ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی آمریکا دکترین سیاست خارجی ترامپ را دکترین خروج نامیده است. این نامگذاری به دلیل خروج دولت ترامپ از پیمانها و رژیمهای بین‌المللی چون «ترانس پاسیفیک»، پیمان اقلیمی پاریس و نفتا و ... است.

دکترین خروج در سیاست خارجی  شکی جدی را در مورد تعهد امریکا به سیستم بین‌المللی پیچیده مطرح  می‌کند؛ سیستمی که بعد از جنگ جهانی دوم با کمک امریکا ایجاد شده و مسیر تکامل را طی می‌کند. در این سیستم کشورها در مورد موضوعات مهم و حساس به توافق رسیده اند. اگر امریکا توافقات بین‌المللی را یکی پس از دیگری ترک کند، آیا کشورهای دیگر بدون حضور یک بازیگر اصلی می توانند به آنها پایبند باشند؟

همانطور که یک دیپلمات اروپایی گفته است: امریکا در زمان ترامپ نظم لیبرال چند جانبه را رها کرده است.

استفن لندمن نظریه پرداز امریکایی در خصوص این موضوع که سیاست خارجی ترامپ در تضاد با لیبرالیسم است یا خیر به خبرنگار مهر گفت: لیبرالیسم در جوامع غربی از دهه ۹۰ نئولیبرال - منحصرا منافع  خود را تامین کرده است.

وی افزود: معاهدات بین‌المللی حقوق بین‌الملل غیر قابل انکار هستند. در آمریکا پایبندی به معاهدات بین‌المللی مطابق قانون برتری قانون اساسی است . با این وجود همه معاهداتی را که ملت موافقت می‌کند تصویب می کند به طور خودکاربه قوانین ایالات متحده تبدیل می‌شود.

لندمن یادآور شد: با این حال در طول تاریخ، آمریکا به طرز چشمگیری بسیاری از معاهدات و سایر توافقنامه‌ها را نقص کرده است. از شروع هر پیمانی با مردم بومی خود، قتل عام آنها (بومیان) بیش از صدها سال به طور سیستماتیک، که بزرگترین نسل کشی در تاریخ جهان است، سرکوب رسانه‌های آمریکا و دانشگاه‌ها را با استثناهای نادر انجام داد.

وی در ادامه تأکید کرد: به طور خلاصه، اعضای دولت ترامپ و کنگره، صلح و ثبات در جهان را تهدید می‌کنند. لیبرالیسم در آمریکا، همانطور که باید باشد، یک نسل پیش نیز در غرب به وقوع پیوست.

لندمن درباره آثار نقض معاهدات بین المللی از سوی دولت واشنگتن گفت: ترامپ و پیشینیانش با نقص توافقنامه های بین‌المللی و سایر توافقات به طور قطعی ثابت می‌کند که آمریکا هرگز قابل اعتماد نیست. حتی زمانی که توافقنامه‌هایی مانند برجام JCPOA به دست می آید، تلاش می‌شود تا آن را نقض کند.

وی افزود: واشنگتن قواعد خود را مطرح می‌کند، قوانین بین‌المللی، قانون اساسی و قوانین ایالات متحده را نادیده می‌گیرد؛ همه چیز را در خدمت منافع مخرب خود می‌خواهد. جنگ‌های بی پایانش تنها در برابر دولت‌های غیرنظامی به تنهایی ثابت کننده سیاست آمریکا است این جنگ با مردم خود است، با سوء استفاده و بهره برداری از آنها، منحصرا برای خدمت به طبقه ممتاز خود.

دانش آموخته دانشگاه هاروارد در ادامه تصریح کرد: ولادیمیر پوتین از همکاری متقابل میان تمام ملل و قطب های چندگانه دفاع می‌کند. سیاست‌های آمریکا به دنبال سلطه و تسلط جهانی است و مایلند همه ملت‌ها به منافع آنها پایبند باشند.

وی افزود: تمام امپراتوری‌ها در تاریخ جهان سرنوشت مشابهی داشتند(آغاز، اوج، مرگ). آمریکا استثناء نیست من اعتقاد دارم که زوال آنها سالها پیش آغاز شد. یک روز برتری آنها پایان خواهد یافت.

لندمن در ادامه یادآور شد: پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا تنها قدرت جهانی بود که صدمه ندیده بود و هرگز حمله‌ای به آن کشور صورت نگرفت. از این مزیت برای جنگ‌های بی پایان، تجاوز و بهره‌برداری از مردم در سراسر جهان از جمله انقلاب‌های رنگی و تحریم‌های غیرقانونی استفاده کرد.

وی تصریح کرد: اروپا، ژاپن، اکثر کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین به اراده واشنگتن تعظیم می‌کنند. با راه اندازی جنگ‌های زیادی تلاش می‌شود تا استقلال دولتهای مستقل از بین برود تا تمام کشورها زیر سلطه امریکا باشند. این یک شکست است.

لندمن تأکید کرد: آمریکا بخاطر هزینه‌ها و طولانی شدن بیشتر جنگهایی که براه انداخته ضعیف تر می‌شود - در حالیکه قدرت چین، روسیه و سایر کشورها در حال افزایش هستند.