان داشته باشید. آنچه برای کسب پیروزی در شرکتتان نیاز دارید شناسایی کنید. برای به‌روزرسانی خود و تبدیل به یکی از بهترین‌ها در حیطه فعالیتتان زمان بگذارید. از دانشی که به دست می‌آورید برای پیشرفت تجارتتان استفاده کنید. بینش‌ و تغییرات در خط‌مشی داشته باشید، چون در طول زمان تاثیرات بزرگی در روند پیشرفت خواهند داشت.

تعیین مراحل انجام کار

اگر خودتان را از انجام روزمره یک کار رها کنید، در یک مقطع کوتاه کاملا وقتتان آزاد خواهد شد. البته همیشه می‌توانید وظایف جدید را برعهده بگیرید اما این وظایف نباید خارج از حیطه‌ نوآوری و بازاریابی باشد. وظیفه شما تعیین مراحل انجام کار است. زمانی که ابتکارات و طرح‌های اولیه به مرحله اجرایی برسند، می‌توانید از آن خارج شوید و وظیفه رسیدگی به آن را به مدیر بعدی سیستم بسپارید. به‌عنوان قدم بعدی، کاری را که بیشتر از همه چیز زمان شما را در تجارت اشغال می‌کند شناسایی کنید. مدیرانی را که قابلیت انجام آن را دارند پیدا کنید. اگر کسی را با قابلیت‌های مورد نیاز انجام آن پیدا نکردید، باید یک نفر جدید استخدام کنید. «Jinesh Parekh»، موسس شرکت مشاوره «Ruby On Rail Development» است که انحصارا به‌عنوان شریک فنی با استارت‌آپ‌ها و تجارت‌های کوچک فعالیت می‌کند. Jinesh دانش‌آموزان و کارآفرینان را در مسیر موفقیت آموزش و مشاوره می‌دهد و از این طریق به جامعه خود خدمت می‌کند. شما هم می‌توانید در آینده تجربیات خود را در اختیار کسب‌وکارهای نوپا بگذارید تا استارت‌آپ‌ها هم بتوانند به سرعت در مسیر درست رشد کنند.