بهرهوری موضوعی است که از برنامه سوم به این سو مورد توجه قرار گرفت ولی در چند برنامه اخیر مقرر شد تا از هشت واحد رشد اقتصادی مورد هدف، دو و نیم واحد یا یک سوم رشد اقتصادی از محل بهرهوری محقق شود.
این در حالی است که در همه برنامههای گذشته حداکثر رشد بهرهوری اتفاق افتاده به زحمت تنها به یک واحد میرسد. از سوی دیگر عملکرد بهرهوری برنامههای پنج ساله نشان میدهد که در صورت تحقق بهرهوری کامل میتوان رشد اقتصادی قابل توجهی از این محل به دست آورد. البته باید دانست که بهرهوری در بخش خصوصی کشور هم متناسب با انتظار نیست و به بیان دیگر در تمام بخشهای اقتصادی وضعیت بهرهوری نامطلوب است چرا که اگر در بخش خصوصی بهرهوری کافی بود تا این اندازه چک برگشتی وجود نداشت.
اکنون در اقتصادهای توسعهیافته مانند ایالات متحده به لحاظ اینکه در اشتغال کامل قرار دارند، برای ایجاد رشد اقتصادی امید به افزایش بهرهوری دارند حال آنکه در اقتصادی مشابه ایران برای رسیدن به رشدهای هدفگذاری شده، هم امید به افزایش جذب سرمایهگذاری و هم به افزایش بهرهوری اقتصادی است که البته مورد دوم بیشتر در سالهای گذشته مورد توجه قرار گرفته است؛ زیرا این نرخ در ایران در حداقل ممکن قرار دارد. برای افزایش بهرهوری اقتصادی باید چند نکته را مدنظر داشت.
نخستین پارامتر موثر مهارت و آموزش منابع انسانی چون منشا این بخش منابع انسانی است و اگر این منابع بخواهند بهرهور باشند باید ماهر باشند که نیاز به آموزش دارد. در این میان بحث مدیریت نیز حایز اهمیت است، ضعف مدیریت در نظام اداری ایران (منظور دولتی، خصوصی و شبهدولتی یا تمام سطوح اقتصاد) بهرهوری را کاهش داده و معضل نظام اقتصادی کشور کرده است. به بیان دیگر بیش از نیروی انسانی شاغل در خطوط تولید، بخش مهمی از مشکلات بهرهوری در ایران به نحوه مدیریت بنگاهها باز میگردد.
درنتیجه تحول در بهرهوری اقتصادی پیش از هر چیز از تغییر نظام مدیریتی اقتصاد ایران آغاز میشود. برای تبیین بحث بهرهوری دو مثال ساده خواهم زد. مثلا ایران حدود ٦٠ فرودگاه دارد ولی عملا ٩٠ درصد پروازهای ایران از ٢٠ درصد فرودگاهها انجام میشود و ١٠ درصد از ٨٠ درصد فرودگاهها این نشاندهنده عجیب عدم بهرهوری در صنعت هوایی کشور است. همچنین در غالب دستگاههای اجرایی بهترین نرمافزارها و سختافزارهای کامپیوتری استفاده میشود ولی خروجی این بخش متناسب با حجم سرمایهگذاری نیست لذا در این بخشها هم بهرهوری در حداقل ممکن قرار دارد.
امروز دانشگاههای ایران صدها هزار فارغالتحصیل رشتههایی را دارند که آن رشتهها در بازار ایران جایگاهی ندارند و درنتیجه از اشتغال فارغالتحصیلان کاسته میشود و نشانه ضعف بهرهوری نظام آموزشی کشور است. مثالهایی از این دست بسیار است ولی اگر قرار است اقتصاد ایران از این دور باطل تسلسل عدم رشد نجات یابد یکی از حلقههای مفقوده حل مشکل بهرهوری در اقتصاد است که آغاز آن میتواند بهبود بهرهوری نظام مدیریتی کشور با انتخاب مدیران کارآمد و شایسته باشد.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/72090