موضعگیریهای شدیداللحن ولیعهد سعودی علیه ایران، حرف و حدیثهای بسیاری در پی داشته است. با توجه به تحولات روزهای اخیر در عربستان، بهنظر میرسد این تهدیدات از حد جنجالهای رسانهای برای منحرف کردن افکار عمومی فراتر نخواهد رفت.
پایگاه خبری تحلیلی الجزیره در این مقاله شواهد خود را در تایید این مدعا ارائه کرده است. الجزیره تاکید میکند هیاهوی رسانهای عربستان با فروکش کردن تب پاکسازیهای داخلی پایان خواهد یافت. تحولات اخیر در ریاض، به بیثباتیها دامن میزند و ممکن است به رویارویی منطقهای منجر شود. ولیعهد پرادعای سعودی مصمم است قدرت خود را با پاکسازی داخلی مخالفان و تشدید لفاظیهای خارجی تحکیم کند. این رویکرد انحرافی، ظاهرا به این سبب اتخاذ شده است که کانون توجهات را از آشفتگیهای داخلی به سوی ایران منحرف کند، درحالیکه شاخههای نظامی ایران مواضع خود را از شام تا یمن تقویت میکنند. چنین وضعیتی با سناریوی درگیری قریبالوقوع میان تهران و ریاض مطابقت دارد، اما شواهدی وجود دارد که نشان میدهد شرایط به نوع دیگری رقم خواهد خورد.
در چهارم نوامبر، در فاصله چند ساعت دو رویداد مهم اتفاق افتاد: سعدالحریری، نخستوزیر لبنان، استعفای خود را از ریاض اعلام کرد. دلیل این استعفا، چالشهای الحریری با حزبالله لبنان بود که مورد حمایت ایران است. درست پس از آن، نیروهای دفاعی سعودی یک موشک دوربرد که از مبدأ یمن به سوی پایتخت این کشور شلیک شده بود را رهگیری کردند. عربستان در ابتدا انگشت اتهام خود را به سوی حوثیهای یمن نشانه رفت و مرزهای خاکی، آبی و هوایی خود را به روی یمن بست. اما دو روز بعد، در ششم نوامبر، رویه دیگری در پیش گرفت. عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان سعودی، اعلام کرد: «موشک ایرانی بوده است و از سوی حزبالله لبنان، از مناطق تحت تسلط حوثیها شلیک شده است.»
همان روز، یکی دیگر از وزرای سعودی اعلام کرد: «عربستان با کابینه لبنان نظیر یک دولت متخاصم برخورد خواهد کرد، چراکه اعمال خشونتطلبانه حزبالله به منزله اعلان جنگ رسمی با عربستان سعودی است.» اما این سخنان را نباید به منزله اعلان جنگ عربستان در نظر گرفت و چهار دلیلی که در ادامه ذکر خواهند شد، درستی این مدعا را نشان خواهند داد: نخست آنکه ریاض علیه ضعیفترین متحدان تهران صفآرایی میکند. حزبالله و یمن در مقایسه با عراق و سوریه متحدان ضعیفتر تهران محسوب میشوند. لبنان از سیستم سیاسی مشارکتی برخوردار است و احتمال تفوق حزبالله بر سایر گروهها اندک است. همپیمانان عربستان در لبنان میدانند که در صورت درگیر شدن با حزبالله، عربستان در کنار آنان نخواهد ایستاد و حاضر به مداخله نخواهد شد. در یمن نیز، پس از ۳۳ ماه جنگ، تقریبا هیچ سرمایه انسانی یا غیرانسانی باقی نمانده است که تخریب آن بتواند نقشه مناطق تحت سلطه گروهها را دستخوش تغییر سازد.
دوم آنکه لفاظیهای سعودی با سیاستهای خارجی این کشور همراستا نیستند. دو سفیر تازه ریاض هفته گذشته در بیروت و بغداد منصوب شدهاند، که نشان از تمایل مجموعه سیاست خارجی عربستان، برای تعامل با این کشورها دارد. در ۲۵ اکتبر ایران و عربستان نهایتا توافق کردند که سوئیس را بهعنوان حافظ منافع متقابل بپذیرند و تعاملات دیپلماتیک که از سال ۲۰۱۶ کاملا متوقف شده بود را هرچند بهصورت حداقلی، از سر گرفتند. ریاض به تازگی، پس از یک غیبت طولانی به عراق بازگشته و امیدوار است که نفوذ سیاسیاش را در بغداد گسترش دهد و بازار نوظهور عراق را نیز در دست بگیرد. رویارویی نظامی با ایران، برخلاف منافع عربستان در عراق خواهد بود. در سوریه نیز عربستان حضور خود را به پایینترین حد تقلیل داده است و نفوذ خود را تنها بر برخی عناصر اپوزیسیون غیرنظامی متمرکز کرده است.
سوم آنکه رویارویی نظامی با منافع ایران نیز همسو نیست. ایران که پس از انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاست جمهوری بیش از پیش یکپارچه و متحد شده است، بهدنبال منتفع شدن از مواهب اقتصادی برجام و حفظ دستاوردهایی است که در سوریه بهدست آورده است. سردار محمدعلی جعفری ۳۱ اکتبر اعلام کرد برد مسافتی موشکهای ایران به ۲۰۰۰ کیلومتر محدود خواهد ماند. به این ترتیب گرچه منافع رژیم صهیونیستی و آمریکا در خاورمیانه در تیررس موشکهای ایران قرار دارند، اما کشورهای اروپایی از دایره برد این موشکها دور هستند. الجزیره میافزاید: ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه که در ابتدای ماه نوامبر به تهران سفر کرد، ایران را متقاعد کرده است که از شدت تهدیدات علیه آمریکا بکاهد.
روسیه بر حصول یک راهحل دیپلماتیک در سوریه متمرکز شده است، اما الجزیره ادعا میکند که این توافق میان آمریکا و روسیه منعقد خواهد شد و چنین توافقی، ممکن است منافع ایران را در سوریه به خطر بیندازد. چهارم سیاستهای متناقض آمریکاست که به عربستان مجال میدهد لفاظی علیه ایران را تشدید کند، اما واشنگتن، ماجراجوییهای ریاض را همواره به دیده اغماض نخواهد نگریست.
به نظر میرسد بار دیگر شاهد عدم هماهنگی سیاستهای کاخ سفید با وابستگان آمریکا خواهیم بود. دونالد ترامپ در روز پنجم نوامبر اعلام کرد: «به نظر من، ایران به سوی عربستان شلیک کرده است.» اما وزارت خارجه آمریکا در روز ۷ نوامبر اعلام کرد: «هنوز اطلاع دقیقی از عاملان پرتاب موشک به سوی ریاض در دست نیست.»
وزارت خارجه و پنتاگون با تکرار حمایت ایالاتمتحده از دولت و ارتش لبنان، خود را از مناقشات عربستان در لبنان دور نگه میدارند. مهمتر از همه آنکه آرایش نظامی آمریکا در خاورمیانه، پذیرای رویارویی نظامی مستقیم یا نیابتی با ایران نیست. از سوی دیگر حکومت بشار اسد در سوریه بهزودی کنترل تقاطع البوکمال و آزادراه دمشق-بغداد را به دست خواهد گرفت؛ درحالیکه به نظر میرسد روسیه و آمریکا کنترل دیرالزور را در مرز سوریه با عراق بین خود تقسیم کردهاند. سعودیها با فروکش کردن تب پاکسازیهای داخلی، لحن خود را علیه ایران تلطیف خواهند کرد. در حالیکه واشنگتن موقتا به ریاض فرصت ترکتازی میدهد، فشارها بر کاخ سفید برای کاستن از مناقشات منطقهای شدت یافته است. ایران مطابق با انتظارها در واکنش به این ماجرا صبورانه سکوت کرده است تا دستاوردهای منطقهای خود را در رویاروییهای فیالبداهه بهخطر نیندازد. اما در صورتی که واشنگتن اوضاع را آرام نکند، ممکن است عواقب دور از انتظاری به بار آید.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/77230