eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 7168  
تاریخ انتشار: 8 مرداد 1391
print

دلایل علمی تاثیر مثبت افزایش جمعیت در رشد اقتصادی از زبان یک اقتصاددان

استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی در تشریح دلایل علمی تاثیر مثبت افزایش نرخ رشد جمعیت به ویژه جمعیت جوانان در افزایش رشد اقتصادی گفت: برخی سوء مدیریت‌ها احساس غلط زیاد بودن جمعیت فعلی ایران را ایجاد کرد.

بر اساس جدیدترین یافته مرکز آمار ایران از هفتمین سرشماری عمومی نفوس و مسکن 90 کل کشور جمعیت ایران اسلامی به 75 میلیون و 149 هزار و 669 نفر و نرخ رشد میانگین 5 ساله 85-90 به 1.29درصد رسیده در حالی که این نرخ در میانگین دهساله 75-85 این رقم 1.62درصد بود.

کاهش نرخ رشد جمعیت و نیز کاهش بعد خانوار از 4.03نفر سال 85 به 3.55نفر در سال 90 زنگ خطری برای آینده کشور در زمینه رشد و توسعه اقتصادی به شمار می‌رود به ویژه در مورد کشوری که قرار است بر اساس چشم انداز 20 ساله در افق 1404 شمسی قدرت اول منطقه از نظر اقتصادی و علمی و الهام بخش برای جهان اسلام باشد و سالانه حد اقل 8 درصد رشد اقتصادی داشته باشد.

در این زمینه با غلامحسین خورشیدی مدرس اقتصاد دانشکده مدیریت دانشگاه شهید بهشتی که دارای رتبه علمی دانشیار با پایه استادی و تالیفات فراوان در رشته اقتصاد است گفت‌وگو کردیم که به شرح زیر است:

 

غلامحسین خورشیدی در مورد کاهش نرخ رشد جمعیت از 1.6 به 1.2 درصد ظرف 5 سال اظهار داشت: البته نرخ رشد جمعیت در ابتدای انقلاب اسلامی به دلایل مختلف افزایش یافت به گونه‌ای که ظرف 10 سال نرخ رشد جمعیت به حدود 4 درصد رسید اما بعداً این نرخ شروع به کاهش پیدا کرد تا جایی که در حال حاضر به 1.2 درصد رسیده است.

وی در مورد دلایل کاهش نرخ رشد جمعیت گفت:‌ دلایل متفاوتی می‌توان برای آن ذکر کرد از جمله عوامل روانی و مشکلات اقتصادی و همچنین نداشتن چشم‌انداز روشن از اقتصاد باعث کاهش این نرخ شده است.

این استاد دانشگاه شهید بهشتی افزود: در ابتدای انقلاب اسلامی تشویق‌هایی برای افزایش جمعیت از نوع تشویق‌های لسانی و کلامی تا تشویق‌های عملی مانند کوپن و اجناس ارزان و نیز تشویق‌های زبانی و افزایش انگیزه جوانان برای ازدواج و بچه‌دار شدن باعث افزایش جمعیت ظرف 10 سال اول انقلاب شد اما بعدها اقتصاد کشور از حالت ابتدایی خارج شده و بحث جنگ تحمیلی هم به پایان رسید و افراد با دید اقتصادی به زندگی نگاه کردند و بنابراین طبیعی بود که کاهش رشد جمعیت اتفاق افتد.

این استاد اقتصاد ادامه داد: مسائل اقتصادی مزید بر علت شد و علاوه بر آن مباحث اولیه مانند بحث تربیتی مورد توجه خاص قرار گرفت که مردم تصور کردند تربیت فرزند هم زمان‌بر و هم‌ هزینه‌بردار است و این مباحث جایگزین مطالبی شده که به بهبود زندگی افراد تکیه می‌کرد.

وی افزود: مسئله اضافه کردن یک نان‌خور در سر سفره که باعث افزایش جمعیت می‌شود تحت تأثیر مسائل تربیتی و کیفیت رشد جمعیت قرار گرفت و بحث رکود اقتصادی و چشم‌انداز ضعیف از آینده اقتصادی باعث کاهش انگیزه در افزایش فرزند در خانوارها شد.

 

* جمعیت عامل مهم در رشد اقتصادی است

خورشیدی تأکید کرد: این در حالی است که یکی از فاکتورهای اقتصاد رشد جمعیت تلقی می‌شود و جمعیت از ابعاد مختلف در رشد اقتصادی مطرح است اما ساخت‌های جمعیتی از نظر حجم و کیفیت جمعیت و ترکیب ساخت جمعیتی مانند ساخت فنی، جنسی و توزیع جمعیت در کشور بسیار مهم است.

وی افزود:‌ جمعیت بر روی رشد اقتصادی و توسعه نقش اساسی دارد اما در یک اندازه و ساختار مناسب می‌تواند؟

خورشیدی در ادامه افزود: افزایش نرخ رشد جمعیت بر روی رشد و توسعه اقتصادی نقش اساسی دارد چون در یک جمعیت اندازه نیروی کار و کیفیت آن مهم است و هرچه ساختار جمعیت در کشور به سمت نیروی جوان حرکت کند پایین هرم جمعیت گسترده‌تر می‌شود به این معنا که جمعیت جوان بیشترین رقم جمعیت را تشکیل می‌دهد.

وی تأکید کرد:‌البته نیروی جوان کم سن و سال از یک بعد منفی و از بعد دیگر مثبت در نظر گرفته می‌شود که نیروی جوان قبل از سن کار یک جمعیت مصرف‌کننده است و اتفاقاً جمعیت پرمصرفی است که فشار اقتصادی به خانواده وارد می‌شود و باعث کاهش پس‌انداز خانوار می‌شود. از بعد دیگر جمعیت جوان یک علامت مثبت است که در آینده این جمعیت مانند میوه کال که می‌رسد با جهش تولیدی مواجه خواهد شد و جمعیت جوان فقط مشکل کشور ما به شمار نمی‌آید، بلکه باید ابعاد دیگری از ترکیب فنی جمعیت مدنظر قرار گیرد.

این استاد دانشگاه افزود: اگر نیروهای فنی و مدیریت شده در یک جامعه بیشتر شود این جمعیت عامل رشد و توسعه است اما در کشور ما که با کندی رشد جمعیت مواجه شده چون ظرفیت رشد بالای بالقوه وجود دارد بنابراین می‌تواند پذیرای رشد اقتصادی بالا باشد و البته به راحتی این ظرفیت شکوفا نمی‌شود.

* کاهش نرخ رشد جمعیت ظرفیت های بالقوه اقتصاد را بالفعل نمی کند

 

خورشیدی تأکید کرد:‌مدیریت اقتصاد کشور در طول سال‌های گذشته ضعیف بوده و روندی که دنبال می‌شود امیدی به بهتر شدن مدیریت اقتصاد نیست اما در عین حال ایران کشوری دارای ظرفیت رشد بالقوه است و اگر رشد جمعیت با این ظرفیت همراهی نکند یعنی با رشد پایین باشد این توان بالقوه به عنوان پاشنه آشیل در اقتصاد کشور به شمار می‌رود از این نظر کشور نیاز به جمعیت بیشتری دارد.

این استاد اقتصاد افزود: برای تحقق اهداف چشم‌انداز 20 ساله کشور و رشد بالقوه اقتصادی نیاز به جمعیت بیشتری است و سطح مطلوب جمعیت ازنظر اقتصادی سطحی است که حداکثر بهره‌وری برای جمعیت تعریف شده باشد و جایی که بالاترین بهره‌وری جمعیتی وجود داشته باشد آن نقطه سطح مطلوب جمعیت به شمار می‌رود.

خورشیدی خاطرنشان کرد: به لحاظ توان بالقوه کشور جمعیت باید خیلی بیش از رقم 75 میلیون کنونی باشد البته حالت بالفعل خیلی با حالت بالقوه تفاوت دارد چون در حال حاضر از همین جمعیت موجود از نظر بهره‌وری نیروی انسانی خیلی کم استفاده می‌شود.

وی گفت: ظرفیت کاری و اشتغال موجود در جامعه کمتر از آن است که باید استفاده شود و برای اتکا به توان بالقوه احتیاج به جمعیت بیشتری است.

خورشیدی با بیان خاطره‌ای از یکی از استادان خود درباره تحصیل گفت: آن زمان که جمعیت کشور 30 میلیون نفر بود آن استاد می‌گفت جمعیت ایران ظرفیت افزایش تا 400 میلیون نفر را دارد.

وی گفت: با توجه به وسعت یک میلیون و 648 هزار کیلومتر مربع خاک ایران و تنوع اقلیم و ظرفیت‌هایی که وجود دارد، یک اقتصاد مانند ایران می‌تواند پذیرای جمعیتی بین 150 تا 200 میلیون نفر باشد و این سخت نیست بلکه نیاز به این دارد توان بالقوه جامعه به کار گرفته شود.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: در شرایط فعلی با برخی سوءمدیریت‌ها همین جمعیت موجود هم احساس می‌شود مازاد است.

وی در مورد رابطه نرخ رشد اقتصادی و رشد جمعیت گفت: این یک قانون مسلم نیست که همه جا یکسان باشد بلکه بستگی به شرایط کشورها دارد که چقدر جمعیت برای رشد اقتصادی مورد نیاز است ولی وقتی بسیاری از ظرفیت‌های رشد اقتصادی در کشور بالقوه است باید این ظرفیت‌ها به بالفعل تبدیل شود و نرخ رشد جمعیت برای کشورهای مختلف متفاوت است.

 

* برخی سوء مدیریت‌ها احساس غلط زیاد بودن جمعیت فعلی ایران را ایجاد کرد

خورشیدی تأکید کرد: قاعده کلی که می‌توان گفت باید مدیریت کشور به سطح بالاتر افزایش یابد و جمعیت کشور به عنوان یک هدف پایه مدنظر قرار گیرد. مثلاً اگر همین گفته که جمعیت کشور حداقل 150 میلیون نفر شود آنگاه برای رسیدن به این هدف باید با سرعت بیشتری به این جمعیت برسیم اما هماهنگ با آن تمهیداتی فراهم شود که مدیریت کشور و ظرفیت‌های بالقوه به خوبی استفاده شود وگرنه با روش کنونی همین جمعیت فعلی هم زیادی است.

وی در پاسخ به این پرسش که اگر فناوری نوین و تکنولوژی به کار گرفته شود آنگاه جمعیت چگونه مشغول کار می‌شود، گفت: دقیقاً برعکس علیرغم ترسی که از تکنولوژی و رشد آن به خاطر جایگزینی با نیروی کار می‌رود اما تجربه نشان داده تکنولوژی جدید ظرفیت اشتغال را بالا برده و باعث تنوع اشتغال می‌شوند.

خورشیدی یادآور شد:‌ اگر ایران کنونی با ایران 20 سال قبل مقایسه شود بخش مهمی از مشاغل مربوط به تکنولوژی جدید یا به اصطلاح رایانه‌ای کردن مشاغل است و این شغل‌ها مرتبط با رایانه‌ است که نه تنها اشتغال کمتر نشده بلکه متنوع‌تر شده است.

وی گفت: یک تکنولوژی برتر زمینه‌های شغلی جدیدی ایجاد می‌کند و ظرفیت انسانی جامعه را افزایش می‌دهد.

این استاد دانشگاه تأکید کرد: تعریف دقیق توسعه عبور انسان از طبیعت به ساخته‌های خود و عبور از نیروی دست به نیروی اندیشه و گذر از سخت‌افزار به نرم‌افزار است.

وی افزود: ابزارهایی که انسان را یاری می‌کنند دردسرساز نیست و تجربه بشر نشان می‌دهد تکنولوژی باعث شده تجربه و اشتغال انسان‌ها را متنوع‌تر کرده و انجام کارها را آسان‌تر می‌کند.

خورشیدی در مورد چشم‌انداز کشور و نرخ رشد جمعیت گفت: جمعیت بستر نیاز است ولی قبل از جمعیت باید تمهیداتی از نظر مدیریت و به کارگیری ظرفیت بالقوه استفاده شود همانگونه که در یک خانوار قبل از به دنیا آوردن فرزند تمهیداتی اندیشیده می‌شود.

وی تأکید کرد: مالتوس کشیش مسیحی که در مورد رشد جمعیت تحقیق می‌کرد نسبت به آینده ابراز نگرانی می‌کرد چون از این اصل منطقی پیروی می‌کرد که اصل تمهیدات باید اندیشیده شود و ابتدا زمینه جمعیت فراهم شود آنگاه وقتی جمعیت بر سر سفره غذای جامعه قرار می‌گیرد باید ابزار کار و تولید برایش فراهم شود و این نیازمند مدیریت توانمند در جامعه است.

 

* نمی توانیم منابع موجود را به خوبی مدیریت کنیم

وی تأکید کرد: یکی از مشکلات پس از انقلاب ضعف مدیریت در مورد جمعیت است که البته قبل از انقلاب رژیم‌های وابسته سر کار بودند اما بعد از انقلاب که تصمیم گرفتیم مستقل باشیم مشکل اساسی ضعف مدیریت بود و نتوانستیم منابع انسانی خود را به خوبی مدیریت کنیم.

خورشیدی تأکید کرد: این 75 میلیون نفر کنونی ایران نصف جمعیتی است که می‌توان برای این کشور پهناور در نظر گرفت اما همین تعداد هم مشکل شغل و تولید دارند و این مشکلات همه‌اش به تحریم برنمی‌گردد بلکه بسیاری از آنها مشکل مدیریتی است.

این استاد دانشگاه افزود: صرف رشد اقتصادی و تغییر عوامل کمی اقتصاد که در رأس آن افزایش تولید ناخالص داخلی کشور است با شدت جمعیت و اندازه آن از نظر کمی و کیفی مرتبط است. اما توسعه اقتصادی که دارای ابعاد کیفی افزایش جمعیت است باید مدنظر قرار گیرد.

خورشیدی با بیان اینکه در هر سازمانی مهم‌ترین سرمایه منابع انسانی آن است، افزود: در کل جامعه هم اگر به مثابه یک سازمان بزرگ مدنظر قرار گیرد جمعیت آن به عنوان منابع اسلامی برترین عامل رشد قلمداد می‌شود.

منبع :  خبرگزاری فارس

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/7168