همه برنامههای توسعه ٥ ساله بر یک نکته تاکید دارند؛ تلاش در جهت برداشت مساوی از میادین مشترک نفتی و گازی.
هدفی که البته در فراز و نشیب سالهای گذشته، محقق نشد. دولت یازدهم البته جدیتر از سایر دولتها در این رابطه بود. از همین رو، برداشت از میادین مشترک در ردیف برنامههای اصلی دولت در حوزه انرژی قرار گرفت. با این وجود دستیابی به این مهم چندان راحت نبوده و نیست. وفور منابع هیدروکربوری در داخل سرزمین سبب شده بود که دولتهای گذشته توجه چندانی به میادین مشترک نداشته باشند. در نتیجه برنامه برداشت از میادین مشترک در اولویت نبود. سرعت برداشت همسایهها از میادین مشترک، سبب شده تا برای جبران کسری برداشت سالهای قبل عزمها جزمتر شود. اما تحقق این هدف یک مانع بزرگ دارد و آن کمبود منابع برای سرمایهگذاری است. راهی جز جذب سرمایهگذاری خارجی وجود ندارد زیرا هم تکنولوژی برداشتها از میادین قدیمی است و هم منابع مالی کافی وجود ندارد. برای استفاده از سرمایه خارجی هم مخالفان دولت چندان انعطاف نشان نمیدهند و این کار دولت را سختتر میکند. امضای قرارداد توسعه فاز یازده پارس جنوبی با توتال بحثهایی را که مدتی بود کنار گذاشته بود، زنده کرد.
مخالفان حضور سرمایهگذاران خارجی در ایران، به بدعهدیهای گذشته شرکتهای خارجی اشاره و ضرورت استفاده از شرکتهای ایرانی را مطرح میکنند؛ درمقابل موافقان این قرارداد سرعت پایین و کیفیت ضعیف شرکتهای ایرانی را در کنار فرصت محدود برای رسیدن به برداشت برابر به عنوان ضرورت قراردادهایی از این دست یادآور میشوند. با این وجود آمارها نشان میدهند ایران سالانه رقمی حدود ١٧ میلیارد دلار برداشت کمتر از میادین مشترکش با سه کشور عربستان، عراق و قطر دارد. این کشورها در حال حاضر در تولید نفت و گاز وضعیت بهتری از ایران دارند، حال آنکه قدمت هیچکدام از این کشورها به اندازه قدمت صنعت نفت ایران نیست. حدود ١١٧ سال پیش که نخستین برداشت از نفت ایران شکل گرفت، عربستان و عراق دو منطقه در پادشاهی عثمانی بودند و تازه در سالهای پس از ١٩٢٠ مستقل شدند.
کشور قطر نیز تا سال ١٩٧١ تحت حمایت انگلستان بود و از این سال به عنوان کشوری مستقل کار خود را آغاز کرد. این امر نشان میدهد عقب ماندگی ایران در این عرصه نه ناشی از فرصت کم بلکه حاصل برباد دادن فرصتها است. براساس اطلاعات موجود، ایران ٢٨ میدان مشترک نفتی و گازی با کشورهای همسایه خلیج فارس دارد. از این تعداد ١٨ میدان نفتی، چهار میدان گازی و شش میدان دارای ذخایر نفت و گاز است. میادین نفتی و گازی مشترک ایران در خشکی و دریا واقع شده است. از ٢٨ میدان مشترک، ١٥ مخزن در آبهای گرم خلیج همیشه فارس و ١٣ مخزن در خشکی قرار گرفتهاند.
این میادین در مرز مشترک ایران و کشورهای کویت، قطر، امارات متحده عربی، عربستان سعودی، عراق و ترکمنستان قرار دارند. مطابق مرزهای غربی و جنوبی ایران با کشورهای عربی، بیشتر میادین مشترک ایران نیز با این کشورها هم مرز است. عراق با ١٢ میدان مشترک در راس همسایگان مشترک هیدروکربوری ایران قرار دارد که از جمله این میادین میتوان به میدان نفتشهر، میدان دهلران، میدان پایدار غرب، میدان نفتی آذر، میدان نفتی آزادگان و میدان نفتی یادآوران اشاره کرد. پس از آن امارات با ٧ مخزن، عربستان سعودی با چهار مخزن، قطر با دو مخزن و کشورهای عمان، کویت و ترکمنستان هر یک با یک مخزن قرار گرفتهاند.
آخرین اطلاعاتی که شرکت ملی نفت ایران در سال ٨٩ در این باره منتشر کرده، حاکی از آن است که برداشت عربستان از چهار میدان نفتی مشترک با ایران، بیش از ١٠ برابر ایران است. به عبارت دیگر عربستان روزانه ٤٥٠ هزار بشکه منابع هیدروکربور برداشت میکند، اما برداشت ایران فقط ٤٢ هزار بشکه در روز است. حتی عراق نیز در برداشت از میادین مشترک بیش از دو برابر از ایران جلوتر است. این کشور از ١٢ میدان مشترک نفتی با ایران روزانه ٢٩٥ هزار بشکه برداشت میکند حال آنکه برداشت ایران روزانه ١٣٠ هزار بشکه بیشتر نیست. سایر میادین نفتی و گازی مشترک ایران نیز چنین وضعی دارند، بماند که برداشت ایران از برخی میادین مشترک، مانند لایه نفتی پارس جنوبی که با قطر مشترک است، خیلی اندک است.
حال آنکه طرف قطری روزانه ٤٥٠ هزار بشکه نفت استخراج میکند. همچنین ایران هنوز کار اکتشاف و استخراج از برخی میادین مشترک تازه کشف شده در دریای خزر، مانند میدان سردار جنگل را به طور ملموس و قابل توجه شروع نکرده و گزارشی هم از آن در دست نیست.
تلاش خستگیناپذیر شیوخ قطر
این میدان عظیم گازی در سال ١٩٧١ کشف شد و قطر بهرهبرداری از این میدان عظیم را از سال ١٩٩١ آغاز کرد. این در حالی است که بهرهبرداری از نخستین فاز این میدان در ایران با ١١ سال تاخیر نسبت به طرف قطری، آغاز شد. در فاصله سالهای ١٩٩١ تا ٢٠٠٢، کشور قطر بیش از ٢١٠ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کرده است. باتوجه به فرضیات در نظر گرفته شده برای محصولات اصلی و جانبی، برآورد میشود این میزان تولید در بازه ١١ ساله فوق، درآمدی بیش از ٦٠ میلیارد دلار برای قطر به همراه داشته است. از سال ٢٠٠٢، به تدریج پروژههای توسعه میدان گازی پارس جنوبی به مدار تولید پیوست و در این حین، قطر نیز با شدت بسیار بیشتری برای توسعه این میدان و برداشت از آن، اقدام کرد. قطر در سال ٢٠١٢ بالغ بر ١٥٧ میلیارد متر مکعب گاز از میدان گازی مشترک با ایران برداشت کرده است.
برخی منابع میزان برداشت ایران از میدان گازی مشترک با قطر در سال ٢٠١٢ را یک سوم این کشور یعنی کمتر از ٦٠ میلیارد مترمکعب برآورد کردهاند. در فاصله سالهای ٢٠٠٢ (نخستین برداشت از میدان پارس جنوبی) تا انتهای ٢٠١٤ میلادی، ایران در مجموع توانست حدود ٧١٠ میلیارد مترمکعب گاز از این میدان استخراج کند. در همین فاصله، کشور قطر با برداشت بیش از ١/٢١٠ میلیارد مترمکعب گاز توانست ٧٠ درصد بیشتر از ایران، از این منبع مشترک برداشت داشته باشد. این مهم در حالی است که قطر از سال ١٩٧١ تبدیل به یک کشور مستقل شده و طول عمر این کشور چیزی کمتر از نصف عمر صنعت نفت ایران اما برداشتش از میدان مشترک پارس جنوبی بیش از دوبرابر ایران بوده است.
همسایه دوست و سیریناپذیر
عراق بیشترین میدان مشترک را با کشور ایران دارد. میدان نفتی یادآوران یکی از میدانهای مشترک بین ایران و عراق است. در این میدان تا سال گذشته تقریبا روزانه حدود ٢٠ هزار بشکه نفت تولید میکنیم؛ درحالی که قرار بوده ٣٠٠هزار بشکه نفت تولید کنیم. میدان مهم دیگر مشترک با عراق، میدان آزادگان است. این میدان، شمالی و جنوبی دارد و یکی از بزرگترین میادین نفتی جهان است و در سال ١٣٧٦ کشف شده و در محدوده ٢٠×٧٥ کیلومتری دشت آزادگان است. بخشی از این میدان که در عراق است، مجنون نامیده میشود. متاسفانه میزان تقریبی تولید ما از این میدان بسیار اندک است. در حالی که در عراق شرکتهای شل و بقیه وارد کار شده و اکنون روزانه حدود ١٨٥ هزار بشکه نفت استخراج میکنند و امیدوار هستند این میزان را به ٤٠٠ هزار بشکه هم برسانند.
عراق در برداشت از میادین مشترک، بیش از دو برابر از ایران جلوتر است. این کشور از ١٢ میدان مشترک نفتی با ایران، روزانه ٢٩٥هزار بشکه برداشت میکند حال آنکه برداشت روزانه ایران طبق آخرین اخبار١٣٠ هزار بشکه است. میدانهای مشترک دیگر همچنین وضعیتی دارند. در میدانهای مشترک واقعا کاری انجام ندادهایم.
این در حالی است که عراق در ٣٠ سال گذشته سه جنگ بزرگ خارجی، یک جنگ داخلی که کماکان در جریان است و سالهای متمادی اشغال را از سرگذرانده است ولی استفاده بهتری از میادین مشترکش با ایران داشته است. دلیل این امر هم واضح است، نوع قراردادهایی که عراق به شرکتهای نفتی جهان ارایه میدهد به گونهای است که این شرکتها با وجود وضعیت نابسامان این کشور تمایل به حضور در این مناطق را دارند.
زیان ١٧ میلیارد دلاری در سال
عربستان علاوه بر اینکه رقیب سیاسی ایران در منطقه است، چند میدان مشترک با ایران نیز داشته است. میدان نفتی فرزاد بین ایران و عربستان مشترک است که آنجا هم عربستان برداشت بیشتری از ایران دارد. شرکت ملی نفت ایران در سال ٨٩ گزارشی منتشر کرده که میگوید برداشت عربستان از چهار میدان نفتی مشترک با ایران بیش از ١٠ برابر ایران است؛ یعنی عربستان ٤٥٠هزار بشکه هیدروکربن برداشت میکرده و ایران فقط ٤٢هزار بشکه.
عربستان ٤٥٠ هزار بشکه در روز و ایران ٤٢ هزار بشکه در روز تولید دارد؛ یعنی ٤٠٠ هزار بشکه اختلاف در روز به ارزش ٢٠ میلیون دلار که رقمی حدود هفت میلیارد دلار در سال میشود. مجموع عقبماندگی ایران در برداشت از میادین مشترک این سه کشور سالانه به بیش از ١٧ میلیارد دلار بالغ میشود؛ رقمی که میتوانست بسیاری از مشکلات اقتصادی کشور را حل و رفع بحرانهای جاری در اقتصاد کشور را تسهیل کند. با این همه به نظر میرسد وفور منابع به حیف و میل آن انجامیده است. وزارت نفت در دولت یازدهم مسیر جذب سرمایه خارجی را دنبال کرده و در نخستین گام قرارداد توسعه فاز یازدهم پارس جنوبی را با شرکت فرانسوی توتال امضا کرده است. همچنین شنیدهها حاکی از آن است که غول نفتی دانمارک، مرسک نیز پیشنهادی خوب برای توسعه لایه نفتی پارس جنوبی داده که اگر اتفاقی ویژه نیفتد مسوولیت این پروژه به این شرکت واگذار میشود. علاوه بر این غول روسی مطرح هم به بررسی میادین مشترک نفتی با عراق در استان ایلام پرداختند و اگر اتفاق خاصی نیفتد میادین مشترک آذر و چنگوله هم به این شرکت واگذار میشود.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/73554