ازدواج فارغ از پیامدهای اجتماعی و شخصی برای هر شخص، اثرات اقتصادی قابلتوجهی نیز دارد. در مورد زنان، بحث بر سر اینکه ازدواج تا چه حد میتواند بر میزان اشتغال آنها اثرگذار باشد، همواره از مطالعات مورد علاقه پژوهشگران بوده است.
وحید مهربانی، استاد اقتصاد دانشگاه تهران در یک پژوهش به این سوال پرداخت که ازدواج بر میزان خدمات خانهداری زنان تا چه مقدار موثر است. او علاوهبر یک مدل نظری، پژوهش خود را به نمونههای واقعی نیز مجهز کرد. مهربانی جامعه آماری خود را از زنان ساکن شهر تهران انتخاب کرد. این نتایج میتواند از این جهت خواندنی باشد که تاکنون یافتههای عددی کمی درباره اثر ازدواج بر کار در خانه زنان ایرانی منتشر شده است؟ در تحقیق مهربانی، منظور از کار خانگی، فعالیت اقتصادی در منزل که با هدف عرضه به بازار انجام شود، نیست. مقاله این استاد دانشگاه در فصلنامه علمی - پژوهشی زن در توسعه و سیاست چاپ شده است.
اثر ازدواج بر کار خانگی زنان
ازدواج مسوولیتهای فرد در بسیاری ار زمینههای زندگی شخصی را دچار تحول میکند. دایره این تغییرات به اقتصاد نیز میرسد. آنچه فرد در دوران تجرد بهعنوان مسوولیت اقتصادی به دوش میکشد، با دوران تاهل چندان قابلقیاس نیست. به همین دلیل هم زن هنگامی که ازدواج میکند، با توجه به مسوولیتهای جدید در خانه، برای کار در خارج از خانه با محدودیت مواجه میشود. در واقع عرضه کار از سوی زنان ادامه مییابد، اما محل این عرضه از بازار کار رسمی به داخل خانه مایل میشود. یک دلیل اولیه برای این تمایل، اینکه بهطور سنتی زنان مسوولیت بیشتری در کارهای خانه به عهده میگیرند. اما آنچه موضوع را برای اقتصاددانان جذاب میکند، ارزش تولید شده در کارهای خانگی است. غذای خانگی ابتداییترین مثال آن است. این غذا از مجموعهای از مواد اولیه که در بازار فروخته میشوند، تهیه میشود. در نتیجه محصول تولید شده در خانه نیز میتواند عایدهای برای مجموعه اقتصاد داشته باشد. هر چند که ارزش افزوده تولید شده در خانه در حسابهای تولید ملی یک اقتصاد لحاظ نمیشود.
مطالعات نشان میدهد که زنان دارای تحصیلات دکترا و کارشناسی ارشد، نسبت به زنان دیگر کمتر به کار در خانه میپردازند. اما ازدواج و تشکیل خانواده چه پیامدی را در عرضه کار زنان در خانه و در بازار کار دارد؟ مهربانی برای شناسایی این اثر، ۴۱۰ نمونه از دختران مجرد حداقل ۲۰ ساله و ۴۰۹ نمونه از زنان متاهل حداقل ۳۵ ساله را مورد مطالعه قرار داده است. دادههای حاصل از آنها از طریق پرسشنامه بهدست آمده است. آنچه از آنها پرسیده شده بود، میزان تخصیص زمان به کار یا تولید خانگی بود. یافتههای او نشان میدهد که زنان مجرد بهطور میانگین در شبانه روز، ۲ ساعت و ۱۰ دقیقه به تولید خانگی مشغول هستند؛ درحالیکه این عدد برای زنان متاهل نزدیک به ۷ ساعت است. یعنی زنان متاهل ساکن تهران بهطور میانگین روزانه ۷ ساعت از شبانهروز را مشغول کارهای خانه هستند. مهربانی معتقد است که چنین تغییری در رفتار یک زن پس از ازدواج محتمل است، چراکه با وقوع ازدواج، زنان از یکسو با در اختیار گرفتن درآمد بدون نیاز به کارکردن میتوانند نیازهای مصرفی خود را تامین کنند و از سوی دیگر، تشکیل خانواده بر مسوولیتهای درون خانوار آنها میافزاید.
یکی از مهمترین محصولات انحصاری تولیدی در خانواده، کودک است. پرورش او نیز مثابه یک خدمت است. در نتیجه با تولد فرزند طبیعی است که تولید خانگی زن متاهل افزایش یابد. او میزان زمان اختصاص یافته به کار خانگی را بر اساس تعداد فرزندان نیز رصد کرده است. بر اساس یافتههای این پژوهشگر زنان متاهلی که فرزند ندارند، بهطور میانگین روزی ۴ ساعت و نیم از وقت خود را به کارهای خانگی اختصاص میدهند. این عدد برای زنی با دو فرزند به ۶ ساعت و نیم و برای زنی با ۴ فرزند به ۷ ساعت میرسد. مهربانی نتایج کار خود را با مطالعهای که روی زنان هلندی انجام شده، مقایسه کرده است. در هلند نیز زنان با ازدواج و تولد فرزند زمان بیشتری را به کار در منزل اختصاص میدهند. جالب اینجاست که زنان هلندی زمان بیشتری را به کار در خانه نسبت به همتایان ایرانی خود اختصاص میدهند. مثلا زمانی که یک زن مجرد هلندی به کار در منزل اختصاص میدهد نزدیک به زمانی است که یک زن متاهل در ایران این کار را میکند. یا زمانی که یک زن هلندی با دو فرزند به تولید خانگی میپردازد، روزانه ۵۰ دقیقه بیشتر از نمونه ایرانی است. تحقیق این استاد دانشگاه نشان میدهد که زنان پس از ازدواج، به سمت تخصصی شدن در تولید خانگی تغییر موضع میدهند. همچنین نشاندهنده این است که پدیده اجتماعی ازدواج، میتواند عملکرد اقتصادی افراد را تغییر دهد و پیوند رفاه اجتماعی و اقتصادی را بیش از پیش عیان کند.
لینک مطلب:
https://www.eranico.com/fa/content/78881