eranico
www.eranico.com
شناسه مطلب: 75630  
تاریخ انتشار: 12 مهر 1396
print

مدیرانی که به شرکت‌ها روح پیشرفت می‌دهند

یک محل کار پویا و مناسب چگونه است؟ احساس درونی کارکنان در آن به چه صورت قابل ارزیابی است؟

هنگامی که شما وارد ساختمان شرکت لنکفورد سیسکو در چند کیلومتری جاده اوشن سیتی در مریلند می‌شوید، فکر نمی‌کنید وارد یک محیط کاری خاص شده‌اید، اما پس از چند ثانیه می‌فهمید تفاوت‌های خاصی درآنجا انتظارتان را می‌کشد. اول از همه بوی ناشناخته‌ای به مشامتان می‌رسد که ترکیبی است از بوی غذای خام و روغن ماشین. پس از ورود به محوطه، خود را در محاصره قفسه‌های مرتب و تسمه‌های پلاستیکی در حال حرکت می‌بینید. فضای حاکم بر اینجا پس از چند دقیقه برای شما شناخته‌تر می‌شود؛ چراکه به‌تدریج با پیشینه فعالیت‌های شرکت لنکفورد از طریق مشاهده عکس‌های روی دیوار و اطلاع‌رسانی‌های پیرامون آشنا می‌شوید و از بودن در آن مکان احساس خوشایندی پیدا می‌کنید؛ چیزی که برای تمام کسانی که در این کارخانه کار می‌کنند اتفاق افتاده و می‌افتد.

وقتی با مدیرعامل شرکت یعنی استانلی لنکفورد به صحبت می‌نشینیم درمی‌یابیم که این شرکت واقعا متفاوت و همه چیز روی نظام و قاعده است. کارکنان به شکل عجیبی شرکتشان را دوست دارند. میزان غیبت و تاخیر کارکنان به شکل شگفت‌انگیزی پایین است، چیزی به نام نارضایتی از کار کردن در میان کارکنان آن مشاهده نمی‌شود و همه در آنجا با جان و دل کار می‌کنند، چرا که همگی احساس مالکیت دارند. مشتریان شرکت نیز از آن رضایت بسیار زیاد و کاملی دارند.

ما از مدیر شرکت پرسیدیم که چگونه چنین فضایی بر شرکت حاکم است؟ او در پاسخ به طرح‌های مبتکرانه در شرکت اشاره می‌کند، از جمله برنامه پرداخت پاداش براساس عملکرد و پوشش‌های حمایتی همه‌جانبه شرکت از کارکنان در زمان بروز مشکلات. در نتیجه اجرای طرح‌های مختلف حمایت از کارکنان شرکت لنکفورد است که تمام ۸۴۰ کارگر و کارمند شاغل در آن احساس رضایت کاری می‌کنند و به ندرت پیش می‌آید کسی از کارمندان شرکت را ترک کند.چنین محیط‌های کاری رویایی و مطلوبی که کارمندان در آن با جان و دل کار می‌کنند در همه جای دنیا وجود دارد، اما سوال اینجاست که چه کارهایی باید صورت گیرد تا همه چیز در یک محل کار با هم چفت شده و ایام را به کام کارکنان کند؟

تجربه نشان داده که رضایت و خرسندی کارکنان یک شرکت از کارکردن در آن می‌تواند به‌طور حتم به رضایت مشتریان منتهی شود؛ چراکه با بهره‌وری بالای حاصل از رضایت کارکنان، بهترین محصولات و خدمات تولید خواهد شد و در اختیار مشتریان قرار خواهد گرفت و پس از مدتی تعداد مشتریان وفادار و همیشگی شرکت رو به افزایش خواهد گذاشت.اما سوال زیرکانه و حساسی که اینجا مطرح می‌شود و پاسخ به آن چندان ساده نیست، این است که آیا کارمندان نخبه و با استعداد شرکت‌ها را صرفا با مشوق‌های پولی و برآمده از عملکرد مطلوب می‌توان جذب کرد و نگه داشت؟ در واقع، کارمندان مستعد و کارآمد تا حد زیادی کارها را به صورت خودکار و روی غلتک افتاده انجام می‌دهند. در نتیجه به دریافت پاداش‌های پولی ناشی از عملکرد مطلوب عادت می‌کنند و این مشوق دیگر خاصیت چندانی برای آنها نخواهد داشت. واقعیت این است که پس از برآورده شدن نیازهای مالی کارمندان نخبه و کارآمد باید به سراغ نقطه حساس و حیاتی‌شان یعنی «اعتماد» به آنها رفت. مدیران چنین کارکنانی باید ثابت کنند که به آنها اعتماد کامل دارند و می‌توانند با خیال راحت کارها را به کارکنان کاردان و کاربلدشان بسپارند. علاوه‌بر این، فراهم آوردن امکانات خاص همچون محیط کاری تمیز و راحت برای کارکنان نخبه، یک نوع احترام قائل شدن برای آنهاست که می‌تواند پیامدهای مثبت فراوانی برای وفادار ساختن آنها به شرکت داشته باشد.

سالی یک بار تحقیقی با عنوان «صد شرکت برتر برای کار کردن» منتشر می‌شود که در آن معیارهای گزینش بهترین شرکت‌ها، فاکتورهای جالبی همچون موارد زیر است:

  1.  آیا روزهای تعطیل کافی برای کارکنان شرکت در نظر گرفته می‌شود؟
  2.  آیا کارکنان هم در سود شرکت سهیم هستند؟
  3.  آیا شرکت به آموزش کارکنان متعهد است؟

تحقیقات نشان داده که این معیارها نمی‌توانند چندان راهگشا باشند؛ هرچند که نمی‌توان اهمیت آنها را نادیده گرفت. واقعیت آن است که مهم‌ترین عامل در مطلوب بودن یک شرکت برای کارکنان، کیفیت رابطه کارکنان با مدیران مستقیم‌شان است؛ چراکه این مدیر مستقیم شماست که محیط کاری را برای شما گلستان یا جهنم می‌کند. اگر او انتظارات مشخص و شفافی از شما داشته باشد، شما را به‌خوبی بشناسد، به شما اعتماد داشته باشد و روی شما سرمایه‌گذاری کند، محیط کاری برای شما رویایی خواهد بود. اما اگر در یک محیط کاری این فاکتورها نباشد، حتی با داشتن بهترین امکانات شامل صندلی ماساژور و ماشین به همراه راننده نیز برای شما بی‌ارزش خواهد بود. به همین دلیل است که کارکردن با یک مدیر فوق‌العاده در یک شرکت کوچک و قدیمی بهتر است از کار کردن با یک مدیر نالایق در یک شرکت مدرن.

متاسفانه در برخی شرکت‌ها، فرهنگ غلطی حاکم است که باعث می‌شود افراد فقط به خاطر دستاوردهای فردی درخشان و ارزشمندشان و نه توان مدیریتی و رهبری‌شان به‌عنوان مدیر انتخاب ‌شوند.  هر کارمندی در آمریکا دوست دارد به شرکت‌های والت دیزنی یا جنرال الکتریک یا تایم وارنر بپیوندد، آن هم به‌خاطر شهرت، حقوق و مزایای عالی این شرکت‌ها. اما آنچه در این میان اهمیت بیشتری دارد، مدت زمانی است که کارکنان لایق و توانمند در چنین شرکت‌هایی باقی بمانند و با لذت در آنجا کار کنند که این زمان بر اساس کیفیت رابطه افراد با مدیران مافوق و میزان بالا بودن بهره‌وری‌شان تعیین می‌شود و نه چیز دیگر.

در واقع، امروز، دوران «شرکت‌های عظیم» و «مدیران بزرگ» گذشته است و دیگر کارکنان برای کار در چنین شرکت‌ها و برای چنین مدیرانی سر و دست نمی‌شکنند، بلکه آنچه برای آنها مهم است، کیفیت رابطه‌ای است که بین آنها و مدیران مستقیم‌شان شکل می‌گیرد و احساسی که از کار کردن در آن محیط به آنها دست می‌دهد.

منبع :  دنیای اقتصاد

لینک مطلب: https://www.eranico.com/fa/content/75630